موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران  (رجال)           WWW.IICHS.ORG

حسن طوفانيان

اکبر مشعوف

mashoof@www.iichs.org

 

حسن طوفانيان در 15 شعبان 1331ق / 29 تير 1292ش در تهران متولد شد. مادرش آمنه حاج شيخ علي عرب و پدرش ميرزا مهدي در امامزاده يحيي تهران دکان خياطي و پارچه فروشي داشت. اجداد طوفانيان سالها در منطقه تفرش، فراهان و آشتيان زندگي مي‌کردند.

 

حسن طوفانيان در 3 مرداد 1305 دورۀ ابتدائي را در مدرسه ترقي به پايان رساند. تحصيلات متوسطه را در مدرسه ادب و دارالفنون طي نمود و در تير ماه 1312 موفق به اخذ ديپلم علمي با معدل 7/13 شد. وي مدرسه طب را نيمه کاره رها کرد و در 19 دي 1312 به خدمت ارتش درآمد و در مهر ماه 1315 دورۀ دانشکده افسري را به پايان رساند. در اول بهمن 1316 خلبان نظامي شناخته شد. درجات نظامي را يکي پس از ديگري دريافت نمود و در يکم فروردين 1330 به درجۀ سرهنگي نائل آمد. پس از مدت کوتاهي راهي آمريکا شد و در 12 سپتامبر 1952 موفق به دريافت گواهي فارغ‌التحصيلي رشته افسري رزمي از نيروي هوائي ايالات متحده امريکا شد.
 
حسن طوفانيان به همراه سرلشکرعبدالحسين حجازي، سرلشکر علي اشرف مطهري، سرهنگ منصور افخمي، سرهنگ نصرت‌الله اربابي، سرهنگ علي زند و سرهنگ فريدون جم يکي از اعضاء ثابت در کميته نظامي پيمان بغداد بود که بعدها به سنتو تغيير نام يافت.
 
وي در مهر ماه 1336 به درجه سرتيپي نائل آمد و در همان سال به عضويت کميسيون دائمي سازمان دفاع غير نظامي کشور منصوب شد. در سال 1340 آجودان کشوري شاه شد. در يکم مهر 1341 به درجه سرلشکري و در 28 فروردين 1345 به درجۀ سپهبدي نائل آمد. وي در زمان سپهبدي مسئوليت رياست اداره چهارم ستاد بزرگ ارتشتاران را بر عهده داشت.
 
خدمات طوفانيان به شاه سبب دريافت نشانهاي زيادي شد. نشان اول همايون در 4 آبان 1347 و در پي آن مدال تاجگذاري را دريافت نمود. در 11 دي ماه 1348 نشان درجه يک خدمت را به سينه آويخت. وي در 3 آبان 1351 به درجه ارتشبدي، بالاترين درجه نظامي نائل آمد. و در 29 شهريور 1352 نشان درجه يک سپاس را به کلکسيون نشانهاي خود افزود.

 

[570- 893 ط]
حسن طوفانيان
 
حسن طوفانيان فرزند ارشد خانواده و داراي 5 برادر و يک خواهر بود. وي در 24 مرداد 1320 با فاطمه شکوه‌الملوک زرهي ازدواج کرد. چهار پسر و دو دختر به نامهاي احمد(همايون)، علي(هوتن)، عبدالله (هومن)، حميد، گيتي و شهره ثمرۀ اين ازدواج بود.
 

[483- 115 ز]
حسن طوفانيان در يک مراسم سلام در حضور محمدرضا پهلوي

 

مهمترين سمت طوفانيان مسئول خريد اقلام نظامي بود که از سال 1342 آغاز و تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت. با افزايش درآمدهاي نفتي در دهه‌هاي 40 و 50، ايران به بزرگترين خريدار تجهيزات نظامي از انگليس و خصوصا امريکا تبديل شد.
 

[125008- 275م]
حسن طوفانيان، محمدرضا و فرح پهلوي در سفر به شوروي در ميدان سرخ

 

راجي، آخرين سفير خاندان پهلوي در لندن، در خاطرات 12 مرداد 1356 مي‌نويسد از هويدا راجع به مسئله قطع برق سوال کردم، و او جواب داد « موقعي که فقط 30% از در آمد کشور در دست دولت قرار دارد و 70% بقيه را در اختيار شرکت نفت و ارتش گذارده‌اند، چطور مي‌توان از دولت انتظار داشت که فقط با 30% از در آمد کشور، همه کارها را بدون عيب و نقص انجام دهد».
 

[279- 136ح]
حسن طوفانيان در يک مراسم سلام در حضور محمدرضا پهلوي
 
در اين دوران شاه به جاي سرمايه گذاري در زمينه‌هاي زيربنائي مثل آموزش، بهداشت، نيروگاههاي برق، سدسازي و ... دست به خريدهاي کلان نظامي مي‌زد. روزنامه لوموتن چاپ فرانسه در 18 مه 1978 نوشت: «سطح خريد اسلحه توسط ايران، خصوصا از امريکا به سالي 10 ميليارد دلار مي‌رسد. ايران بيش از نيمي از سلاحهاي فروخته شده توسط امريکا را دريافت مي‌دارد. ايران بزرگترين قرارداد خريدهاي نظامي که شامل 80 هواپيما شکاري Tomcat F-14 که برخوردار از پيشرفته‌ترين تکنولوژي هواپيماسازي مي‌باشد با امريکا منعقد ساخته است». خريدهاي کلان تسليحاتي شاه از امريکا و انگليس، جنجال و سر و صداي زيادي به راه انداخت، به خصوص آنکه اين خريدها بالاتر از قيمت متعارف و هزينه‌هاي تمام شده بود. 1

 

[124465- 275م]
حسن طوفانيان، محمدرضا و فرح پهلوي در سفر به شوروي هنگام ورود به فرودگاه سيبري
 
طوفانيان در خريدهاي نظامي مورد اعتماد و محرم محمدرضا پهلوي بود و ارتباط نزديکي با کمپانيهاي توليد سلاح بخصوص در کشورهاي امريکا، انگليس و اسرائيل داشت. فردوست دربارۀ محمدرضا پهلوي و طوفانيان و خريد اسلحه مي‌نويسد:
              نمي‌دانم که طوفانيان چگونه توسط محمدرضا به عنوان مأمور تهيه سلاح انتخاب شد. ولي حدس مي‌زنم که به علت طي دورۀ نظامي در آمريکا و آشنائي زياد با مستشاران نظامي آمريکائي در ايران، ازطريق آنها به محمدرضا معرفي شد و از آن پس خريدهاي گزاف اسلحۀ ايران را ترتيب مي‌داد. اما اين تصور که نوع سلاح‌ها و کشور و کمپاني خريدار را طوفانيان تعيين مي‌کرد، تصور صحيحي نيست. چه نوع سلاح، به چه تعداد، از کجا، همه و همه توسط محمدرضا ديکته مي‌شد و طوفانيان تنها مجري خوبي بود. محمدرضا از کجا انواع سلاح‌ها را مي‌شناخت؟ رويه اين بود که رئيس ستاد ارتش از طريق متخصصين ستاد فرماندهان سه نيرو (زميني، هوائي، دريائي) و بخصوص فرمانده نيروي هوائي در دوران فرماندهي ارتشبد خاتمي، فرمانده ژاندارمري، رئيس شهرباني از روي کاتالوگ‌ها و در مورد سلاح‌هاي سبک از روي نمونه‌هاي ارسالي از شرکت سازنده و همچنين شخص طوفانيان تقاضاي تهيه مي‌کردند و تعداد را همين مقامات به محمدرضا پيشنهاد مي‌دادند. در اينجا دو موضوع مورد توجه محمدرضا بود. خود سلاح و کشور تهيه کنندۀ آن. او اگر با نوع سلاح موافق بود و شرکت و کشور تأمين کننده جزء ليست مورد نظرش بود که آمريکائي‌ها و انگليس‌ها ديکته مي‌کردند، سفارش را تصويب مي‌کرد و تهيه کننده طوفانيان بود. در مورد سلاح‌هاي سنگين يا وسائل جنگي، تانک‌ها و زره‌پوش‌ها و امثالهم ، در مسافرت‌هاي محمدرضا به امريکا و اروپاي غربي نمونه‌ها و طرز کار آنها به وي نشان داده مي‌شد. مثلاً يک هواپيماي شکاري را از نظر فني و امکانات و طرزکار در عمل به او نشان مي‌دادند و او نوع و تعداد را به طوفانيان اطلاع مي‌داد و دستور مي‌داد که تهيه شود. پس طوفانيان شخصأ سفارش دهنده اصلي نبود. سفارش دهنده، شخص محمدرضا بود و البته نظر طوفانيان هم موثر بود. شيوۀ کار طوفانيان به نحوي بود که همه از او متشکر بودند و به وي علاقه داشتند. در دوران طولاني اين مأموريت، کوچکترين نارضايتي در بين فرماندهان نظامي از طوفانيان ديده نشد. مسلم است که فروشندگان سلاح به طوفانيان حق و حساب مي‌دادند. اين يکي از اصول متداول جهاني در معاملات تسليحاتي است. در معاملات بزرگ 2 درصد و در اقلام کوچک تا 5 درصد پرداخت مي‌شود که فروشندگان بدون سئوال به حساب مسئول خريد مي‌ريزند. البته طوفانيان به نحوي عمل نمي‌کرد که محمدرضا حساسيت پيدا کند. او ارقام دقيق پورسانتاژ را به محمدرضا مي‌گفت. او مقداري را به خودش مي‌داد و در مورد بقيه مبلغ دستور مي‌داد که به کدام شخص و به چه مبلغي پرداخت شود. اين را از يک منبع موثق شنيدم که طوفانيان در مورد پورسانت چنين رويه‌اي داشت. اگر در هر معامله، محمدرضا نيم درصد به طوفانيان مي‌داد، در طول سالها رقم کلاني مي‌شد. طوفانيان خود بسيار با‌هوش، پرحافظه، سريع‌الانتقال، فوق‌االعاده مسلط به حرفه‌اش و از نظر رفتار بسيار خوش‌برخورد و شوخ‌مزاج بود. او اگر داراي اين مسئوليت نمي‌شد مسلمأ به رياست ستاد ارتش مي‌رسيد که عالي‌ترين مقام ارتشي است. 2
 

با پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357، طوفانيان به مدت نزديک به 7 ماه به صورت پنهاني زندگي کرد و در اين مدت مخفيگاه خود را بارها به خاطر ترس از دستگيري تغيير داد. وي در 17 شهريور 1358با تغيير قيافه به طور زميني از مرزهاي غربي کشور به ترکيه و از آنجا به اروپا و سپس امريکا فرار کرد و در واشنگتن زندگي مرفهي براي خود ساخت. طوفانيان در اواخر عمر به سرطان مثانه مبتلا شد و در سال 1377 درگذشت. 3

[754- 893 ط]
بازديد حسن طوفانيان، اسدالله صنيعي و امير عباس هويدا از کارخانه توليد تسليحات نظامي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. حسن طوفانيان، خاطرات ارتشبد سابق حسن طوفانيان. به کوشش ضيائ صدقي (تهران: زيبا، 1381)، ص 13و 19-20. صفاء‌الدين تبرائيان، سراب يک ژنرال: بازشناسي نقش ارتشبد طوفانيان در حاکميت پهلوي دوم (تهران: موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، 1377)، اغلب صفحات.
 2. حسين فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج1: خاطرات ارتشبد سابق حسين فردوست (تهران: اطلاعات، 1369)، ص 219-220.
3. صفاء‌الدين تبرائيان، ص 143 و 145.

چاپچاپ
www.iichs.org