نوشتهاند شبلي پيش از آنکه قدم در کوي طريقت نهاد، مير سيهپوشان (در جرگه عياران) بود! و عادت داشت که دزديده به مجلس جنيد رفتي (اي من غلام آنکه در اين کوي سري دارد).
روزي بر زبان جنيد برفت که: اگر همه بتپرستان و ناکسان جهان را به فردوس اعلي فرود آورند، هنوز خداوند حق کرم خود را نگزارده است! شبلي چون اين سخن بشنيد از جاي برجست! و نعرهزنان و جامهدران گفت: منم مير سيهپوشان و از ناکسي خويش خروشان، چه گويي اي شيخ! آيا خداوند مرا خواهد پذيرفت؟ جنيد گفت: خداوند به رسالت موسي و هارون چندين سال فرعون ملعون را ميخواند تا بپذيرد! چگونه سوختهاي موحد که به پاي خود آيد و در او زارد، نپذيرد؟
تفسير ادبي و عرفاني قرآن مجيد. خواجه عبدالله انصاري.
|