شبي ابوالحسن خرقاني نماز همي کرد، آوازي شنود که هان بوالحسنو خواهي که آنچ از تو ميدانم با خلق بگويم تا سنگسارت کنند؟ شيخ گفت اي بار خداي خواهي تا آنچ از رحمت تو ميدانم و از کرم تو ميبينم با خلق بگويم تا ديگر هيچ کس سجودت نکند؟
اسرارالتوحيد، طبع پطرزبورغ، ص 49-51