ابراهيم حديدي
آيتالله سيد ابوالقاسم كاشاني فرزند آيتالله سيدمصطفي كاشاني (كه به دست انگليسيها كشته شده بود) يكي از مخالفان سرسخت انگلستان به شمار ميرفت. وي از فعالان دوران جهاد علماي نجف بر ضد انگليس بود، اما بارزترين ويژگي ايشان ضديت با استقرار حكومت صهيونيستي بود كه با حمايت همه جانبه انگلستان گسترش مييافت.
در آن سالها آنچه مردان بزرگ سياست را به هم ميپيوست مخالفت با سياستهاي سلطهجويانه انگلستان بود. مخالفت دكتر مصدق در رد اعتبارنامه سيدضياءالدين طباطبايي وي را بر سر زبانها انداخت. موج تازهاي كه به حركت درآمده بود در طول يك دهه به اوج رسيد.
مصدق از آن رو كه پايه و اساس مخالفت با انگلستان را در « سياست داخلي» با « تكيه بر مردم» و در « سياست خارجي» با « نزديك شدن به امريكا» رقم ميزد مورد نفرت تودهايها بود و كاشاني از آن رو كه « مذهبيترين» رهبر سياسي بود.
نگاه حزب توده به « مذهب» روشن بود و به « جنبش ملي»، شگفت : « عقل ملي ناقص، فكرش كوتاه، منطقش ضعيف، زبانش الكن، اشكش گشوده، مطبخش پر دود، بسترش راحت، قصرش رفيع، پولش بي حساب و نيرنگش بي پايان».
همصدايي مصدق و كاشاني آغاز جنبش را رقم زده بود و جدايي ايشان نقش انكارناپذيري در خاموشي آن داشت.