شماره شش


   

آذربايجان دموكرات فرقه سي


جلال فرهمند


دوران پر تلاطم پس از شهريور بيست و اشغال همه جانبه ايران به وسيله متفقين به دورة ديكتاتوري بيست ساله رضاشاه پايان داد، جانشين وي اقتدار چنداني نداشت و همين امر با توجه به التهاب بين‏المللي موجب باز شدن فضاي به شدت بسته داخلي ايران گرديد. احزاب ريز و درشت با نامهاي عجيب و غريب شكل گرفتند، صدها روزنامه و نشريه منتشر شد و مردم فضاي بالنسبه آزادي را هرچند با حضور بيگانگان احساس كردند.

سيد جعفر پيشه‏وري رئيس فرقه دموكرات آذربايجان

در چنين جوي جنگ جهاني دوم به پايان رسيد و زمان خروج نيروهاي متفق از ايران كه در آن زمان امريكا نيز بدانها افزوده گشته بود فرارسيد. در موعد مقرر شش ماهه امريكا و انگليس خاك ايران را ترك كردند ولي شورويها از اين امر تخطي كردند و بر قرار خود پايبند نبودند. دلايل متعددي براي اين عمل شورويها مي‏شمارند كه جاي پرداختن به آن نيست ولي ظاهراً آنان همچون اسلاف خود براي خودشان در ايران حق آب و گل قائل بودند و بدشان نمي‏آمد آذربايجان بزرگ را با اتصال آذربايجان ايران ايجاد كنند. باقراف از اعضاي برجسته حزب كمونيست شوروي و همه‏كاره آذربايجان شوروي نيز پافشاري بسياري بر اين امر داشت.

رضا رسولي وزير تجارت و اقتصاد حكومت خودمختار آذربايجان

سرتيپ جعفر كاويان رئيس شهرباني حكومت خودمختار آذربايجان

 

شورويها براي توجيه حضور خود در آذربايجان تعدادي از كمونيستهاي ايراني را واداشتند كه فرقه دموكرات آذربايجان را در سال 1324 شكل دهند و حكومت آنجا را به آنها بسپارند.
سركرده اين فرقه ميرجعفر جوادزاده خلخالي معروف به پيشه‏وري بود. وي كه از سالها پيش به جرم فعاليتهاي كمونيستي يا در تعقيب يا در زندان بود پس از بركناري رضاشاه به صحنه اجتماعي بازگشت و با انتشار روزنامه آژير مناسبت سياسي خود را در تهران آغاز كرد. در انتخابات مجلس دوره چهارم از تبريز انتخاب شد ولي با كم‏محلي حزب توده اعتبارنامه‏اش در مجلس رد شد.

مرتضي شبستري رئيس مجلس ملي حكومت خودمختار آذربايجان


پيشه‏وري سرخورده از دسته‏بنديهاي سياسي تهران و رانده شده از دوستان هم حزبيش به سوي تبريز بازگشت و اين امر مصادف بود با سياست شوروي براي ايجاد
آذربايجاني خودمختار و چه كسي بهتر از پيشه‏وري براي سازماندهي آن مي‏توانستند پيدا كنند؟
سياست فرقه بر پايه قوميت‏گرايي شديد و مركزگريزي شكل گرفته بود و عواملي چند از قبيل ندانم‏كاري كارگزاران رسمي حكومتي و عدم شناخت درست قضاياي آذربايجان كمك بسياري در توسعه فرقه داشت. وضع آشفته حكومت مركزي كه كل هم و غمش تهيه نان روزانه پايتخت بود مجالي براي رسيدگي به شعرهاي حاشيه‏اي نمي‏داد. حضور گسترده نيروهاي شوروي در آذربايجان فضاي امني براي تبليغات فرقه فراهم كرده بود كه هيچ دستگاه رسمي حكومتي نيز توان مقابله با آن را نداشت.

نمايي از ساختمان مجلس ملي حكومت خودمختار آذربايجان

يكي از زنان عضو فرقه دموكرات آذربايجان در لباس نظامي


با پيوستن حزب توده شعبه تبريز در 12 شهريور 1324 رسماً با انتشار بيانيه‏اي تاسيس فرقه دموكرات آذربايجان اعلام شد. در ابتداي امر خواسته‏هاي فرقه دموكرات چنين اعلام شد:
1. تدريس زبان مادري در مدارس
2. تشكيل انجمن ايالتي آذربايجان
3. اضافه شدن تعداد نمايندگان آذربايجان در مجلس
4. تخصيص 75% از درآمد آذربايجان براي مصرف خود آن ايالت.

احمد نظام به اتفاق چند تن از اهالي خرم دره و ابهر عضو فرقه دموكرات

جمعي از نمايندگان مجلس ملي حكومت خودمختار آذربايجان


فرقه با سازماندهي گسترده خود، در هفته‏ هاي بعد به تثبيت شبكه خود، انتشار برنامه و جذب اعضاي جديد از بين گروههاي مختلف پرداخت.

جمعي از كارمندان و كارگران كارخانه دخانيات و از اعضاي فرقه دموكرات

جمعي از مردان و زنان و نظاميان عضو فرقه دموكرات آذربايجان

با توجه به پايين بودن سطح سواد عومي مردم شهر و روستا، بالطبع سطح سواد مبلغين فرقه نيزپايين و بسياري از آنان افرادي عامي بودند كه گاه بسياري از شعارها و تبليغات آنان تبديل به شوخي و مزاح مي‏شد ازجمله حسن نظري يكي از افسران فرقه در زنجان داستاني شيرين از نوع تبليغات آنان بر ضد ثروتمندان و قشر بورژوا تعريف مي‏كند. وي مي‏گويد: يكي از سخنرانان شعاري داد كه براي بسياري شادي‏آفرين و توام با كف زدنهاي شورانگيز بود. شعارش بسيار ساده بود: مرگ بر آنان كه با كارد و چنگال غذا مي‏خورند!


اين‏گونه استفاده از احساسات عوام‏الناس، به شكلي رايج در سطوح مختلف فرقه مشهود بود. در آبان 1324 با سقوط پادگان تبريز نيروهاي فرقه تا زنجان را به اشغال خود درآوردند. در آذر همان سال پيشه‏وري به عنوان نخست‏وزير (باش وزير) حكومت خودمختار آذربايجان انتخاب شد و اعضاي كابينه 12 نفره خود را معرفي كرد. و از اين زمان فرقه، آشكارا به سمت جدايي آذربايجان از ايران حركت كرد.
 

از اين روز تا اوايل سال 1325 اوج شكوه فرقه دموكرات بود. ولي دولت وابسته به شوروي پيشه‏ وري مستعجل بود و بيش از يك سال دوام نداشت. سياست را حال و هواي ديگري بود. قوام با شوروي ها در اوايل سال 1325 به توافق رسيده بود. شورويها فشار جهاني را تاب نياوردند و شيريني نفت شمال را وديعه تخليه آذربايجان قرار دادند و شد آنچه بايد مي‏شد، پشت سر رفقا خالي شد و هزار هزار نيروهاي فرقه به سوي آذربايجان شوروي فرار كردند و تعدادي نيز كه مانده بود يا كشته شدند يا دچار دردسرهاي گوناگون شدند.

جمعي از زنان عضو فرقه دموكرات آذربايجان

 

چهار تن از اعضاي فرقه دموكرات آذربايجان

جمعي از افسران و نظاميان فرقه دموكرات آذربايجان


تعدادي از افسران و نظاميان فرقه دموكرات آذربايجان


جمعي از زنان و مردان شركت‏كننده در كلاس سوادآموزي فرقه دموكرات آذربايجان


هفت تن از نيروهاي مخصوص فرقه دموكرات آذربايجان


سرتيپ جعفر كاويان به اتفاق جمعي از افسران و سربازان فرقه دموكرات آذربايجان


مراسم رژه نيروهاي نظامي فرقه دموكرات آذربايجان


مسلسل‏چيان فرقه دموكرات


نشسته: سرتيپ جعفر كاويان و دو تن از اعضاي فرقه دموكرات آذربايجان

جمعي از افسران فرقه دموكرات آذربايجان


تعداد ديگري از سربازان فرقه


اين شماره بهارستان روزهاي اوج فرقه دموكرات آذربايجان را به تصوير مي‏كشد.







 










 
 
www.iichs.org