ماهنامه شماره 84 - صفحه 4
 

» مردي با پيام مشرق

 

مهسا برزويي

 

محمد اقبال ‌لاهوري، شاعر بلندآوازه پاکستاني از اهالي پنجاب هندوستان است که در 22 فوريه 1873 ميلادي، مطابق با 1252 شمسي در شهر سيالکوت که در مرز پنجاب واقع شده ديده به جهان گشود. خانواده او از نظر طبقه اجتماعي در سطح متوسطي قرار داشتند.

 

اقبال در زمان تحصيل توانست با استعداد خاصي که از خود نشان داد، توجه يکي از دوستان بزرگ پدرش (ميرحسين) شمس‌العلماء را که دانشمند و محققي توانا بود و به شغل معلمي اشتغال داشت، به خود جلب کند. از آنجايي که اقبال داراي فکر متعهد و ذهن خلاق و ظرفيت کافي بود، توانست سرآمد عصر خود شده و در زمرۀ بزرگان فهم و ادب تاريخ شود.

 

مربي اقبال، در همان ابتداي امر، او را نه تنها به سرودن شهر تشويق کرد، بلکه به او توصيه کرد که به جاي اينکه به سبک و اسلوب محلي بنويسد، زبان اردو را براي نگارش برگزيند. اين شاعر جوياي نام مقطع دبستان را پشت سر گذاشت و در خلال سپري کردن دوران دبيرستان، برخي از اشعار خود را که اکثر آنها در قالب غزل سروده شده بودند، براي تصحيح نزد شاعر اردو زبان همعصر خود که متخلص به «داغ» بود مي‌فرستاد. داغ که از جمله سرايندگان بنام آن دوران بود، پس از چندين مرتبه تصحيح اشعار اقبال با صراحت برايش نوشت که: «اشعار اقبال محتاج به رسيدگي و تصحيح نيست».

 

اقبال به سال 1895 ميلادي، در اولين امتحان دانشگاهي خود، پس از طي دوره کالج شرکت کرد و سرانجام براي کسب تحصيلات عالي‌تر، رهسپار لاهور شد. همه چيز دست به دست هم داده بود تا بستري مناسب براي يک اسطوره ادبي مهيا شود. مقارن با اين اوقات بود که لاهور به سرعت رو به توسعه و ترقي گذاشته بود و تبديل شدن به يک مرکز فرهنگي عظيم پيش‌بيني قريب به يقيني براي اين شهر بود. در آن هنگام زبان اردو جانشين زبان فارسي شده بود و براي ترويج اين زبان چندين محفل اردوي تأسيس گرديده و اين به منزله نردباني مستحکم براي اقبال تلقي مي‌شد.

 

اقبال توانست با درايتي که داشت در شهر لاهور تحت نفوذ «سرآرنولد» از استادان دانشگاه عليگره قرار بگيرد و ديري نپاييد که اين استاد جديد، مواهب و امتيازات قلب و فکر آماده اقبال را کشف کرد و در سال 1897 ميلادي تحت تعليم و ارشاد وي، اقبال توانست موفق به اخذ درجه فوق ليسانس شود. اقبال از اورينتال کالج لاهور به منظور تحصيل و تکميل فلسفه وارد دانشکده دولتي شد و اين در حالي بود که اينک او به عنوان يک شاعر معروف و مشهور در شبه قاره هند و پاکستان کاملاً تثبيت شده بود و اولين کتابش را درباره اقتصاد به زبان اردو تأليف و منتشر کرد. اقبال براي کسب مدارج بالاتر تحصيلي، به توصيه و سفارش استاد خود ـ سرآرنولد ـ در سال 1905عازم اروپا شد و در مدت اقامت سه ساله خود در اروپا، به تحصيل در رشته‌هاي فلسفه و حقوق پرداخت.

 

وي در دانشگاه کمبريج براي اخذ درجه دکترا رساله‌اي به نام «توسعه و تکامل ماوراء الطبيعه در ايران» نگاشت. او توانست در مدت زمان کوتاهي زبان آلماني را فرا بگيرد و دانشگاه مونيخ نيز به مناسبت تأليف کتاب مذکور، مقام استادي در فلسفه را به وي عطا کرد.

 

سال 1908 بود و زمان  بازگشت اقبال به وطن. وي پس از بازگشت به لاهور، براي تدريس فلسفه و تعاليم ادبيات انگليسي وارد دانشگاه دولتي شد و در همين زمان شغل وکالت را  نيز براي خود برگزيد، اما پس از چندي از شغل استادي دست کشيد و توجه خود را معطوف به شغل وکالت کرد. از سال 1908 تا 1934علاوه بر وکالت در دادگستري، مسئوليتهاي گوناگوني از جمله شاعري و نويسندگي تا فعاليتهاي سياسي را برعهده داشت. از سال 1934 به انواع بيماريها‌ از جمله گوش‌درد و چشم‌درد گرفتار شد و در سال 1937، برابر با اول ارديبهشت 1317، در سن شصت و چهار سالگي بدرود حيات گفت.

 

منبع: ماهنامه سرباز، شماره 157، ارديبهشت 1388.

 


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org