موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران  (مصاحبه)           WWW.IICHS.ORG

منافع استراتژيک انگليس اشغال ايران را رقم زد

گفت وگو با سيد مصطفي تقوي مقدم

 

خاطره شهريور ماه 1320 در تقويم تاريخ کشورمان برگهاي سياهي از حضور بيگانگان در کشور را به ما يادآوري مي‌کند؛ ‌حوادثي که 12 سال بعد يعني در 28 مرداد سال 1332 منجر به شکل‌گيري کودتاي انگليسي امريکايي 28 مرداد و سرنگوني دولت مصدق شد. هم اکنون و در وضعيتي که نمايندگان مجلس شوراي اسلامي دولت را موظف کردند کارگروهي را به منظور برآورد خسارات مادي و معنوي وارده به ملت ايران در کودتاي ۲۸ مرداد ۳۲ تشکيل دهد و همچنين در آستانه برگزاري همايش «واکاوي سياست انگليسيها در ايران»‌ به سراغ سيد مصطفي تقوي پژوهشگر و کارشناس ارشد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران رفته و با وي به مرور حوادثي مي‌نشينيم که پس از اشغال ايران توسط متفقين در شهريور 1320 زمينه ساز کودتاي سياه 28 مرداد شدند.

 

چه شد که به رغم اعلام بي طرفي ايران در همان روزهاي نخست جنگ جهاني دوم نيروهاي متفقين بي توجه به اين مهم و برخلاف قوانين بين‌المللي، ‌کشورمان را اشغال کردند؟
درباره اشغال ايران توسط نيروهاي انگليس، شوروي و امريکا در شهريور 1320، تفاسير گوناگوني وجود دارد. برخي ادعا مي‌کنند که گرايش رضا شاه به آلمانها و ناخوشايندي اين گرايش براي انگليسيهايي که خود رضاشاه را بر سر کار آورده بودند موجب شد تا آنها بخواهند از وي انتقام بگيرند اما واقعيت اين است که قدرتهاي جهاني چه در جنگ جهاني اول در دوره قاجار و چه در جنگ جهاني دوم در دوره رضاشاه، با وجود اعلام بي طرفي ايران به دليل موقعيت ژئوپلتيک کشورمان، تا زماني به اين بي طرفي پايبند بودند که برايشان منافع داشت و هنگامي که منافعشان به خطر افتاد در هر دو جنگ اين بي طرفي را نقض کردند.
 
پس در جنگ جهاني دوم هم منافع متفقين به خطر افتاد که ايران را اشغال کردند ؟
بله؛‌ آلمان با تغيير در آرايش نظامي خود از تير ماه سال 1320 موفق شده بود تا در جنگ عليه شوروي موفق عمل کند. اگر آلمان موفق به شکست شوروي مي‌شد،‌ ايران و پس از آن هند را اشغال مي‌کرد و منافع استراتژيک انگليس به خطر مي‌افتاد. از همين رو براي نجات شوروي از شکست در برابر آلمان و کمک به اين کشور، انگليس وارد خاک ايران شد. از سوي ديگر با توجه به تنفر مردم ايران از رضا شاه و امکان گرايش آنها به سمت آلمان و بر ضد انگلستان، انگليس با برکناري رضا شاه سعي کرد مردم را راضي نگه دارد و توجه آنها را از اشغال ايران به برکناري رضا شاه منحرف کند. در واقع اشغال ايران به دلايل نظامي و استراتژيک بود و انگليسيها و متفقين با اشغال ايران براي جلب رضايت مردم ايران و جلوگيري از احتمال رفتن آنها به سمت آلمانيها، رضا شاه را از سلطنت برکنار کردند.
 
با توجه به اعلام بي طرفي ايران ورود متفقين به کشورمان چگونه و به چه بهانه‌اي اتفاق افتاد؟
سحرگاه 3 شهريور 1320 سفراي انگليس و شوروي به کاخ رضا شاه رفتند و به او اعلام کردند که نيروهاي نظامي آنها وارد خاک ايران مي‌شوند. آنها حضور تعدادي کارشناس آلماني در راه آهن ايران را بهانه کردند در حالي که اين افراد هيچ نقش نظامي و سياسي در کشور ما نداشتند واين بهانه‌اي بيش نبود.
 
و اين پيامدها چه بود؟
حضور نيروهاي بيگانه در قدم اول تحقير ملي، نقض استقلال و حاکميت ملي را در پي داشت. اگرچه مردم کشورمان در روزها و هفته‌هاي اول اين اشغال به خاطر شادماني از رفتن رضا شاه، مصيبت اين اشغال را چندان حس نکردند اما به تدريج متوجه شدند که موجوديت و تماميت ارضي و استقلال کشور از سوي بيگانگان در معرض خطر قرار گرفت. در حوزه شمالي کشور آذربايجان به وسيله نيروهاي وابسته به شوروي اشغال و در جنوب نيز انگلستان حاکم و فرمانرواي مناطق جنوبي کشور شد و در جريان اين اشغال فقر، ‌بيماري و ناامني اجتماعي همه عرصه‌هاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي کشور را در بر گرفت. در اين جريان بسياري از هموطنانمان حتي جان خود را از دست دادند.
 
يکي از پيامدهاي ديگر اين اشغال، ورود امريکا به عرصه سياست جهاني و از جمله ورود به سرنوشت کشور ما بود. تا اين تاريخ کشور ما به طور مستقيم تحت سلطه و نفوذ بريتانيا قرار داشت اما از اين مقطع به بعد يک قدرت غربي ديگر هم همراه با انگلستان بر سرنوشت ما حاکم شد. حذف ديکتاتوري رضا شاه و روي کار آوردن فرزند او يکي ديگر از پيامدهاي اين اشغال بود.
 
جابجايي شاه و انتقال قدرت از پدربه پسر چه تبعاتي را براي مردم کشورمان در بر داشت؟
محمدرضا جوان بود و پايه هاي حکومت او هنوز مستحکم نشده بود پس عملا دربار سلطنتي ايران در موضع ضعف قرار داشت. چه قبل از حکومت محمدرضا شاه چه بعد از آن، نفت ملت ايران به طور انحصاري در اختيار استعمار انگلستان قرار مي‌گرفت اما در دوره رضاشاه با امضاي قرارداد 1933 اين استعمار و سلطه بر نفت به طور شديدتر و براي مدت بيشتري تمديد شد.
 
و بعد از رفتن رضاشاه، همين موضوع زمينه‌ساز شکل‌گيري نهضت ملي شدن نفت بود؟
بله دقيقا؛ ‌ملت ايران با مشاهده ضعف دربار بعد از شهريور 1320 فرصت را فراهم ديد تا در يک خيزش ملي و در قالب يک جنبش اجتماعي به رهبري مرحوم آيت‌الله کاشاني و ديگر نخبگان سياسي نهضتي را پيرامون مطالبه حقوق ملت ايران از استعمار انگلستان فراهم بياورند و از آنجايي که مهم‌ترين مسئله اين نهضت ملي، نفت بود،‌ بعدها به نهضت ملي شدن نفت معروف شد. در نتيجه اين نهضت ملت ايران موفق شد نفت را از چنگال استعمار انگليس بيرون بکشد و ملي کند.
 
عاقبت نهضت ملي مردم ايران يا ملي شدن صنعت نفت چه شد؟
در اين مقطع دولت دکتر مصدق براي اجراي قانون ملي شدن نفت بر سر کار آمد ولي انگلستان امريکا را هم با خود همراه کرد و براي ناکامي ملت ايران در نهضت ملي شدن نفت با اعمال فشارهاي بين‌المللي و تحريمهاي گسترده جهاني، ‌ايجاد تفرقه و تنشهاي داخلي در کشورمان از طريق رجال نفوذي و مطبوعات وابسته به انگليس زمينه‌اي را فراهم کردند که سرانجام بتوانند دولت ملي و به عبارتي نهضت ملي ايران را به شکست بکشانند و اين اقدام در قالب کودتاي 28 مرداد سال 1332 انجام گرفت و باعث شد بيش از ربع قرن حقوق ملت ايران در عرصه‌هاي سياسي،‌ اقتصادي و هويتي در معرض چپاول و تجاوز قرار بگيرند.

چاپچاپ
www.iichs.org