» طهران آرام
جلال فرهمند
farahmand@www.iichs.org
مسلماً سال 1328 قمري سالي آرام براي طهران به حساب ميآمد. سال پيش از آن طهران چنان درگير جنگ مجاهد و مستبد بود که آن سرش ناپيدا بود. فرمان مشروطيت که به دست مظفرالدين شاه بيمار و البته مهربان امضا شد انگار که خون تازهاي در رگهاي يخزده و بيخون ايرانيان به جريان افتاد. تاريخ شتاب گرفته بود و همه انگار ميخواستند همه اين سالهاي سرخوردگي و ايستا را يک شبه طي کنند و تمدن کهن را تازه کنند. قانون، حريت، برابري و بسياري چيزهاي ديگر که بسياري از مردم ايران که نه، حتي طهرانيان نيز از معناي آن سر در نميآوردند، مطلوب مردم شد. فقط همه اين را ميدانستند که اين کلمات خوب است همين. روزنامههاي زيادي منتشر شد. حد و حدود انتقاد و افترا و تهمت بيش از حد تحمل حاکمان بود.
|
|
|
[2964-3ع]
|
[2965-3ع]
|
[2970-3ع]
|
گلگشت اطراف طهران. تعدادي از جوانان اشرافي طهران
|
کودکي اشرافزاده احياناً فرنگي در خانهاي در طهران
|
برج باغشاه
|
|
|
|
|
|
|
[1792- 3ع]
|
[2952-3ع]
|
[2959-3ع]
|
|
|
مجسمه ناصرالدينشاه در باغشاه
|
مظفرالدين شاه هم مرده بود و اگر بود شايد تحمل ميکرد. ولي پسرش يعني محمدعليشاه تحمل زيادي نداشت. وي که در تبريز حکومتي استبدادي به هم زده بود و هر چه ميخواست به زور ميگرفت طهران را هم تيول فردي ميدانست. و البته نه فقط دارالخلافه بلکه حاکم مطلق کشور بود. مشروطه چون تيغي در گلو سخت و تيز بود. وي از فضاي پرهياهو و آنارشي که شکل ثانويه ايام ابتداي حکومتش بود استفاده کرد و کرد آنچه که نبايد ميکرد.
|
|
|
[2963-3ع]
|
[2961-3ع]
|
[2956-3ع]
|
رودخانه جعفرآباد در نزديکي سعدآباد
|
يکي از خيابانهاي داخل عشرتآباد که الآن پادگان است
|
عمارت باغ بهاءالملک
|
|
|
|
|
|
|
[2955-3ع]
|
[2957/1-3ع]
|
[2954-3ع]
|
عمارت پارک اتابک
|
استخر پارک اتابک
|
حوض پارک اتابک و مجسمه داخل آن
|
مجلس به توپ بسته شد و ثمرات مشروطه به زور دگنگ به نسيان رفت. ولي کلاه استبداد و آن هم از نوع صغيرش بر سر شاه گشاد مينمود. پايمردي تبريزيان که در تضعيف دارالخلافه بيتأثير نبود و حرکت مجاهدين گيلان و فارس به سوي طهران، يکه شبه طومار شاهي محمدعلي را بست. وي بست سفارت روس گرفت و متحصن شد. ديگر کار از کار گذشته بود. علاوه بر تفنگچيان ولايات که به نام مجاهد به طهران آمدند افراد زيادي که سوء استفاده را در مجاهدبازي ميديدند به اين گروه پيوستند و قطار فشنگ به کمر و تفنگ ورندل به دست داعيه انقلابيگري زدند. اينان به مجاهدين شنبه معروف شدند چه آنکه مجاهدين روز فتح طهران روز شنبه به پايتخت وارد شده بودند. بسياري از امور هم به دست اصحاب شنبه افتاد.
شاه سفارتنشين بر کنار و پسر چاقش شاه شد، برادر ديگر احمدشاه که از لحاظ هيکل تناسبي با وي نداشت؛ محمدحسن ميرزا وليعهد.
اين همه وقايع در طول سال 1327 ق اتفاق افتاد. بگذريم که ماهها پس از اين واقعه چهها شد. خيليها اعدام شدند. از بسياري انتقام گرفته شد حتي مسائل شخصي به پاي نهضت مشروطه نوشته شد. ولي به هر حال سال 1328 ق سال آرامي براي طهران بود. با اينکه شبهاي صداي تقوتوق تفنگ در شب شنيده ميشد ولي امنيتي هر چند شکننده در آن ديده ميشد. سال 1328 سال آرامي بود بين فتح طهران و سال حمله مجدد محمدعليشاه از سمت استرآباد و برادرش سالارالدوله از سوي کرمانشاه.
|
|
|
[2950/1-3ع]
|
[2947-3ع]
|
[2948-3ع]
|
باغ فردوس شميران
|
يکي از خانههاي اعياني طهران
|
استخر يکي از خانههاي اعياني
|
|
|
|
|
|
|
[2962-3ع]
|
[2951-3ع]
|
[2958-3ع]
|
سواران مجاهد طهران منتظر
ورود ستارخان
|
دروازه دولت، روز ورود ستارخان
|
برج طغرل در حضرت عبدالعظيم
|
در اين سال (1328) خاندان قاجار پس از محمدعلي ميرزاي مخلوع، ديگر جلوهاي نداشتند. رونق از شهر رفته بود و هر چه بود صداي سياست بود و تکفير و زندان و ... .
در اين بين جواني که علاقه به عکاسي داشت (و ما اسمش را نميدانيم با توجه به امکان عکاسيش از بسياري جايها ميبايستي از شاهزادگان باشد) با دوربيني فانوسي علاقهاش را به طهران و نمادهاي آن نشان ميدهد. هر چند پايتخت از لحاظ تاريخي قدمت چندان و آثار فاخر زيادي ندارد ولي به هر حال عکاسي از آثار به جاي مانده از جنگهاي داخلي اين شهر باز غنيمتي است.
کاخهاي ساکت و سوت و کور، حومهاي بدون اسبان شکاري سلطنتي جلوهاي نداشتند.
عکسهاي اين عکاس قاجاري را با هم ميبينيم:
|
|
|
|
|
|
[2946-3ع]
|
[2968-3ع]
|
[2944-3ع]
|
عمارت دوشان تپه
|
مجسمه پلنگ در عمارت فرحآباد
|
عمارت فرحآباد
|
|
|
|
|
[2960-3ع]
|
|
|
عکاس ما در سفر فرنگ در
جادههاي ايران
|
|
|