عشاير
جلال فرهمند
|
جمعي از عشاير در دوره پهلوي
|
اهميت عشاير و ايلات
در تاريخ معاصر ايران آنگاه به خوبي آشكار ميشود كه بدانيم در آغاز قرن
نوزدهم ميلادي بيش از چهل درصد ايرانيان از عشاير كوچنده بودد و اين آمار
در آغاز قرن بيستم حدود سي درصد جمعيت كشور را شامل ميشد. كه اين امر
قدرت و نفوذ سياسي و اقتصادي عشاير را نشان ميدهد.
|
|
كوچ عشاير |
جمعي
از رؤساي عشاير ايل جاف |
عشاير با
معيار سازمان اجتماعي خود تعريف ميشوند. مردمي كه خود را ابرپاية تبار
واحد و نيامي مشترك، عضو گروه خويشاوندي واحدي ميدانند كه عنوان آن
غالباً طايفه است و آنگاه كه به دلايلي بين طايفههاي همتبار يا همجوار
اتحادي پايدار و يا ناپايدار شكل ميگيرد، ايل به وجود ميآيد. ايل گروه
اجتماعي منسجم و پايداري نيست، اما طايفه گروه اجتماعي پايداري است كه
دوام ميآورد و پيوندهاي احساسي و عاطفي اعضاي آن به كندي و خيلي دير به
سستي ميگرايد.
|
سياه چادر |
جامعه عشايري
ايران سه چهره متفاوت دارد:
-
عشاير كوچنده: اين
جمعيت طبيعيترين چهره زندگي عشايري ايران است و اكثريت جامعه عشايري
را تشكيل ميدهد.
-
عشاير اسكان يافته:
اينان ساكنان روستاهاي عشايري هستند.
-
عشاير نيمهاسكان
يافته: اين گروه شامل كساني است كه ماههايي از سال كه معمولاً زمستان و
پائيز است در روستاها به سر ميبرند و ماههاي ديگر سال كه اغلب در بهار
و تابستان است در حال كوچ و چادرنشيني هستند.
|
|
كارگران عشايري در
حال نصب لوله نفت |
جمعي از عشاير |
از مشخصات
عشاير كوچنده ميتوان به موارد زير اشاره كرد: پايه زندگي اقتصادي آنان
دام و رمه است. رمهها و گلههايشان به چراگاههاي طبيعي وابسته هستند.
كوچندگان صاحب دو سرزمين هستند كه يكي اقليم گرم يا همان قشلاق و ديگري
اقلي سرد يا ييلاق.
|
يكي از
افراد قشقايي |
كل اين ييلاق،
قشلاق رفتها و حركتهاي طولاني براي چراي دامهايشان بود كه عشاير را
ناگزير به حركت در سرزمينهاي متفاوت ميكرد. سرزمينهايي كه گاه مال
ديگران و روستائيان و كشاورزان بود كه گاه منجر به ستيز و درگيري ميان
آنان ميشد. بدين لحاظ مردان عشاير به سبب اين كوچهاي طولاني و درگيريهاي
ممتد مرداني جنگاور و شجاع بودند. اسب و سلاح از مهمترين ويژگي مردان
عشايري بود كه به نحو احسن آن را آموزش ميديدند. به همين دليل از همان
هزاران سال پيش كه قبايل و طوايف گوناگون وارد فلات ايران شدند خاندانهاي
حكومتگر نگاهي ويژه به مردان جنگاور آنان داشتند و تا اواخر دوره قاجار
بازوي نظامي اين حاكمان عمدتاً نيروي عشايري بود.
|
يك تركمن
|
البته عشاير
نيز نسبت به خاندانهاي حاكم وضعيتهاي گوناگوني را ميپذيرفتند: برخي از
اين طايفهها حكومت را به دست ميگرفتند مانند افشار، زند و قاجار و يا
شريك و حامي حكومت ميشدند همچون طايفههاي افشار، قاجار، شاملو و... كه
با نام قزلباش به كمك صفويه شتافتند. برخي ديگر مدعي و رقيب حكومتهاي
گرديدند مانند قاجار در زمان فتحعلي خان و محمدحسن خان قاجار و يا به
انگيزه مقاومت در برابر ظلم و زورگويي و باجخواهي حكومتها در حالت جنگ و
ستيز با آن قرار ميگرفتند همچون درگيري عشاير بختياري و قشقايي و
بويراحمديها و بسياري واكنشهاي پراكنده عشايري در سطح ايران.
رضاشاه كه پس از تثبيت سلطنت در صدد ايجاد ارتش جديد ايران بود، عشاير و
ايلات را از مهمترين نيروهاي خطرناك براي ارتش جديد خود ميدانست از
همين رو درصدد برآمد با طرح اسكان و يا به قول آن زمان “تخته قاپو“ كردن
عشاير به كنترل كردن آنان مبادرت كند كه تاحدودي نيز موفق به اين امر شد.
ولي با سقوط رضاشاه بسياري از اين عشاير كه از ترس دم برنميآوردند
مجدداً سربرآوردند و در اوايل دهه بيست مشكلات زيادي را به امر حكومت
مركزي ايجاد كردند. از آخرين مقاومتهاي عشاير در تاريخ معاصر به
درگيريهاي فارس پس از تصويب قانون اصلاحات ارضي در اوايل دهه چهل ميتوان
اشاره كرد كه به شدت سركوب شد. در زمان حاضر
هرچند كه عشاير منشهاي سياسي و مشكلات سابق را ندارند ولي از ظواهر امر
چنين برميآيد كه بسياري از آنان خود خواسته اسكان يافتهاند و بسياري
روي به شهرها آوردهاند و نسل چادرنشينان و كوچندگان در حال انقراض است.
ولي هنوز كه هنوز است بخش مهمي از تغذيه پروتئيني كشور و خصوصاً گوشت
گوسفند به وسيله عشاير فراهم ميگردد.
|
جمعي از
خوانين ايل قشقايي |
در اين شماره
تصاويري از زندگي عشاير دوره قاجار و پهلوي انتخاب گرديده است كه در معرض
ديد شما قرار ميگيرد:
|
|
جمعي از عشاير در دوره پهلوي |
سرداراقتدار و اعظامالدوله در بين تركمنها |
|
|
سرلشكر عبدالله خان
طهماسبي در لباس كردي
همراه با سربازان و نيروهاي كرد |
جمعي از ايلات
عشاير |
|