» نامه محمود دولتآبادي از زندان قصر به همسرش
تاريخ 17/11/54 از زندان قصر بند 7 ضد امنيتي
شماره عکس 17
نام و شهرت فرستنده محمود دولتآبادي
نام پدر عبدالرسول
همسر گراميام، آذر
چگونهاي؟ اميدم همه اين است که تو خوب و سرحال باشي. دلم ميخواهد همين جور صبور و بردبار باشي و سياوشکمان با شيطنتهايي که خاص دوران کودکي هر آدميزادهاي است، زياد عصبانيت نکند. از اينکه دل گرفتگي من در ديدار پيش، تو را ناراحت کرده بود، پوزش ميخواهم. چه ميشود کرد؟ انگار دست خود شخص نيست. گاهي اوقات کوچکترين چيزها انگيزۀ گرفتگي روح و روان ميشوند. با وجود اين، من به خودم حق نميدهم که سبب ناراحتي بيشتر تو بشوم. از اينکه رنجش تومن به تو سرايت کرد، شرمندهام. تصور رنجش تو برايم بيتابکننده است. اين بود که من هم با دريافت اينکه دلگيريام اثر رنجآوري روي تو گذاشته، هفتۀ خستهکنندهاي را گذراندم و فقط مشتاق ديدن تو بودم که اين کسالت را از جانم بزدايد، که تو را ديدم و باز زنده شدم. هميشه چنين بوده است. من در پرتو تو روشنايي ميگيرم، همچنان که شبتاب در پرتو ماه. من ماه را با سيماي تو ميسنجم. با خود هميشه گفتهام: آري ماه، پاک و زيباست، همانگونه که سيماي ما در فرزند من. من ماه را بسيار دوست دارم...آري! ديشب، به شب نگاه ميکردم. ماه در ميانۀ شب بود و شب، گيسوي سياه و شسته ز باران، بر گرد چهرۀ ماه. من تو را ميديدم. بيشک خاطر نکتهسنج تو اين مفهوم را در خود نگاه داشته است. خوشبختي من اين است که ميتوانم تو را در همۀ خوبيها و زيباييها به ياد بياورم.
در نظر من خوبي، و زيبايي در غايت، يک مفهوم واحدند. بانوي من، زيبايي هستي را هرگز از ياد مبر. در هستي آدمي دو چيز اصل است: زيبايي و رنج، اين دو انکارناپذيرند. با آدمي بودهاند و با او خواهند بود. رنج براي رسيدن به زيبايي و زيبايي بهاي تحمل رنج، اين فشردۀ زندگي آدمي است و ديگر حالات و کشمکشها اجزائي هستند در خط فاصل اين دو، پس هستي روحي و اخلاقي آدمي را دو علت است: علت اول: رنج و علت دوم: زيبايي. اما عشق چيست؟ عشق حد کشمکش اين دو علت است، چرا که عشق جوهر همۀ هستي است؛ عشق همان جذبۀ بيپايان و انگيزه و مقصود همۀ کشش و کوششها. از اين روست که عشق، پايي در رنج و پايي در زيبايي دارد و خود حد کشمکش دو غايت است. اين است که رنج عشق عزيز است. عشق روي به نکويي و زيبايي دارد؛ همانگونه که من روي به تو دارم. زيبايي و عشق از يک جوهرند و ما به جوهر هستي احترام ميگذاريم. احترام به انسان، احترام من به تو
محمود دولتآبادي
مفاد نامه ملاحظه شد ــ افسر نگهبان ستوان مقصودي
|