اصل چهار
جلال فرهمند
پايان جنگ جهاني دوم در حقيقت آغازي بر يک جنگ
ديگر بود. آغاز رقابت شوروي و امريکا در عرصه بين المللي جديد و نام
اين جنگ، جنگ سرد بود.
اروپاي
ضعيف شده از جنگ برابري و توان مقابله با دو ابرقدرت تازه سربرآورده
جديد جهاني را نداشتند. مردم کشورهاي درهم کوبيده شده اروپايي در پي
لقمه ناني بودند براي ادامه معيشت ابتدايي خويش و اين امر فرصتي بود
براي شوروي کمونيست که جنگ ايدئولوژيک خويش را در سراسر اروپاي گرسنه
آغاز کند. کشورهاي همسايه شوروي که اشغال شده بودند سر تسليم فرود
آوردند و بلوک شرق شکل گرفت. دولتهاي اروپاي غربي توان فرو خفتن اين
نهضت عمومي را نداشتند. تنها ملجا آنان امريکا بود. امريکايي که همواره
برطبق نظر حکومتگران خود تا قبل از جنگ جهاني دوم انزوا را ترجيح داده
بود به نداي استمداد دولتهاي اروپايي جواب مثبت داد. چون خطر جهانگيري
شورويها جدي شده بود.
به دنبال خروج نيروهاي انگليس از يونان و
احتمال پيروزي كمونيستها در اين كشور و حتي همسايهاش تركيه، ترومن
رئيس جمهور آمريكا فوراً اعلام كرد كه كشورش جاي انگليس را در كمك به
يونان و تركيه خواهد گرفت و بر همين اساس در مارس 1947 نطقي در جلسه
كنگره امريكا ايراد كرد كه پيام اصلي آن به دكترين ترومن مشهور گرديد.
دكترين وي سپس پايه اصلي طرح مارشال گرديد كه كمكهاي اقتصادي زيادي را
روانه جبهه اول نبرد با شوروي يعني اروپاي غربي نمود و همين كمكها موجب
قدرتمندتر شدن دولتهاي اروپايي در مقابل نفوذ شوروي گرديد.
به طور كلي دكترين ترومن تعهدات سياسي
فراگير و پايانناپذيري را براي امريكا به وجود آورد و از سوي ديگر آن
كشور را در بسياري از نقاط جغرافيايي درگير كرد ولي همواره هدف اصلي آن
جلوگيري از توسعه نفوذ و پيشروي كمونيسم در سراسر جهان بود.
گسترده شدن دكترين ترومن موجب آن شد كه
كشورهاي جهان سوم و خصوصاً آسيايي كه در تيررس شوروي بود نيز از كمكهاي
شبه طرح مارشال كه براي اروپا پيشبيني شده بود بهره مند گردند. اصل
چهار ترومن بر همين مبنا پايهگذاري شد در اين اصل كه در سخنراني ترومن
آمده است ميخوانيم : ما با يك برنامه شجاعانه براي اينكه پيشرفتهاي
علمي و صنعتي خود را در اختيار مناطق عقب مانده جهان قرار بدهيم اين
دوره را آغاز ميكنيم تا مناطق مزبور به سهم خود به پيشرفت نائل گردند.
به عقيده من ما ميتوانيم ملتهاي صلح دوست را از علوم و فنون خود
برخوردار سازيم تا بتوانند به ميل خود به زندگي بهتري دست يابند. با
چنين همكاري با ملتهاي ديگر ميتوانيم سرمايهگذاري در مناطقي را كه
فاقد پيشرفت هستند گسترش دهيم. ايران نيز مانند چند كشور ديگر از اصل
چهار استفاده كرد.
ايران آن روز كشوري فقير و عقب مانده بود
كه هر چند در حاشيه جنگ جهاني قرار داشت ولي آسيب زيادي از لحاظ ساختار
اقتصادي و نظامي ديده بود. بزرگترين و قدرتمندترين حزب آن روز ايران
حزب توده بود كه وابستگيش نسبت به شوروي بسيار روشن و واضح بود و حتي
تا آن روز در كابينه قوام وزرايي نيز فرستاده بود و تعدادي هم نماينده
در مجلس داشت.
سايه شوروي همواره بر سر ايران بود و اشغال آذربايجان طي زمان
جنگ و سال پس از پايان آن نشان از علاقه مندي شوروي به ايران و وارد
كردن آن به جرگه كشورهاي اقماريش بود. در نوامبر 1949 شاه به دعوت
ترومن به امريكا رفت. قبل از مراجعت شاه از امريكا بيانيهاي منتشر شد
كه نشان از كمكهاي نظامي و اقتصادي امريكا به ايران داشت. بايد اذعان
داشت كه امريكا در منظر ايرانيان تا قبل از كودتاي 28 مرداد 32 شرايط
بسيار مناسبتري از بسياري كشورهاي استعمارگر آن روز داشت. تا آن روز نه
امريكا در ايران
طمعي داشت و نه در
صدد سلطه بر آن برآمده بود و همين كمكها با حسن نيت تلقي ميشد به طوري
كه در قضيه ملي شدن صنعت نفت حتي دكتر مصدق منتظر كمك امريكا براي
پايان يافتن قضيه نفت به نفع ايران بود. در چارچوب اصل چهار قراردادي
بين ايران و امريكا براي خريد ده ميليون دلار اسلحه و مهمات به امضاء
رسيد. بخش اقتصادي برنامه اصل چهار از دو بخش اصلي تشكيل شده بود:
كمكهاي فني و كمكهاي سرمايهگذاري.
در سال 1951 ويليام وارن به عنوان رئيس
برنامه اصل چهار امريكا وارد ايران شد. امريكاييها اميدوار بودند كه
كمكهايشان در ايران در محدوده همين برنامه براي نيل به هدفهايشان در
ايران كافي باشد. برنامه اصل چهار در ايران شامل اقداماتي از قبيل
مبارزه با مالياريا، بهبود وضع كشاورزي و افزايش توليد گندم، تأمين آب
بهداشتي، احداث كارخانجات نساجي و تعليم آموزگاران بود ولي همين اصل
چهار پايهگذار دخالتهاي سياسي آينده امريكا در ايران بود. ورود
كادرهاي ايراني به بدنه كارمندان اصل چهار زمينه وابستگي هر چه بيشتر
تعداد ايرانيان به سياستهاي امريكا بود. فردي چون اردشير زاهدي كه در
جواني پاي به اين سازمان نگذاشته بود از جمله آنان بود كه نقش مهمي
همراه با پدرش در جريان كودتاي 28 مرداد داشت. بالاخره در سال 1967 چون
وضعيت رژيم شاه در ايران تثبيت شده بود ديگر از كمكهاي بلاعوض نيز خبري
نبود و اين نقطه پايان اصل چهار در ايران بود.
در اين شماره از ماهنامه بهارستان تعدادي
از تصاوير فعاليتها و حضور امريكاييها در ايران در قالب اين طرح به
نمايش درآمده است.

محمدرضا پهلوي در كنار ويليام وارن رئيس اصل
چهار |
|

دكتر مصدق و رئيس اصل چهار |
|
|

وارن و اردشير زاهدي بازديد از يك روستا |
|

خليل طالقاني و ويليام وارن |
|

اردشير زاهدي، ويليام وارن و جهانشاه صمصام
بختياري |
|

عبدالرضا انصاري، ويليام وارن، هندرسن و خليل
طالقاني |
|

خليل طالقاني، وارن، عبدالرضا انصاري و احمد
زنگنه |
|

ويليام وارن و اردشير زاهدي |
|

وارن، اردشير زاهدي و خليل طالقاني |
|

مصطفيقلي رام، معيني، زماني، عبدالوهاب اقبال،
وارن و علي معتمدي |
|
 |

فضلالله زاهدي، وارن و اردشير زاهدي |
|

|

اردشير زاهدي و وارن در كنار ميهمانان امريكايي |
|

وارن، فضلالله زاهدي و لوئي هندرسن |
|

فضلالله زاهدي و وارن و اردشير زاهدي |
|
|
|

اردشير زا هدي، محمدحسين جهانباني، خليل
طالقاني و ويليام وارن در يك معدن |
|

|
|
|

|

حسين دادگر، صبار فرمانفرمائيان و ويليام وارن |
|
|

ويليام وارن، خليل طالقاني و اردشير زاهدي.
بازديد از يكي از طرحهاي اصل چهار |
|
|