اشاره
نام مطبوعات و جريان شکلگيري آن در مشروطيت اصفهان با نامحاج آقا نورالله عجين بوده است. حاج آقا نورالله بخوبي به نقش مهم مطبوعات جهت تنوير افکار و بيداري توده مردم آگاه بود. و لذا مشوق اصلي رجال، نويسندگان و آزاديخواهان متعهد بود و از هرگونه مساعدت مالي، معنوي، فکري و سياسي کوتاهي نميکرد. و بهطور طبيعي مطبوعات اصفهان بين سالهاي 1324 الي 1326 که حاج آقا نورالله رهبر سياسي ـ فکري مشروطه در اصفهان بود، انعکاسي از افکار و اعمال اوست که چون آيينهاي، عملکرد و اهداف اين مشروطه را منعکس ميکرده است. آنچه در بررسي مطبوعات آن دوره به صورت عام ميبينيم، آن است که نوخواهي مشروطهخواهان اصفهاني و نوسازي کشور از نظر آنان نه برپايه تقليد از مغرب زمين و همراه با دلبستگي به فرهنگ غرب بوده، بلکه آنان به بيان علل ضعف و انحطاط سياسي ـ اجتماعي جامعه اسلامي همراه با پاسداري از عقايد و سنن مردمي، ملي و اسلامي ميپرداختند. و اسلام به عنوان ديني زنده و پرتکاپو و آموزنده کوشش و کار به همراهي همبستگي دين با سياست معنا ميداده است. اصلاحات در نظر آنان نه با افراطهاي تقليدي غربي آلوده ميشده بلکه اول قدم در راه اصلاح، مبارزه با استعمار و استبداد به عنوان دو مانع بزرگ ترقي دانسته شده و برانگيختن ابتکار و روح پيکار و خلاقيت رمز اصلاح و پيشرفت معرفي ميشده است.
به طور کلي روند مطبوعات تا حدود زيادي مانند روند مشروطيت اصفهان روندي خاص و با ويژگيهايي منحصر به فرد همراه بوده است. در اغلب مطبوعات زمان رياست مرحوم حاج آقا نورالله، سبک مقالات و مطالب برداشتهايي شريعت خواهانه و درجهت اهداف شريعت از لفظ مشروطه بوده است. با دقت در محتواي مقالات جرايد اصفهان در عصر مشروطه اين مطالب به چشم ميخورد: تحريم اقتصادي بيگانه، رواج اقتصاد ملي، بانک ملي، قشون ملي، فرهنگ اسلامي، پرهيز از دو قدرت روس و انگليس، تأسيس و تشويق مراکز عام المنفعه، داشتن تعهد قلم و بيان و دوري از هتک آبرو و نام مسلمان و تشويق و تبليغ اصول شريعت و فکر و آزادي و برتري اين تفکرات نسبت به استبداد. مطبوعات اصفهان زير نظر و تحت تأثير حاج آقا نورالله در سالهاي اوليه پيروزي مشروطه جرياني برعکس و خلاف اهداف و افکار مشروطه خواهان افراطي و مطبوعات غرب مآب مثل تمدن، ترقي، و... را تبليغ و تشويق مينمودند. علما، مليون، رجال خوشنام در اين مطبوعات با تعهد خاص و بينش قوي مقالات جالب و آگاهي بخشي مينوشتند. و اين در حالي است که در شمارههاي اوليه بعضي از اين جرايد صريحا به نقش حاج آقا نورالله در تأسيس جريده اشاره شده است. از مطبوعاتي که در افق سياسي شهر اصفهان ظاهر شدند ميتوان از مجلات و جرايدي مثل انجمن مقدس ملي، اصفهان، الجناب، جهاد اکبر، نقش جهان، نام برد که به ويژگي برخي از آنها اشاره ميشود.
1. روزنامه الجناب
صدر هاشمي در جلد اول کتاب تاريخ جرايد و مطبوعات ايران مينويسد:
«الجناب يکي از روزنامههاي قديمي است که در اصفهان به مديري حاج سيدعلي جناب تأسيس و هفتهاي يک مرتبه در هشت صفحه به قطع 33 و 46 سانتيمتر چاپ سنگي و خط نستعليق منتشر شده است. شماره اول روزنامه الجناب در شهر شوال 1324 قمري (3 ماه بعد از فرمان مشروطه) انتشار يافته. و آبونه ساليانه آن در اصفهان 25 قران و خارج اصفهان مخارج پست اضافه ميشود. الجناب در هر شماره در ضمن دو سطر که در زير عنوان روزنامه چاپ شده، بدين قسم معرفي شده است: «روزنامهاي است ملي،کاشف از ناهت ملت نجيبه و باحث از اخبار و علوم و منافع راجعه به ملت و متشکر از عنايت ايصال اخبار و فصول و مواد علميه مقتضيه با آزادي از ادراج کل يا تأديه عوض در موقع مناسبت علاوه بر اين (روزنامه آزاد هفتگي) در عنوان قيد شده است.» 1
2. روزنامه انجمن اصفهان
«روزنامه انجمن اصفهان که در سال دوم به نام (انجمن مقدس ملي اصفهان) و (انجمن مقدس ولايتي اصفهان) و در سال سوم و چهارم منحصرا به نام (انجمن اصفهان) موسوم گرديده، در شهر اصفهان به مديري (آقا سراجالدين صدر جبلعاملي موسوي) و دبيري (نجمالواعظين موسوي) در سال 1324 قمري تأسيس. شماره اول آن در تاريخ يکشنبه 21 ذيقعده 1324 قمري مطابق 6 ژانويه 1906 ميلادي در چهار صفحه با چاپ سنگي منتشر شده است. مقاله افتتاحي آن بدين قسم شروع ميگردد: «از آن رو که اين جريده به نام نامي و اسم گرامي انجمن شوراي ملي اصفهان ناميده ميشود، انشاءالله در ابتدا لازم آمد لفظ مجلس را در اصطلاح و عرف متمدنين ترجمه شود تا قرائتکنندگان درباره منبع خير و معدن صلاح و ثروت و عزت و استقلال خود به قدر ميسور معرفي حاصل نمايند.» مندرجات در درجه اول يعني در صفحات اول هر شماره عبارت از مذاکرات انجمن ملي اصفهان است که مرتبا تمام مذاکرات به نام اشخاص ضبط شده و چون گاهي در هفته دو سه مرتبه انجمن تشکيل ميشدهاند لذا بعضي از شمارههاي روزنامه منحصرا مذاکرات انجمن چاپ شده است. در حقيقت روزنامه انجمن سخنگوي رسمي انجمن ولايتي اصفهان بوده و تأسيس روزنامه به منظور چاپ صورت مذاکرات انجمن بوده و پس از ختم مذاکرات انجمن مقالات ديگر و اخبار شهري چاپ شده است.» 2
3. روزنامه جهاد اکبر
«روزنامه جهاد اکبر در اصفهان به مديري (ميرزا علي آقا خراساني) و از شماره 26 سال اول به مديري نامبرده و نويسندگي (ميرزا محمدعلي علم) تأسيس و در سال 1325 قمري منتشر شده است. روزنامه جهاد اکبر معمولاً در هشت صفحه به قطع روزنامه الجناب و با چاپ سنگي در دارالطباعه عباس خان و خط نستعليق روي کاغذ مرغوب چاپ شده و شماره اول آن در ششم محرم 1325 قمري انتشار يافته است. اين روزنامه هفتگي بوده. محل طبع و انتشار آن اصفهان معين گرديده.آبونه روزنامه بدين قرار بوده است: ساليانه اصفهان 25 قران، شش ماهه 15 قران ساير ولايات داخله به اضافه قيمت پست اعلانات نافعه به حال دولت و ملّت مجانا درج ميشود.
در هر شماره در زير عنوان در ضمن دو سطر روزنامه بدين قسم معرفي شده:
«جريدهاي است مطلق و آزاد، محرک سلسله حميت و اتحاد، مهذّب اخلاق و محذر از نفاق در مواقع لازمه بيان نافعه علميه و مقالات ادبيه و سياسيه نيز مندرج خواهد شد.» مندرجات روزنامه جهاد اکبر مانند ساير جرايد آغاز مشروطيت پس از درج مقاله اساسي عبارت است از: اخبار شهري و حوادث و اتفاقات اطراف شهر و وقايع کلي مملکت و مقالات مشتمل برتظلم خواهي از حکام مستبد و طرفداران استبداد.» 3
4. روزنامه اصفهان
در جلد اول کتاب تاريخ جرايد و مجلات ايران نوشته صدر هاشمي درباره اين روزنامه آمده است:
«اين روزنامه در شهر اصفهان تأسيس و شماره اول آن با چاپ سنگي و خط نستعليق بسيار خوب در تاريخ دوشنبه سلخ شهر رجب 1325 قمري مصادف و مطابق 9 سپتامبر 1907 ميلادي منتشر شده است. هفتهاي سه نمره طبع و روزهاي شنبه و دوشنبه و چهارشنبه توزيع ميشده. کتاب روزنامه ميرزافتح الله فرزند افسر که هر دو از خطاطان معروف اصفهان و در هر شماره نام خود را در آخر صفحه چهار درج نموده است.
اسم روزنامه (اصفهان) به خط نستعليق درشت و در زير آن سال تأسيس 1325 و در بالاي آن (هوالمستعان) درج است قيمت اشتراک و آبونه در اصفهان ساليانه سه تومان، ششماهه هفده قران، ساير ممالک ايران به ترتيب، سه تومان و ششهزار و دو تومان، هندوستان و افغانستان دوازده روپيه و هفت روپيه، در تمام اروپا و عثماني و مصر بيست و پنج فرانک، روسيه و ترکستان ده منات، شش منات، اعلانات هر کلمه صد دينار، قيمت هر نسخه سه شاهي.
مرام و مسلک و نوع مطالب روزنامه در ضمن دو سطر در زير عنوان بدين قسم معرفي شده: «اين جريده آزاد است و از هر مقوله تحت عناوين و مقالات مخصوصه بحث لوايح مفيده و مراسلات بامضاي معروف يا تعرفي را به امتنان پذيرفته و درج ميکنند و به هر صورت مسترد نميشود.»
و منظور از کلمه آزاد که در اينجا (اين جريده آزاد است) ذکر شده و هم چنين در بعضي از جرايد قبل از مشروطيت و زمانهاي نزديک پس از مشروطيت ديده ميشود، در مقابل جرايد روزنامههاي دولتي است که براي درج هرگونه مطلب و مقاله آزاد نبودهاند. راجع به علت معرفي و وجه تسميه روزنامه به نام اصفهان شرحي در مقاله افتتاحي به قلم مدير روزنامه نوشته شده که براي مزيد اطلاع خوانندگان چون نسخ روزنامه خيلي کمياب و دسترسي بدان مشکل است، عين مقاله را در اينجا نقل ميکنيم :
وجه تسميه : «... اين جريده ناقابل خودمان را که بعونالله در اصفهان نشر مينماييم به (اصفهان) که خاص و عام همه نام نامي اين شهر گرامي را ميدانند و روان دارند موسوم سازيم.اما بياينکه اين نيت خود را عيان کنيم، در مقام تيمّن و تفأل از حضرت مستطاب ملاذالانام و مروج الاحکام آقاي (ثقهًْالاسلام حاج آقا نورالله) مدظله اسم اين روزنامه را استفتاء و استعلان کرديم. فورا به زبان الهام بيان فرمود: «اصفهان» و شکي نيست که اين را جز به الهامات غيبي و تأييدات لاريبي حمل به چيزي نتوان نمود. اميدواريم به فال نيک و باعث رغبت دور و نزديک بوده در خدمت معارف پرور غيور و هموطنان عزيز عموما اهالي با غيرت و ايمان اصفهان و آقاياني که مراودت و مناسباتي با اين ساحت پيدا کرده، توطن در اين سامان نمودهاند خصوصا وسيله ترغيب و تشويق باشد. و (حبّالوطن منالايمان). اين نخستين سرمقاله شماره اول روزنامه اصفهان و مندرجات روزنامه بود. پس از سرمقاله قسمتي از اخبار داخله و اخبار و تلگرافات خارجه ميباشد. منتهي در نوشتن اخبار بيشتر تفسير آنها مورد توجه بوده تا نقل اخبار.» 4
5. روزنامه بلديه اصفهان
جلد دوم کتاب تاريخ جرايد و مجلات ايران در مورد اين جريده مي نويسد:
«روزنامه بلديه اصفهان به مديري و نگارندگي (ميرزا عباسخان چهارمحال) و دفتردار کل (ميرزا احمدخان چهارمحالي) در شهر اصفهان تأسيس و شماره اول سال اول آن در چهار صفحه وزيري با چاپ سنگي در مطبعه (فرهنگ) طبع و در تاريخ پنجشنبه چهارم ذيالحجهًْالحرام 1325 قمري منتشر شده است درباره مسلک و مرام روزنامه در ضمن دو سطر در زير عنوان آن چنين نوشته شده است: «اين جريده که ديده حقيقت بينش باز و با انصاف و واقعيت دمساز است انديشهاش قلع ريشه نفاق و پيشهاش قطع شجره شقاق به غير از داد مقصودي و به جز اتحاد منظوري ندارد. و آزادانه نيک و بد را مخفي تنبه و آگاهي مينگارد. و دندان روي حرف نميگذارد تو خواه از سخنم پندگير و خواه ملال.»5
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . محمد صدرهاشمي، تاريخ جرايد و مطبوعات ايران، جلد اول، ص 25 .
2 . همان ، ص 288 .
3 . همان ، جلد دوّم،ص 178 .
4 . همان، ج اول، ص 177 .
5 . همان، جلد 2، ص 20.