رزيتا ميري
مکتبخانه ابتداييترين محل فراگيري تعليم و تربيت بوده است، پيشينه آن به آغاز دوران اسلامي تا پايان عصر قاجار برميگردد. مکتبخانههاي ايران در دوره قاجاريه به سه دسته تقسيم ميشدند:
مکتبخانههاي آخوندباجي، مکتبخانههاي عمومي و مکتبخانههاي خصوصي. مکتبخانههاي آخوندباجي زير نظر عاقله زني اداره ميشد و کودکان بين 4 تا 7 سال در آنجا آموزش سورههاي کوچک قرآن، شرعيات و الفبا را ميآموختند، همچنين کتابهاي ديگري نيز خوانده ميشد که برحسب زمان و مکان و نوع مکتبخانهها و دانشآموزان متفاوت بود، گزينش کتاب از روي قاعده معيني نبود و نيرو و استعداد کودک با آساني و دشواري محتوي کتاب در نظر گرفته نميشد. اين مکتبخانهها اجباري نبوده است.
مکتبخانههاي عمومي که در بيشتر شهرها و پارهاي از روستاها داير بودند، بيشتردانشآموزان آن را طبقات متوسط جامعه تشکيل ميدادند. لزومي نداشت کساني که وارد اين مکتبخانهها ميشوند مکتبخانههاي آخوندباجي را گذرانده باشند.
نوع سوم که مکتبخانههاي خصوصي ميباشند، افراد توانگر و «بزرگان» فرزندان خود را به آنجا ميفرستادند و برخي نيز در منزل از معلم سرخانه جهت آموزش کودکان خويش کمک ميگرفتند.
مکتبخانه در هر مکاني ممکن بود داير شود در مسجد، خانه، دکان و... که از وضعيت مناسبي برخوردار نبود.
کف اتاق با حصير، نمد، گليم و يا فرش کهنهاي پوشانده ميشد و هر کودکي براي نشستن خود يک تشکچه از منزل ميآورد. اين تشکچهها دور تا دور اتاق کنار ديوار پهن ميشد و شاگردان روي آن مينشستند.
از ميز و نيمکت، تخته سياه و گچ خبري نبود بلکه از لوح، رحل و قلمدان استفاده ميشد. معلم، مکتبدار، ملاباجي و آخوندباجي در بالاي اتاق مينشست و در مقابل او جعبهاي به عنوان ميزتحرير قرار داشت. مکتبدار دو ترکه دراز و کوتاه جهت تنبيه شاگردان در دست داشت و گاهي قلياني هم زير لب.
متاًسفانه يکي از مواردي که کودکان را از رفتن به مکتب گريزان ميکرد، تنبيهات بدني نظير چوب و فلک نمودن و گاهي حبس کردن در اتاق تاريک و نمدار به نام سياهچال بود.
با گذشت زمان مکتبخانهها رنگ مدرسه به خود گرفت و از شمار آنان در شهرهاي بزرگ کاسته شد و مدارس مهمي چون دارالفنون و... ايجاد شد. شاگردان اين مکتبخانهها با وجود تنبيهات بدني و مشقت بسيار از تحصيل گريزان نشدند و برخي از آنها تبديل به اشخاص تاًثيرگذار و دانشمندي شدند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
1. شهيدي، حسين. سرگذشت تهران، (تهران، راه مانا، 1383).
2. محمدي، محمد؛ قاييني، زهره. تاريخ ادبيات کودکان ايران، ج 3، (تهران، چيستا، 1379).
3. نجمي، ناصر. تهران عهد ناصري، (تهران، عطار، 1367).