بيشتر عمرمان به وليعهدي گذشت
جلال فرهمند
تأمل و تحقيق در زندگي هفتگانه شاهان قاجاري چندان سخت نيست. چيزي نزديك
و شبيه به هم. فقط كافي است عملكرد آنان را در نحوه حكومتداري بررسي كنيم.
كاريكارتوري چاپ
شده از مظفرالدين شاه در نشريات فرنگي |
اين حكومت چون ايلي است و مبنا مبناي حكومت مطلقه فردي، مملو از اشباهات
فردي و نفوذ و تداخل عوامل بيگانه و داخلي است.
شخصي چون مظفرالدين شاه نيز با اينكه از سر سلسله اين خاندان صد سال
فاصله زماني دارد ولي شيوه حكومتي يكساني داشت. تنها تفاوتي كه ميتوان
بين اين هفت نفر پيدا كرد خصلتهاي شخصي و فردي هر يك از آنان بود. هر چه
آغا محمدخان خونريز بود مظفرالدين شاه نبود. ولي در داخل حكومت هيچ
تفاوتي ديده نميشود.
ناصرالدين شاه كه گويا به جز با گلوله ميرزا رضا كرماني حاضر به تحويل
سلطنت نبود بالاخره تن به قضا داد و زماني مظفرالدين شاه به حكومت رسيد
كه در فراق سلطنت چهل سال وليعهدي را به تن خريده بود.
سفر
مظفرالدين شاه به اروپا براي افتتاح نمايشگاه صنايع ايران
|
آموزشهاي حقيرانه و اندك وي در
دربار كوچك تبريز دور جمع آدمياني بيسواد و نادان مسلماً شاهي سياستمدار
تحويل ايرانيان نميداد. وي مردي عليل و ضعيف النفس بود و با اين حضائل
در جمع قاجاريان زبانزد.
متأسفانه همان جمع اطرافيان دربار تبريز كه هر كدام به دنبال نواله وي
بودند كار را براي او سختتر ميكردند و درباريان به جاي مانده از پدر
نيز در طمع شكاري ديگر كمر خم ميكردند.
مظفرالدين
شاه و همراهان در سفر خود به اروپا در كنار ملكه و وليعهد
انگليس |
|
در سال 1313 با تمهيدات علياصغرخان امينالسلطان زمينه حضور وي در
طهران به راحتي فراهم شد و شاه به طهران نزول اجلال كرد و بر تخت نشست.
روزنامه ناصري چاپ تبريز طبق رسم آن زمان متملقانه شاه جديد را چنين
معرفي ميكند:
مظفرالدين ميرزا وليعهد در تبريز. از چپ: رضاقلي، صدرالدوله،
مظفرالدين ميرزا، شعاعالسلطنه و كشيكچيباشي (1283) |
|
مظفرالدين شاه با عدهاي از درباريان در اطريش |
|
نويد و
مژده زماهي رسانده آن ماه جلوس حضرت سلطان مظفرالدين شاه
اين شهريار جوانبخت و شاهنشاه كيوان تخت در 14 جماديالثاني 1269 هجري
متولد و امروز چهل و پنج سال از مدت زندگاني طي فرمود، و روز عيد غدير
1277 و در سن نه سالگي به سند عالي ولايت عهد نايل شدهاند و كلية اين
مدت را به تجربيات مملكتداري و تحصيل رسومات رعيتپروري پرداختند و در
اغلب علوم كامل ود ر علم حساب و جغرافيا و هندسه و زبان فرانسه و عربي و
ادبيه و املاء و انشاء مسلمند و خميرشان با آب و گل رحمت سرشته و شخص
شريفشان از جوهر رأفت و معولت خلقت نشده و در مملكتداري و رعيتپروري
مشهور آفاق هستند...
مظفرالدين شاه هنگام گشايش مجلس اول شوراي ملي
|
|
جنازه مظفرالدين شاه در تكيه دولت تهران
|
|
اولين نطق شاهانه نيز در تاريخ ضبط شده است. مظفرالدين شاه در اين نطق ميگويد:
به حمدالله تعالي از اين راه دور سلامت به منزل رسيديم و بر تخت موروث
نياكان خود قرار گرفتيم ...
عدهاي
از زنان حرمسراي مظفرالدين شاه در جشن تولد ناصرالدين ميرزا
فرزند شاه (1320) |
|
روزهاي آخر مظفرالدين شاه روي سه چرخه
|
|
پدر بزرگوار تاجدار ما در
راه دين خدا به درود زندگي فرمود و بيشبهه در ميان سلاطين اسلام متعالي
عالي گرفته است نبايد هيچ وقت از دعاي خير در حق ايشان غفلت كنيم و در
اين حادثه كدورتانگيز ملت نجيب ايران طوري عزاداري كردند و از جلوس ما
آنقدر اظهار خوشحالي نمودند كه خاطر ما را از خودشان راضي كردند و حقيقتاً
نوكرهاي ما هم از جان و دل با جان و مال حاضر خدمت شدند، صداقت و دولتخواهي
خودشان را به ما ثابت كردند...
مظفرالدين ميرزا و وكيلالملك در تبريز |
|
مظفرالدين ميرزا قاجار در دوران وليعهدي همراه فرزندش محمدعلي
ميرزا قاجار |
|
در دوران سلطنت وي هر چند برخي از سياستمداران با سواد همچون امينالدوله
سعي در ايجاد اصلاحات و تغييراتي داشتند ولي با كارشكني بسياري ديگر از
درباريان اين دوره به نتيجهاي نرسيد.
گرفتاري بيشتر اين شاه از
زماني آغاز شد كه شعله گردشگرياي كه شاه شهيد برافروخته بود در دل
فرزندش نيز روشن شد و وي همچون شاه باباي خود هوس سفر فرنگ به سرش زد.
تريولوژي سفرهاي وي به اروپا چيزي جز وامهاي سنگين به روي ايران به
ارمغان نياورد. وامهايي كه قرار بود خرج اصلاح مملكت شود سور و سات عدهاي
از درباريان همراه را فراهم كرد.
مظفرالدين شاه و
عدهاي از درباريان |
|
شاه عليل در پايان كار كه شيرازه امور از دستش خارج شده بود در ايران و
طهران در شور انقلاب و عدالتخواهي ميسوخت در اوج ضعف و بيماري با امضاي
فرمان مشروطه حداقل نام نيكي از خود بر جاي نهاد و نام مشروطه را همواره
قرين نام خود كرد.
مظفرالدين شاه به
هنگام ولايعتهدي در سنين نوجواني (تبريز) |
|
|
مظفرالدين شاه به
هنگام ولايعتهدي در سنين نوجواني (تبريز) |
|
|
|
مظفرالدين شاه و
چند تن از فرزندانش: عضدالسلطنه، نصرتالسلطنه و يمينالدوله
|
|
.
|