علي ابوالحسني (منذر)
پيشگفتار
اي
كساني كه ايمان آوردهايد، چنانچه برخي از شمايان از دين اسلام
(به آيين جاهليت) بازگردند (باكي نيست) همانا خداوند در آينده
گروهي را خواهد آورد كه خود، آنانرا دوست ميدارد و آنان نيز
دوستدار اويند; گروهي كه نزد مؤمنان فروتن و خاكسار، و در برابر
كفار سرسخت و استوارند، در راه خدا مجاهدت ميورزند و از سرزنش
ملامتگران پروايي ندارند.
اين مقام، موهبت الهي است كه به هر كس بخواهد، ارزاني
ميدارد و خداوند بخشاينده آگاه است.(1)
شيخ طبرسي، مفسر نامدار اسلام، در
كتاب (مجمعالبيان)، روايت ميكند كه از پيامبر اكرم (ص) پرسيدند
اين آيه در شأن چه كساني نازل شده است؟ پيامبر، دست بر شانه
سلمان فارسي نهاد و فرمود: هذا و ذووه. يعني، مراد از اين آيه،
سلمان و هموطنان او ــ ايرانيان ـــ اند. آنگاه فرمود: اگر دين
(يا علم)، همچون رشتهاي، به گردن ستاره ثريا آويخته باشد،
مرداني از ايران بدان چنگ خواهند زد. (2)
ازجمله خصوصيات ملت ايران، كه وي را ــ در طول تاريخ ــ
بين ملل جهان ممتاز ساخته است، هوش سرشار، ذهن وقاد و طبع و ذوق
لطيفي است كه با آن ــ در عرصه فرهنگ و سياست ـــ سره را از
ناسره تشخيص ميدهد و هرگاه ابزار و امكانات لازم در اختيارش قرار
گيرد در كسب علم و دانش، و بناي تمدني شكوهمند، از همگنان پيشي
ميگيرد. سخنخداوند در قرآن، و تفسير پيامبر گرامي او در ذيل آن را
(كه مشابه آن در آيات و روايات ديگر، فراوان آمده است) ناظر به
اين حقيقت است. جبران خليل جبران، انديشمند مسيحي لبناني، با
اشاره به مولاي متقيان علي (ع) مينويسد:
عرب، حقيقت مقام و مرتبت وي را نشناخت ، تا اينكه گروهي
از همسايگان و يا برادران ايراني اعراب، بپا خاستند و بينجواهر و
سنگريزه تفاوت گذاردند.
البته بايد توجه داشت كه وجود اينگونه امتيازات در
برخي از ملتها ــ و از آنجمله در ملت ايران ــ هرگز مجوزي جهت
فخرفروشي آنها بر ديگر ملل و اقوام و تحميل سلطه نژادي خويش بر
آنان نيست; اما انكار اين نوع امتيازهاي ذاتي نيز ــ كه انكار
واقعيت است ــ امري بيجا و بيدليل ميباشد. چنانكه، در كلام
خداوند و پيامبر گراميش، با تعابير گوناگون، به فضايل ذاتي ملت
ايران اشارت رفته، و در عين حال، ملاك كرامت و معيار برتري نزد
خداوند، (تقوا) قلمداد شده است:
يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثي و
جعلناكم شعوبا و قبائل
لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقيكم.
آري، معيار فضيلت، تنها (تقوا) است و امتيازهاي (ذاتي) ملل و اقوام،
به جاي آنكه بهانه غرور و تفاخر آنان بر ديگران گردد، بايد دستمايه
نيل به كمالات برتر و پيشي گرفتن از سايرين در ميدان فضايل گردد.
پس، نه واقعيات را انكار ورزيم، و نه به ورطه غرور و فخرفروشي
درغلطيم; بلكه آن را نردبان صعود به اوج كمال و ترقي علمي و
معنوي قرار داده و خود را شاكر اين نعمت و شايسته برخورداري از اين
موهبت نشان دهيم. بهر روي، در هوش سرشار و ذهن وقاد و ذوق لطيف
ايرانيان، جاي هيچ ترديدي نيست و اگر كساني در اينباره كمترين
شكي دارند نشان دهند كه كدام ملت همچون ملت ايران، در طول
تاريخ پرنشيب و فراز خويش، اين همه حكيم، رياضيدان، منجم فقيه،
محدث، اديب، شاعر، سياستمدار و سردار جنگي كمنظير همچون: فارابي و
بوعليسينا و شيخ اشراق و ميرداماد و صدراي شيرازي و علامه طباطبايي
و شهيد مطهري، يا زكرياي رازي و ابوريحان بيروني و خيام و خواجه
نصيرالدين طوسي، يا شيخ صدوق و شيخ طوسي و علامه مجلسي و شيخ
انصاري و محدث نوري، يا فردوسي و خاقاني و سعدي و حافظ و ملاي
رومي و اديب پيشاوري و يا خواجه نظامالملك طوسي و قائممقام
فراهاني و اميركبير و شاه اسماعيل صفوي و نادرشاه افشار و... تحويل
بشريت داده است؟
و اگر باز هم شك و ترديدي دارند، اظهارات شخصيتهاي بزرگ و
آگاه همچون گوته آلماني و جواهر لعل نهرو هندي و اقبال لاهوري و
ديگران را درباب چهرههاي شاخص علمي و ادبي و سياسي اين كشور
بخوانند و در آن نيك بيانديشند... چرا راه دور برويم؟ در همين عصر
ما ــ كه آفتاب تمدن كهن ايران به افول گراييده كساني چون
پرفسور غفاري و پرفسور رضا در محاسبات دقيق فني نميگوييم: هنر
نزد ايرانيان است و بس; بلكه ميگوييم: ايرانيان مردمي خوش ذوق و
هنرمندند. مشفق كاظمي (نويسنده كتاب (تهران مخوف)، و سفير اسبق
ايران در سوريه) كه در زمان حكومت عدنان مندرس (نخستوزير مشهور
تركيه) سفري به تركيه داشته و از موزه بزرگ و معروف توپكاپو در
استانبول ديدار كرده است مينويسد: بيشتر چيزهايي كه در آن موزه
به معرض نمايش گذارده شده و بخصوص كتب و خطوط، همه فارسي بود
و همه از سرپنجه هنرمندان ايراني بهوجود آمده بود كه حوادث
روزگار، آنها را به خاك عثماني كشانيده بود. اما آنچه بيشتر مرا
خشنود و بلكه مغرور ميساخت تفاوت فاحشي بود كه بين سلاحهاي
قديمي ساخت ترك و ايران، بخصوص زرهها، به چشم ميخورد كه از آن
ما از منتهاي ظرافت بهره داشت و كار آنان بسي زمخت مينمود.(4)
چند سال پيش در المپياد رياضي، ممتحنان، سوال رياضي سختي به شركتكنندگان در جلسه دادند و سوال مزبور آنچنان سخت و دشوار انتخاب شده بود كه 6 تن دانشجوي متعلق به يكي از كشورهاي مهم شركتكننده در المپياد (كه اعضاي آن نوعاً پيروز از جلسات آزمون بيرون ميآمدند) هيچ كدام نتوانستند سوال را به درستي پاسخ گويند. اما، دانشجويان ايراني حاضر در جلسه، نه تنها به سوال يادشده پاسخي درست و استوار دادند بلكه ــ و اين بسيار عجيب بود ــ هر كدام به شيوهاي خاص و متمايز از يكديگر، راهحلي براي مسئله يافته بودند! و ممتحنان از مشاهده اين صحنه، آنچنان در شگفت شده بودند كه يكي از آنها، ورقه آزمون دانشجويان ايراني را كپيكرده و به عنوان پديدهاي بس شگفت، به اين و آن نشان ميداد! (5)
جا دارد كه نسلجوان كشورمان، ارج والايخود و ملت خويش ــ به عنوان ملتي تمدنساز ــ را نيك بشناسد و با همت و سعي و تدبير، اسباب تجديد مجد و شكوه نياكان را فراهم آورد. شادروان آيتالله حاج شيخ محمدهادي بيرجندي (متوفي ارديبهشت 1326ش) در چكامهاي خطاب به جوانان ايراني ميگويد:
اي گروه نژاد ايراني اي شكوه سلاله ساسان
ياد آر آن شكوه و حشمت و فر هوشدار آن جلال و رفعت و شان
پدرت اردشير گفت: تو را ملك و دين تواماند جاويدان
احمد مصطفي (ص) تو را فرمود كه اگر علم رفت از اين كيهان
فارسي مرد دسترس دارد بر هنر، تا بگيرد از كيوان
اين بدان گفت كو نهاد ترا ديد روشن به فره يزدان
زينهار اين ضمير روشن را مينسازي به تيرگي پنهان! (6)
1. ايها الذين آمنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف ياتي الله بقوم يحبهم و يحبونه اذل عليالمومنين اعز عليالكافرين يجاهدون في سبيلالله و لا يخافون لوم لائم ذلك ففضلالله يوتيه
من يشا و الله واسع عليم (قرآنمجيد، سوره مائده، آيه 53
2.اين حديث، با تعابير گوناگون، در كتب حديثي و تفسيري شيعه و سني فراوان آمده است، همچون: مجمعالبيان، تصحيح و تعليق سيد هاشم رسولي محلاتي (مكتب الاسلامي، تهران، بيتا) 208/3 و 108/9; نور الثقلين (مطبعه حكمت، قم1383 ق) 532/1; تفسير كشاف، زمخشري، (دارالمعرف، بيروت، بيتا)345/1 ; تفسير فخر رازي (دارالكتب العلمي، چ، تهران، بيتا) 19/12 و 20; بحارالانوار، علامه مجلسي، طبع ايران، 195/1، و...
3. .ر.ك، مجله اطلاعات هفتگي، ش1441، جمعه 27 تير 1348، مجله يغما، سال22، ش 5، صص 246-247
4. روزگار و انديشهها، مشفق كاظمي، 243/2-.244
5. .از اظهارات جناب دكتر غلامعلي حداد عادل، رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي، كه در بهار 1381شمسي از سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شد.
6. هزاره شيخ طوسي، تهيه و تنظيم: علي دواني، 74/1-.75