جلال فرهمند
شورش در اصفهان حال اهميت پيدا کرده و من بايد از اعليحضرت اقدس شهرياري مسئلت نمايم که چه اقدامات قاطعي در اين فقره بفرمايند… ملاها اساس اين فتنه ميباشند … چند ماه قبل… اشاره کردم که مراجعت آقانجفي به اصفهان خطرناک است… از قراري که معلوم ميشود باز سردسته اشرار و شرارت بر ضد فرنگان شده است.
سر هنري دورند، وزيرمختار انگليس در ايران
چهار سال پس از قيام تنباکو و قريب به چهار ماه قبل از قتل ناصرالدين شاه در اوايل شعبان 1313 قمري، در اصفهان ماجرايي پيش آمد که نشاندهنده سستي و فتور بيش از پيش حکومت قاجار در مقابل قدرتهاي خارجي و انزجار روزافزون مردم از نفوذ ايشان بود. اين ماجرا که بيش از چند روز (سوم الي هشتم شعبان) طول نکشيد جالب و خواندني است.
در اين نوشته سعي شده که ماجرا برطبق اسناد به دست آمده از مرکز اسناد مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران بازسازي شود.
ماجرا اينگونه آغاز شد که در شب يکشنبه 3 شعبان 1313ق. دو تن از نگهبانان ايراني کمپاني تجارتي هاتز، مستقر در اصفهان، به طرز مشکوکي درگذشتند. از فرداي انتشار خبر مرگ اين دو نفر، غوغا و بلوا در شهر شروع شد. طلاب و کسبه سر به طغيان و اعتراض برداشتند و در مقابل خانة هاتز و محل نگهداري اجساد در مسجد گرد آمدند و خواستار روشن شدن مسئله شدند. حکومت، مرگ اين دو نفر را ناشي از مسموميت گاز زغال و غيرعمد ميدانست؛ چنان که ناصرالدين شاه در تلگرافي به ظلالسلطان مينويسد: «البته مردم را بايد از اشتباه بيرون آورد؛ يقين است که اينها از دود زغال و يا نفت تلف شدهاند والاّ فرنگي يا ارمني چطور ميتواند مسلمان را بکشد.»
ولي مردم، که حمايت علماي اصفهان را در پشت خود داشتند، بر اين سخن پافشاري ميکردند که اين دو نگهبان را عوامل کمپاني مسموم کردهاند، و اين قضيه بايد در ديوانخانة دولتي ايران مورد رسيدگي قرار گيرد:
حضور مبارک مکشوف است که عموم خلق مطلع شدهاند بر مسموم شدن اين دو نفر در خانه ولنديز و ديگر امر امر مبارک…
… اين پنج نفر نوکران و لنديز آماده باشند شرعاً تحقيقات کامله شود يا آنکه در محضر مبارک يا آنکه در ديوانخانه عدليه تحقيقات کاملي شود…
در ابتدا، ناصرالدين شاه ميخواست قضيه را به صورت مسالمتآميز رفع و رجوع نمايد و بدين خاطر راضي به تشکيل کميسيوني براي تحقيق و تفحص ميگردد ولي باتوجه به مسئله حق قضاوت کنسولي دست به عصا و با احتياط عمل ميکند:
خاصه اين شخص که رعيت ايران نيست از تبعه خارجه است. موافق عهدنامه بايد مجلس و تحقيق شود و هرچه در مجلس ثابت و معين گرديد مجري گردد و ما مسئول اين کار و قرار درستي در تحقيق امر با سفارت هستيم و نميگذاريم خون دو نفر هدر رود.