مدرسه سلطنتي
جلال
فرهمند
پس از اينكه فاتحان مجدداً وارد تهران شدند و
دورة استبداد صغير به پايان رسيد، محمدعلي شاه از سلطنت خلع گرديد و پسرش
احمدميرزا به نام احمدشاه به سلطنت رسيد مجاهدين و يا همان شوراي سرپرستي
موقت كه از فاتحان تهران بودند درصدد برآمدند كه احمدشاه را به شيوهاي
تربيت دهند كه رسوبات فكر پدر از ذهن فرزند زائل شود. احمدشاه تا سن
دوازده سالگي در محيطي پرورش يافته بود كه به جز روابط خاص درباري و
بدآموزيهاي چيزي نياموخته بود.
|
|
براي فهميدن درست محيط درباري آن، سند گزارشي از يك روزنامهنگار روس به
نام مامانتوف به دست ما رسيده است كه آينه تمامنماي زندگي درباري آن روز
پادشاهان قاجار است. هرچند كه اين روزنامهنگار با نگاهي جانبدارانه از
سياست روسيه و نماينده آنان در دربار يعني اسميرنف قلم زده است ولي سند
حاوي اطلاعات جالبي از روابط درباري ميباشد. وي كه همزمان با استبداد
صغير در ايران بوده مينويسد:
تربيت وليعهد (سلطان احمدميرزا) نيز به سروان اسميرنف كه دورة مدرسه
السنه شرقي دانشگاه پطرزبورگ را گذرانده واگذار شده است... وليعهد ايران
زيرنظر آقاي اسميرنف تربيت ميشود. او بچهاي است دوازده ساله، جدي و
زرنگ، كه تعلق خاطرش به اقسام لباسها و جواهرات از هماكنون به خوبي
مشهود است. وليعهد دوست دارد كه درباريان هنگام رد شدن از كنارش تعظيمي
بلندبالا به او بكنند.
مربي وليعهد براي اصلاح صفات زشت و عادات نكوهيدة وليعهد مدتها زحمت
كشيده است و هنوز هم ميكشد. پيش از آمدن اسميرنف به ايران، وليعهد غالباً
به شوخيهاي نامناسب كه متاسفانه مرسوم دربار ايران است مبادرت ميكرد و
مثلاً گوش آدم بيگناهي را كه تصادفاً از كنارش رد ميشد با انبر داغي كه
در بخاري سرخ كرده بود داغ ميكرد!
وليعهد جوان سه خصلت ناپسنديده دارد: عشق به پول، حسادت و عقيده به
اقتدار فوقالعاده خود. او اين صفات را هميشه از خود بروز ميداد تا
اينكه آقاي اسميرنف به سمت آموزگارش تعيين شد و اكنون به علت نفوذ و
هدايت اين شخص، رفتار وليعهد خيلي بهتر و انسانيتر از پيش شده است.
شاپشال حكايات بسياري از وليعهد برايش نقل ميكرد. مثلاً ميگفت كه وقتي
شاه فعلي (محمدعلي شاه) خودش وليعهد بود و در تبريز زندگي ميكرد، يك نفر
تاجر روسي صد منات نقره در كيسهاي ابريشمين به سلطان احمدميرزا هديه داد.
اين بچه يك هفته تمام با اين پولها بازي ميكرد. و بعد هم علناً اظهار
داشت كه بهتر است تجار ايراني رسم ادب را از تاجر روسي فراگيرند و پول و
سكه نقد به او تقديم كنند. مجاهدين اولين كاري كه كردند دور كردن آدمهاي
فاسد و مستبد از محيط دربار بود و سپس دور كردن اسميرنف عامل نفوذي روسها
از كنار احمدشاه بود.
همزمان با اين اقدام اساسي كلاس ويژهاي كه نزديك به سي تن شاگرد داشت و
احمدشاه يكي از آنان بود در كاخ سلطنتي تشكيل شد. مجاهدين سعي كردند كه
تركيب دانشآموزان اين كلاس از خاندانهاي اشراف غيرمستبد باشند. عدهاي
آموزگار مجرب نظير ذكاءالملك فروغي، كمالالملك و ذكاءالدوله غفاري آموزش
و تربيت اين شاگردان را پذيرفتند. محسن فروغي از قول پدرش ذكاءالملك نقل
ميكند كه احمدشاه شاگرد زرنگ و جدي و باهوشي بود ولي برعكس وي برادرش
محمدحسن ميرزا به پاي او نميرسيد و حتي ميشد گفت كه جزو شاگردان تنبل
بود.
اين كلاسها تقريباً تا زمان به سلطنت رسيدن احمدشاه يعني سال 1334ق ادامه
يافت. سندي كه در اين شماره ماهنامه بهارستان انتخاب شده سند منحصر به
فردي است كه گوياي وضعيت و چگونگي تشكيل كلاسهاي سلطنتي و شاگردان همدوره
احمدشاه است كه شامل نام استادان و دروس و تعداد ساعتهاي آن و اسامي
شاگردان و نمرات آنان است. البته اين برنامه درسي قبل از بركناري اسميرنف
روسي از معملي زبان خارجي است.
منابع: سيماي احمدشاه قاجار. دكتر محمدجواد شيخالاسلامي، نشر گفتار،
1368.
زندگي سياسي سلطان احمدشاه. حسين مكي. اميركبير، 1362.
|