ماهنامه شماره 103 - صفحه 3
 

» تعزيه قاجار

 

جلال فرهمند

 

به ضرس‌ قاطع نمي‌توان گفت که رضاخان از همان ابتداي کودتا در صدد قبضه سلطنت ايران بود. حتي شايد به مخيله‌اش هم چنين فکري فرو نمي‌رفت. ولي شرايط و ابروباد و چرخ‌وفلک چنان پيش رفت که با نظر مساعد بريتانياي کبير شرايط و امکان اين امر لايحتمل، يحتمل شد!

 

طي کردن و فراهم آمدن اين شرايط نزديک به چهار سال به طول انجاميد. بازوهاي نظامي رضاخان که چون شريانهاي رگي و مويرگي در کل ايالات و ولايات ايران پراکنده بودند نقش مهمي در ايجاد فضاي پذيرش رضاخان فراهم کردند. هر کجا هم اقناع فراهم نمي‌شد فضاي رعب و وحشت کارساز بود. در واقع قدرت اين نظاميان شهرستاني چنان با رضاخان ممزوح شده بود که کوچک‌ترين کار و عملي در آن ايالات و ولايات تنها با دستور آنان انجام مي‌پذيرفت. چنانکه اين امر را در انتخابات دوره پنجم مجلس شوراي‌ملي و دوره‌هاي بعد آن به عيان مي‌بينيم. و هر چه از مرکز حسب‌الفرمايش رضاخان صادر مي‌شد موبه‌مو انجام مي‌شد.

 

بازوهاي سياسي رضاخان نيز که عموماَ در مجلس و مراکز اداري بودند از 1302 به بعد فضاي جامعه را براي ظهور به قول خودشان مصلحي بزرگ آماده کردند.

 

مجلس پنجم که در بست در اختيار رضاخان قرار گرفت آمادگي آن را يافت که منوّيات وي را اجرا کند. قوانين به گونه‌اي تنظيم مي‌شد که دست رضاخان را جهت خاصه خرجيهاي متعدد باز مي‌گذاشت. البته رضاخان هم با قدرت نظامي‌اي که داشت توانست بر بسياري از معضلات مملکتي با زور به پيروزي دست يابد. ايران پس از انقلاب مشروطه و در مدت فتور پيش آمده پس از جنگ جهاني اول و وقايع پس از آن چنان در آشوب بود که داد همه در آمده بود. مملکت به شکل نامتناسبي ملوک‌الطوايفي شده بود. خانها و سران عشاير متعددي در جايهاي مختلف سر به گردنکشي برداشته بودند و نيمه مستقل بودند. سرکوب اين گونه اشخاص چون خزعل و اقبال‌السلطنه و ... اين شبهه را ايجاد کرد که فردي چون رضاخان مي‌تواند نجات‌بخش ايران باشد. حال چه در کسوت نخست‌وزيري و چه در شکلي ديگر. شايد شکل سلطنت يکي از اين گزينه‌ها بود.

 

بي‌تدبيري احمدشاه و علاقه بيش از حد وي به فرنگ و ايجاد شبهات متعددي از وي در آنجا که به وسيله طرفداران رضاخان بزرگ‌نمايي مي‌شد عدم صلاحيتش را بين عموم و ساير طبقات برجسته‌تر مي‌ساخت. حتي برخي از علماء هم که به ظاهر دينداري و علاقه رضاخان  به اسلام و احکام آن را مي‌ديدند به وي ابراز علاقه مي‌کردند. ريا کاريهاي رضاخان در ايام محرم در تشکيل دسته سينه‌زن قزاق و ماليدن گل بر سر خودش و حضور در جلو آن دسته هم مزيد بر علت مي‌شد که کسي در مذهبي بودن وي شک نکند. هر چند برخي از روحانيون و سياسيون چون مدرس و مصدق به سرّ اين کارها آگاهي داشتند و آينده‌ خطرناکي را براي ايران پيش‌بيني مي‌کردند ولي آن روزها گوش شنوايي بين طرفداران رضاخان ديده نمي‌شد. بحرانهاي متعددي چون جمهوريخواهي، قهر و آشتي رضاخان، شايعات رفتارهاي غير اخلاقي احمدشاه و بي مسؤليتيهاي وي در امور جاري ايران مهياي اين بود که رضاخان نيٌات خود را که همان قبضه سلطنت بود عيان سازد.

 

احمد شاه و سلسله قاجار مورد طعن و لعن بودند و از چشم مردم افتادند و تنها يک حرکت لازم بود. مجلس پنجم که اکثريت طرفداران رضاخان بودند اين حرکت نهايي را انجام دادند و در نهم آبان 1304 طبق ماده واحده‌اي سلطنت قاجار را منقرض کردند و حکومت موقتي را به رضاخان که نام خانوادگي پهلوي را برگزيده بود تا تشکيل مجلس مؤسسان و تعيين تکليف سلطنت تفويض کردند.

 

عصر همان روز وليعهد به طرز خفت‌آوري از کشور اخراج شد. روز يازدهم آبان 1304 رئيس حکومت موقت بيانيه‌اي صادر کرد و رياکارانه اهداف خويش را چنين بيان کرد:

1ـ اجراي عملي احکام شرع مبين اسلام

2ـ تهيه رفاه حال مردم

دو اصلي که يکي براي سر کار گذاشتن علما و ديگري فريب آحاد مردم بود.

 

همه چيز براي سلطنت وي مهيا شد هر چند بايد مجلس مؤسسان درباره فرد و نحوه حکومت آينده ايران تصميم مي‌گرفت ولي مانند حکومتهاي جمهوري عرب منطقه بجز يک گزينه جهت انتخاب نداشت: پهلوي.

 

همه چيز قبل از انتخابات مجلس مؤسسان فراهم بود. ارگانهاي نظامي همچون انتخابات مجلس پنجم درايت خود را به خوبي نشان دادند به طوري که مقدمات انتخابات مجلس مؤسسان به سرعت در همان آبان 1304 که امضاي ماده واحده مجلس پنجم خشک نشده مهيا شد. و اين براي کشوري که ماهها طول مي‌کشيد تا تدارکات يک انتخابات مجلس معمولي فراهم شود بسيار عجيب مي‌نمود آن هم مجلسي که تعداد اعضايش دو برابر مجلس شوراي‌ ملي بود. رضاخان ديگر طاقت نداشت؛ يک ماه هم براي وي زياد مي‌نمود.

     
[751 - 1ع]
مجلس مؤسسان منتظر آمدن
رضاخان جهت افتتاح. فرمانفرما
 متفکرانه روي پله‌هاي سن نشسته است
[1824 - 1ع]
نطق افتتاحيه رضاخان در 15 آذر 1304
[7743 - 4ع]
صحنه‌اي ديگر از نطق رضاخان و حلقه دور وي
 
 
 
 
[1785- 1ع]
کارت پستالي به يادبود آن روز
[4073- 4ع]
هئيت رئيسه سني مجلس مؤسسان
[4986- 4ع]

هئيت رئيسه دائمي

 
 
  
 [4987- 4ع]
نمايندگان و تماشاچيان کل تکيه ‌دولت را پر کرده‌اند
[4994- 4ع] 
[4992- 4ع] 

انتخابات با حضور مقتدرانه نظاميان کاملاَ فرمايشي برگزار شد. و جالب اينجاست که با اينکه بر طبق قانون، انتخابات بر عهده وزارت داخله بود برگزاري آن بر عهده قشون گذاشته شد. نامه‌ها و تلگرافها از مرکز براي ولايات فرستاده مي‌شد و داور و تيمورتاش صحنه گردان آن شدند.

 

در دستورهاي صادره صريحاَ و بدون رودربايستي نوشته مي‌شد که انتخابات «براي اجراي اوامر مطاع» بوده و مي‌بايستي بر طبق ميل ايشان به پيش رود. آنقدر در سرعت انتخابات عجله کردند که گاه پس از پايان انتخابات تازه شخصي را از مرکز معرفي مي‌کردند و قشون پهلوي ناچار در اندک زماني نام شخص جديد را اعلام مي‌کردند!حتي گاه شخصي به خاطر تشابه نام اشتباهي انتخاب مي‌شد و پس از تصميم نام شخص مورد نظر مرکز به جاي وي قرار مي‌گرفت. به هر شکلي اين انتخابات فرمايشي و قلابي در سريع‌ترين زمان مورد نظر رضاخان برگزار شد و نمايندگان محترم کشور چاپاري به سوي تهران آمدند.

 

مکان برگزاري مجلس مؤسسان تکيه ‌دولت تعيين شد. که به خاطر بزرگي مکان و سکوهاي فراوان مجلس را پر عظمت‌تر نشان مي‌داد. و البته بسيار با مسما بود در واقع آخرين مجلس تعزيه خاندان قاجار در حال اجرا بود. تعزيه قاجاري!

 

به علت سرماي شديد هوا چادري به سر تکيه کشيده شد و بخاريهاي زيادي در مجلس روشن شد که باز هم يخ مجلس را آب نمي‌کرد و نمايندگان لرزش بدن خود را به خوبي حس مي‌کردند.

 

15 آذر 1304 روز افتتاحيه بود. رضاخان چون سلطاني و بدون معارض با خدم‌و‌حشم سلطاني به مجلس آمد و از روي کاغذ نطق کوتاهي کرد.

 

چهره‌هاي حاضر در مجلس ملغمه‌اي عجيب از يک سناريوي در هم بودند. رضاخان چنان زمينه‌چيني کرده بود که مو لاي درز مجلسش نرود. از حضور تعداد زيادي روحاني که فريب وي را خورده بودند تا تعداد زيادي از افراد که قبلاَ از مخالفانش بودند. از دسته اول اشخاص چون آيت‌الله‌زاده خراساني و سيد ابوالقاسم کاشاني ديده مي‌شدند و از دسته ديگر فردي چون خزعل‌خان! که چند ماه قبل به تبعيد در طهران بود.

 

اين مجلس کلاَ در پنج جلسه تشکيل شد از 15 آذر ماه تا 22 آذر. سه جلسه آن به تصويب اعتبارنامه‌ها گذشت و آيين‌نامه‌اي بود و تنها در جلسه چهارم بود که چهار ماده قانون‌اساسي سابق اصلاح شد و در جلسه پنجم به امضاي نمايندگان رسيد. في‌الواقع در يک روز سلطنتي رفت و سلطنتي آمد (جلسه چهارم 21 آذر تشکيل شد.)

 

نمايندگان اصلاَ به مخيله‌شان هم نيامد که فرد ديگري را انتخاب کنند. نه کسي مخالفتي کرد و نه کسي پيشنهادي داد. همه سخن از شاهنشاهي پهلوي مي‌کردند و هر چه کميسيونهاي فرعي تصويب کرده بودند بدون يک کلمه تغيير تصويب شد.

 

نيکلسون از اعضاي سفارت انگليس که به همراه سرپرسي‌لورين سفير بريتانيا در دو سه روز مانده به اعلام رسمي سلطنت رضاخان به حضور وي رسيده بود فضاي جالبي را به تصوير مي‌کشد، وي مي‌نويسد:

 

او را يک آدم دهاتي، ترش‌رو، اصلاح نکرده  و بزرگ جثه ديدم. از صورتش بي‌رحمي زيادي مي‌باريد و در لحظات نادري که چهره‌اش ملايم مي‌نمود خجالتي يا موذي به نظر مي‌رسيد... او در يک ويلاي کوچک در يک باغ زندگي مي‌کند به ما سيگار و چاي و شيريني تعارف کرد. ناگهان کلاهش را برداشت و يک کله کوچک تراشيده مانند قزاقها نمايان شد. در اين حالت به يک آدم بسيار رذل مي‌ماند. اما بعداَ به تدريج و به آرامي صحبت از شاه شدن و ترتيبات تاجگذاريش و اينکه همه مدعوين مجلس مؤسسان عبوس بودند و عکسي از فرمانفرما در حال نشستن بر روي پله‌ها گرفته بودند کرد. آنگاه مانند يک درجه‌دار قزاق خنديد... و تا پايان گفت‌وگويمان ساده و سرحال بود و با قدرت و متين به نظر مي‌رسيد. من به او اطمينان ندارم ... رضاخان از پرسي ستايش مي‌کند و پرسي به خودش مي‌بالد که از آغاز کار از يک «اسب برنده» حمايت کرده و آن هم چنين برنده‌اي!

 

ديدن چهره و فضاي چنين مجلسي که رضاخان را برکشيد در زمان ما جالب و ديدني است. چهره‌هاي نمايندگان مجلس مؤسسان را با هم مي‌بينيم:

 [4991- 4ع]
[4988- 4ع] 
[4993 - 4ع]
 

 

   

 

[4990- 4ع]

[4989- 4ع]

[6809- 1ع]
ارباب کيخسرو شاهرخ
 نماينده زرتشتيان همراه با
 کارکنان مجلس مؤسسان

    ___________________________
 

منابع:

1. آباديان، حسين. بسترهاي تأسيس سلطنت پهلوي. تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، 1389 .

2. لورين، سرپرسي‌. شيخ‌ خزعل و پادشاهي رضاخان. ترجمه محمد رفيعي‌ مهرآبادي. تهران، فلسفه، 1363 .

3. مکي، حسين. تاريخ بيست ساله ايران. ج 3. تهران، علمي، 1380 .


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org