موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران  (رجال)           WWW.IICHS.ORG

شعبان جعفري

فاطمه معزي

 

شعبان جعفري در سال 1300ش در محلة سنگلج تهران متولد شد. او پس از تحصيل كوتاه مدت در مدارسي چون عنصري، بصيرت و اسلام به علت شرارت، تحصيل را رها كرد و در همان دوران به شعبان بي‏مخ معروف شد. پس از ترك تحصيل به كارهاي مختلفي روي آورد ولي در آنها نيز موفق نبود و به علت علاقة زياد به ورزش باستاني روي آورد.

 

شعبان كه در محلة خود دستة از اوباش را همراه خود كرده بود، در سن پانزده سالگي به خاطر شرارت به زندان رفت. در سال 1319 به علت اجباري بودن نظام وظيفه، به سربازي رفت و به خاطر فرار مكرر از خدمت سربازي، دوران دو سالة سربازي او چهار سال به طول انجاميد. پس از ورود متفقين به ايران، او نيز با فرار از پادگان به دوران سربازي خود پايان داد و پس از چندي به همراه يكي ديگر از كشتي‏گيران در ميدان شاهپور باشگاه ورزشي به نام باشگاه آهن راه‏اندازي كرد و در مسابقات قهرماني ورزشهاي باستاني كشور سال 1322 به قهرماني در رشتة كباده و چرخ دست يافت.

 

 

 

 

منوچهر آزمون و شعبان جعفری

شعبان جعفری در حال ورزش باستانی در باشگاه جعفری، در حضور امرای ارتش

 

جعفري از سال 1326ش با بر هم زدن نمايش « مردم» به كارگرداني عبدالحسين نوشين در تئاتر فردوسي، براي حاكميت محبوب شد و به جاي آنكه به جرم ايجاد آشوب و اخلال در نظم عمومي محبوس گردد با دريافت وجه دستي بنابه دستور ادارة آگاهي مدتي از تهران به لاهيجان رفت. در لاهيجان زورخانه‏اي را اداره مي‏كرد و پس از يك سال به تهران بازگشت.

 

دهه سي، براي اين لعين بي‏مخ، دهة طلايي بود. در سال 1329 پس از آنكه به استقبال آيت‏الله كاشاني كه از تبعيد بازمي‏گشت رفت، در بين جمعيت طرفداران آيت‏الله، شايع شد كه وي به قصد قتل ايشان در اين مراسم حضور يافته است و همين مسئله باعث شد تا از سوي طرفداران آيت‏الله كاشاني مورد ضرب و جرح قرار گيرد و مدتي نيز در بيمارستان بستري بود. سپس به حمايت از نهضت ملي شدن نفت و دكتر مصدق برخواست. او به همراه گروه اراذل و اوباش خود در روز 14 آذر 1330، به دفتر روزنامه‏هاي چپ و توده‏اي و مخالف دولت دكتر مصدق مانند چلنگر، مردم، شورش، بدر و... حمله كرده و اين دفاتر را غارت و ويران كردند. اين آشوب براي او مدتي حبس در زندان قصر را به ارمغان آورد.

 

 پس از آزاد شدن بار ديگر راه خود را در پيش گرفت، در جريان 30 تير 1331 به فعاليت براي بازگرداندن دكتر مصدق بر مسند نخست‏وزيري پرداخت اما به فاصلة كوتاهي از مصدق روي برگرداند و ماجراي 9 اسفند 1331 پيش آمد. در اين روز به پيشنهاد دكتر مصدق، شاه قصد خروج از كشور و سفر به عتبات را داشت كه شعبان به همراه گروهي از اراذل و اوباش خود با تجمع در مقابل كاخ مرمر از اين امر جلوگيري كردند و با تهديد بازاريان، بازار تعطيل شد و اين گروه به مقابل خانه دكتر مصدق رفته و اقدام به شكستن در منزل وي نمودند. اين ماجرا منجر به حبس وي تا 28 مرداد 1332 شد و در ظهر 28 مرداد 1332 به حكم زاهدي از زندان آزاد شد و جريان هدايت اوباش را به عهده گرفت. پس از كودتاي 28 مرداد به تاجبخش شهرت يافت. پس از اين خدمت، بنابه پيشنهاد تيمسار زاهدي با شاه ملاقات كرد و زميني براي تاسيس باشگاه ورزشي به وي اهدا شد، در ضمن در همين ملاقات از شاه اجازه گرفت تا جمعيتي به نام جمعيت جوانان جانباز تشكيل دهد تا در مواقعي ضروري از آنان استفاده شود. ساخت باشگاه جعفري سه سال طول كشيد و محمدرضا پهلوي خود آن را افتتاح كرد. مدتي نيز تيمور بختيار رياست افتخاري آن را برعهده داشت. هزينه‏هاي باشگاه از دربار و اطرافيان شاه و ساواك تامين مي‏شد. گرچه او منكر دريافت هرگونه وجهي از دربار است ولي اسناد تقاضاي پول از دربار توسط وي موجود مي‏باشد. در اسفند 1332، دكتر حسين فاطمي دستگير شد و شعبان جعفري كه خصومتي خاص با وي داشت با دستة خود به مقابل شهرباني رفت و زماني كه دكتر فاطمي از شهرباني خارج شد به وي حمله كرد و او را مورد ضرب و شتم قرار داد و به روايتي با چاقو مورد حمله قرار داد. او در خاطرات خود به صراحت منكر اين مسئله است و آن را امري ناممكن از سوي خود مي‏خواند.

 

 یکی از مقامات خارجی در باشگاه شعبان جعفری

 شعبان جعفری در مراسم 4 آبان

 

   

در مراسم 4 آبان هر سال جعفري به نمايش ورزشهاي باستاني در ورزشگاه امجديه، در مقابل شاه مي‏پرداخت. بسياري از مهمانان خارجي حكومت به باشگاه او دعوت مي‏شدند و در آنجا ورزش باستاني اجرا مي‏شد.

 

در جريان وقايع 15 خرداد 1342، باشگاه جعفري آتش زده شد. جعفري نيز با جمعيت جوانان جانباز خود به تلافي در روز 16 خرداد به خيابانها ريختند و ايجاد رعب و وحشت كردند. حضور او در چنين روزهايي آنچنان زننده بود كه وزارت اطلاعات و امنيت كشور خواهان آن بود كه هرچه كمتر در محافل ظاهر شود. از ديگر اقدامات وي برگزاري مراسم روضه‏خواني در دهه ماه محرم در تكيه دباغخانه بود كه هزينه آن را از ساواك هر ساله دريافت مي‏كرد.

 

با آغاز انقلاب اسلامي، جعفري نيز احساس خطر كرد و به اسرائيل گريخت ولي مجدداً به ايران بازگشت و همزمان با خروج شاه از كشور به ژاپن رفت. از ژاپن به آلمان، اسرائيل، فرانسه، انگليس و تركيه رفت. در تركيه با گروه ارتشبد آريانا و بر عليه حكومت جمهوري اسلامي به فعاليت پرداخت و در حال حاضر با دريافت تابعيت امريكايي، در كاليفرنيا زندگي مي‏كند و به تازگي خاطرات وي به كوشش هما سرشار منتشر شده است.

 

 

 

 

شعبان جعفری به همراه محمدرضا پهلوی، غلامرضا پهلوی، امیرعباس هویدا، امیراسدالله علم


چاپچاپ
www.iichs.org