ابراهيم حديدي
در سال 1283ش در پي اختلاف تجار و بازرگانان تهران با ژوزف نوز بلژيكي (رئيس گمرك ايران)، احمد علاءالدوله حاكم تهران به دستور عبدالمجيد ميرزا عينالدوله (صدراعظم) به بهانه گران شدن قند، عدهاي از تجار تهران را به اداره حكومتي فراخواند و پس از پرخاش و توهين زياد، آنان را به چوب بست. اين عمل باعث تعطيلي بازار و اجتماع مردم در مسجد شاه (امام خميني) شد. به طوري كه علما، روحانيون و وعاظ مشهور تهران به رهبري آيات عظام محمد طباطبايي و عبدالله بهبهاني به حمايت از تجار برخاسته و در مسجد شاه تجمع نمودند. مأمورين دولتي پس از هجوم به تجمعكنندگان آنها را متفرق ساختند. معترضين به علت نداشتن تأمين جاني و براي در امان ماندن از هر گونه تعرض، به حضرت عبدالعظيم پناه برده و در آنجا تحصن اختيار نمودند. فرداي آن روز شهابالدوله و مجدالدوله از طرف مظفرالدين شاه مأمور مذاكره با متحصنين شدند و پيام شاه را مبني بر تأسيس عدالتخانه به آنان ابلاغ كردند كه منجر به پايان تحصن و بازگشت متحصنين به تهران شد، ولي پس از گذشت 3 ماه آثاري از تأسيس عدالتخانه آشكار نگرديد.
علما و وعاظ مجدداً بر سر منابر و مجالس وعظ به بدگويي از شاه و صدراعظم وي عينالدوله پرداختند. در نتيجه مردم و بازاريان تهران به صلاحديد مراجع معترض به جانب سفارت انگليس رفتند و در آن مكان متحصن شدند و علما نيز به طرف قم عزيمت نموده و اعلام كردند تا صدور دستخط شاه براي تأسيس عدالتخانه، عزل عينالدوله از صدارت، تأسيس مجلس و ايجاد حكومت مشروطه دست از تحصن برنخواهند داشت.
پس از گذشت قريب به يك ماه سرانجام در روز 13 مرداد سال 1285ش مظفرالدين شاه با صدور دستخط به خواستههاي متحصنين تن در داد و اين واقعه منجر به بازگشت علما از قم، ترك سفارت انگليس توسط متحصنين و تأسيس حكومت مشروطه گرديد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع و مآخذ:
1. عباس خالصي، تاريخچه بست و بستنشيني، انتشارات علمي، تهران، 1366.
2. رسول جعفريان، بستنشيني مشروطهخواهان در سفارت انگليس، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، تهران، 1378.
3. باقر عاقلي، روزشمار تاريخ ايران، نشر گفتار، تهران، 1370.