موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران  (نشريه الکترونيکي زنان)           WWW.IICHS.ORG

شماره ۱۵

 

مکتوبات

 

فاطمه معزي

 

مکتوبي که در اين شماره معرفي مي شود " مکتوب از قم " درشماره 64 سال اول روزنامه حبل المتين به تاريخ 28 جمادي الاول 1325 است که موضوع آن اختلاف ملکي است و نويسنده مکتوب بيگم خانم انتظار دارد؛ حال که حکومت مشروطه برقرار شده است و مجلسي و وزارت عدليه اي در کار است امور به شيوه گذشته حل نشود. ولي اين انتظار او برآورده نشده و در انتقاد از اين امر و حکومت قم شکايت به روزنامه حبل المتين چاپ تهران برده است .

             

" مکتوب از قم "  

....کمينه بيگم خانم صبيه مرحوم علي اکبر خان خلج با اطمينان و اعتبار اينک نسيم عدل و انصاف و دادرسي به مملکت ايران وزيده و دست تعدي و رشوه گيري حکام از سر ما بيچاره ها کوتاه شده و آفتاب معدلت و مساوات تافته حضور مبارک وزير عدليه اعظم دامت شوکته متظلمه شدم که حاج حسينعلي در حق من ستم نموده سهمي باغ يک دانگ از قريه مؤمن آباد ملکي کمينه را عنفاً و جبراً غصب نموده در صورتي که باغ قريه مزبور مفروز شده و مفروز نامه به خط و مهر مبارک حضرت ملازالاسلام حاجي آقا حسين مجتهد قمي سلمه الله تعالي در دست دارم از وزارت عدليه اعظم حکم بر احقاق حق کمينه صادر شد اقدام حکومت قم به قدري بود که سيصد تومان تعارف از حاج حسينعلي خان گرفت بعد از آن بناي اغماض و طفره و همراهي و حمايت با طرف مقابل را گذاشت تا اينکه بنده زاده ابوالقاسم ميرزا در مجلس عاجزانه اصرار به اجراي حکم شرع مطاع و وزارت عدليه نمود ه گويا حکومت سابقه عداوتي با وزارت عدليه داشته يک مرتبه برآشفته بود که مگر من نوکر وزير عدليه هستم ... . آيا قوانين نظامنامه و دولت مشروطه اين است که حکومت تعارف بگيرد و اين طور ظالمانه رفتار کند . آيا از قوانين معدلت مجرا نداشتن حکم خدا و رسول خداست آيا معني مساوات و مواجات اين است . آيا معدلتي که اعليحضرت اقدس شهرياري به ما اهالي ايران عنايت فرموده اين است آيا احترام شاهزادگان در دول متمدنه نظور نيست آيا رعايت حال عارض مظلوم را اين طور مي نمايند ؟

 

 کمينه بيگم پس از آنکه از انتشار عريضه خود در حبل المتين نااميد شده است مجددا نامه اي به اين روزنامه ارسال مي کند تحت عنوان" تغيير" که در همان شماره 64 روزنامه و پس از انتشار مکتوب وي منتشر شده و انتقادي است بر مدير روزنامه در خصوص تعلل در چاپ مطلب وي :  

                                               

"تغيير"

مدير روزنامه حبل المتين لايحه اي که چند روز قبل به اسم زني در اداره فرستاده شد که در روزنامه درج و دو سه روز قبل هم آمدند و مطالبه کردند که چرا درج نميکند فرموديد يا شنبه يا يکشنبه امروز دو شنبه است و ابداً ذکري در روزنامه نشده است چرا معطليد يا گمان مي کنيد زنها قابل نيستند يا اينکه حرفهاي مرا کذب دانستيد گمان نمي کنيم که در سر شما غيرت وطن باشد يا اينکه ما زنها در وطن خود حق حرف زدن نداريم . جدا به شما مي گويم يا اينکه به زودي بنويسيد يا اگر نمي نويسيد حاضرم شبنامه کنم و در شهر پراکنده کنم و اسم شما را تا ابد لعن کنم به شما لازم و واجب است که در اين دوره آزادي پيروي حرف خواهر و برادرهاي خود را نماييد از چه مي ترسيد؟

 

 

 


چاپچاپ
www.iichs.org