در آستانه سفر مظفرالدين شاه به فرنگ تجار در حرم حضرت عبدالعظيم متحصن و خواستار لغو تعرفة جديد گمرکي، رفع تبعيض در گرفتن حقوق گمرکي از مسلمانها و عزل نوز شدند. نارضايتي تجار از وضع نابسامان اقتصادي زمينه ساز تحصن بود. تجار قبلاً هم به عينالدوله شکايت کرده بودند اما نتيجه اي نداشت. قبل از تحصن توسط ميرزاجوادخان سعدالدوله عريضه اي در شکايت از احجافات بلژيکيها به عينالدوله دادند. براي رسيدگي به شکايت تجار جلسه اي با حضور عينالدوله، سعدالدوله، وزير مخصوص، علاءالملک، دبير حضور، گروهي از رجال دربار و هفت نفر از تجار و ژوزف نوز تشکيل شد. تجار با دليل اثبات کردند که بيش از حقوق تعيين شده از آنها گمرک گرفته اند. نوز پس از اثبات ادعاي تجار فحشي نثار آنها کرد با اين عمل جلسه بدون حصول نتيجهاي خاتمه يافت. پس از آن تجار تصميم گرفتند در حرم حضرت عبدالعظيم متحصن شوند. در تحريک تجار به تحصن، عوامل ديگري هم مؤثر بودند که نبايد ناديده گرفته شوند. مخالفت سيد عبدالله بهبهاني با عينالدوله از جمله اين عوامل است. آيتالله بهبهاني که از اوايل محرم تحت لواي مخالفت با نوز به مقابله با عينالدوله برخاسته بود، موقعيت پيش آمده را براي پيشبرد مقاصد سياسي اش مناسب يافت. او به ديدار متحصنين رفت و با آنها صحبت کرد از محتواي صحبتش اطلاع دقيقي در دست نيست، اما مشخص است که قصد داشت تجار را به حرکتي سياسي وادارد زيرا سعدالدوله که حضور داشت از او ميخواهد در اين موضوع دخالت نکند و به آن رنگ سياسي نزند. سيد عبدالله بهبهاني از گفته هاي سعدالدوله ناراحت شده و آنجا را ترک ميکند و آيتالله سيد محمد طباطبايي و انجمن مخفي هم قبل از تحصن در جريان تصميم تجار قرار داشتند. هواخواهان ميرزا علياصغر خان اتابک که براي بازگرداندن او به قدرت تلاش ميکردند نيز ازجمله تحريککنندگان تجار بودند. از عوامل مؤثر ديگر در اين واقعه حاجي ملکالتجار و محمدعلي ميرزا وليعهد را نام برده اند که به دليل عداوتشان با عينالدوله، تجار را تحريک کرده اند. سعدالدوله نيز به دليل دشمني با نوز از عوامل خط دهنده به تجار بود. عامل ديگر انگليسها بودند که از قرارداد جديد گمرکي ايران و روسيه متضرر ميشدند. در نتيجه خواستار عزل نوز عامل عقد قرارداد با روسيه، و لغو تعرفة جديد گمرکي بودند. گروهي انگلسيها را سلسله جنبان اصلي حرکت تجار دانسته اند. تحصن تجار هشت روز به طول انجاميد طي اين مدت از طرف دولت براي بازگرداندن تجار به شهر تلاشهايي صورت گرفت. روز دوم تحصن سعدالدوله وزير تجارت و سعيدالسلطنه وزير نظميه از طرف عينالدوله نزد تجار رفتند و وعده دادند که به عرايض آنها رسيدگي ميشود و از تجار خواستد به شهر بازگردند اما تجار نپذيرفتند. علاءالملک وزير علوم هم به ملاقات تجار رفت و توانست حاج محمداسمعيل مغازهاي را راضي کند که به تهران بازگردد. اما تجارِ ديگر مانع حرکت آنها به تهران شدند. روز 22 صفر عينالدوله به اسم زيارت به حرم حضرت عبدالعظيم رفت و خواهان ملاقات تجار شد ولي تجار حاضر به ملاقات با او نشدند. در روز 23 صفر شايع شد که در تهران بلوا خواهد شد. دولت تعداد مستحفظين را افزايش داد. سرانجام در 24 صفر با وساطت محمدعلي ميرزا وليعهد، تجار قبول کردند به تحصن پايان دهند. طبق مذاکرات به عمل آمده قرار شد نوز با اختيارات محدود بر سر کار باقي بماند و مجلسي از تجار به رياست سعدالدوله بر کار او نظارت کنند. همچنين در گمرکخانه هر شهر نماينده اي از تجار حاضر باشند که بدون اطلاع و امضاي آن نماينده، مامورين گمرک حق دريافت حقوق گمرکي نداشته باشند. تجار با اتکا به وعدة محمدعلي ميرزا وليعهد در مورد رسيدگي به خواستههايشان پس از بازگشت شاه از سفر، به تحصن خاتمه دادند و به شهر بازگشتند. سعدالدوله و سيد عبدالله بهبهاني با خاتمه تحصن مخالف بودند. سيد عبدالله معتقد بود تجار را فريب دادهاند.