رزيتا ميري
به موجب قانون اساسي مورخ 1324هـ . ق حكومت ايران علاوه بر مجلس شوراي ملي بايد داري مجلس ديگري به نام ” مجلس سنا“ باشد ولي به علت بعضي از مخالفتها تا پايان سلطنت رضاشاه پهلوي درباره اين شاخه قوه مقننه تصميمي اتخاذ نگرديد. پس از شهريور 1320 با اشغال ايران توسط متفقين و تبعيد رضاشاه و سست شدن پايههاي سلطت پهلوي، مقالاتي در مطبوعات نوشته ميشد و از دولتهاي وقت تقاضاي تشكيل اين مجلس ميشد و محمدرضا پهلوي نيز نسبت به تأسيس آن علاقهمند بود، تا اينكه در روز 19 ارديبهشت 1327ش دولت حكيمي لايحه تشكيل مجلس سنا را تقديم داشت كه با اعتراضات زيادي از سوي برخي از نمايندگان مجلس شورا روبهرو شد ولي بالاخره با تلاش عدهاي از دولتمردان اساسنامه آن تدوين و به تصويب مجلس شورا و صحه شاه رسيد. تشكيل مجلس و اختيارات آن طبق اصول 43، 44، 45 و 46 متمم قانون اساسي پيشبيني شده بود كه شرح آن در اين مجمل نميگنجد و تنها به برخي از آنان اشاره خواهد شد. به موجب اصل 43 قانون اساسي تعداد نمايندگان مجلس سنا شصت نفر بوده كه سي نفر از طرف مردم (پانزده نفر از تهران و پانزده نفر از شهرستان) و نيمي ديگر از سوي شاه (پانزده نفر از تهران و پانزده نفر از شهرستان) انتخاب ميشدند كه گروه اول سناتورهاي انتخابي و دسته دوم به سناتورهاي انتصابي معروف بودند. انتخابات مجلس سنا در هر دوره تقنينيه همزمان با انتخابات مجلس شوراي ملي شروع و اخذ رأي در يك روز انجام ميشد. سناتورها بايد شرايط خاصي را براي عضويت در مجلس سنا داشته باشند كه به صورت اختصار بيان ميشود: اين اشخاص از بين نخستوزيران، وزرا، معاونين، استانداران، امراي بازنشسته ارتش، استادان دانشگاه و قضات با داشتن 15 تا 20 سال سابقه و اشخاصي كه حداقل 3 دوره نمايندگي مجلس شورا را داشتند انتخاب ميشدند.
در حقيقت مجلس سنا به ”مجلس شيوخ“ معروف بود زيرا هر فردي كه واجد شرايط مذكور نبود نميتوانست به مجلس سنا راه يابد و گفته ميشود گه گاهي هم براي اينكه اشخاص موردنظر واجد شرايط سناتوري شوند به طور موقت احكامي صادر ميشد.
مجلس سنا كلاً هفت دوره تقنينيه داشته است. اولين دوره مجلس سنا همزمان با شانزدهمين دوره مجلس شوراي ملي در 20 بهمن 1328 در تالار مجلس شورا گشايش يافت اما در سال 1331ش هنگام مبارزات ملي شدن صنعت نفت و قطع روابط سياسي با انگليس و همچنين مخالفت مجلس سنا نسبت به انتخاب مجدد مصدق به نخستوزيري و سياست وي در زمينه نفت، دكتر محمد مصدق درصدد انحلال مجلس سنا برآمد و از ورود سناتورها به عمارت مجلس شوراي ملي در بهارستان جلوگيري شد به طوري كه سناتورها جلسه خود را در منزل نظامالسلطنه مافي تشكيل دادند. بدين ترتيب مجلس سنا تعطيل و پس از كودتاي 28 مرداد 1332 دوباره تشكيل شد.
دوره دوم سنا در 27 اسفند 1332 آغاز و در 25 اسفند 1338 خاتمه يافت.
دوره سوم سنا : 3/1/1339 گشايش و 19/2/1340 به فرمان شاه منحل شد. دوره چهارم مجلس سنا پس از دو سال و اندي تعطيلي در 14/7/1342 آغاز شد و در 14/7/1346 خاتمه يافت (تا سال 1342ش نمايندگان مجلس را كلاً مردان تشكيل ميدادند ولي از اين سال به بعد بانوان به مجلس سنا راه يافتند و در همين زمان نيز عدهاي از بانوان به نمايندگي مجلس شورا انتخاب شدند)
دوره پنجم سنا : 14/7/1346 گشايش و در 9/6/1350 خاتمه يافت.
دوره ششم : 9/6/1350 افتتاح و 16/6/1354 خاتمه يافت.
دوره هفتم : 17/6/1354 افتتاح شد و با پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357 مجلس سنا منحل شد.
رؤساي مجلس سنا از بدو تشكيل تا خاتمه پنج تن بودند: ابراهيم حكيمي، حسن تقيزاده، محس صدر، جعفر شريف امامي، محمد سجادي كه سه تن از آنان قبلاً نخستوزير بودهاند (حكيمي، صدر، شريف امامي) و دو تن ديگر از رجال (تقيزاده، سجادي) و طولانيترين دوره رياست مجلس سنا با شريف امامي بوده است.
لازم به ذكر است به دليل اينكه قبلاً محلي براي تشكيل جلسات مجلس سنا در نظر گرفته نشده بود در سالهاي نخستين جلسات سنا در عمارت مجلس شوراي ملي تشكيل ميشد ولي پس از انحلال مجلس در سال 1331 و گشايش دوبارهاش در 1332 سناتورها به اين فكر افتادند كه هرچه زودتر محل اختصاصي جهت مجلس سنا درنظر گرفته شود. بدين منظور برخي از سناتورها با تلاش بسيار و با موافقت محمدرضا پهلوي كاخ عليرضا پهلوي را خريداري كردند و به مجلس سنا اختصاص دادند، و در اسفند 1333 به بعد جلسات سنا در آنجا تشكيل شد ولي چون در كاخ جديد نيز محل مناسبي براي ادارات، كتابخانه و ساير تشريفات مربوطه وجود نداشت تصميم گرفته شد ساختمان جديدي در كنار كاخ عليرضا احداث شود و تا سال 1357 اين ساختمان جهت جلسات مجلس سنا استفاده ميشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع و مأخذ :
1. قاسم قاسمزاده، حقوق اساسي؛ كليات حقوق اساسي، تهران، دانشگاه تهران، 1326.
2. عطاءالله فرهنگ قهرماني، اسامي نمايندگان مجلس شورا و سنا، تهران، [بي نا، بي تا].
3. مصطفي الموتي، ايران در عصر پهلوي؛ بازيگران سياسي از بدو مشروطيت تا سال 1357، لندن، [بي نا]، 1368، ج 4.
4. خواندنيها، سال 18، ش 78، ص 8-9.
5. قانون اساسي، خونبهاي مجاهدين صدر مشروطيت ايران. [بي جا]، ابوالحسن سپاه منصور، 1328.