ماهنامه شماره 76 - صفحه 5
 

 » جنگهاي ايران و روس از سير تا پياز  (1)

 محمدرضا بهزادي

 

برجسته‌ترين خصوصيت ايران در اواخر قرن هجدهم ميلادي، فقدان وحدت بود، هيچ شاهي بلا منازع بر تمام ولاياتي که قلمرو امپراتوري معظم صفويه را تشکيل مي­دادند حکم نمي­راند. افغانها پس از سقوط اصفهان بر بيشتر نواحي جنوب، مرکز و شرق؛ و عثمانيان بر غرب ايران تا نواحي غرب بين‌النهرين و روسها بر بخشي از سواحل درياي خزر تسلط يافته بودند. طهماسب آخرين بازماندة صفوي کوشيد امپراتوري پاره پارة صفوي را باز سازد و  در اين راه طهماسب قلي که رئيس سر دستة يک سري از اشرار منطقة خراسان بود، به کمک وي شتافت ولي پس از پيروزيهاي متعدد با بخش اعظم ايران تحت حاکميت طهماسب متحد گرديد.

 

طهماسب قلي پسر خردسال شاه، عباس را به سلطنت انتخاب و چهار سال پس از آن در تپه نادري در دشت مغان تاجگذاري کرد و خود را نادرشاه ناميد. پس از مرگ مؤسس سلسله افشار طي نيم قرن بعد ولاياتي که امپراتوري صفويه را تشکيل مي­دادند به دست عده­اي حکام محلي اداره مي­شدند، پس از آن در فاصلة سالهاي 1160 تا 1193 که کريم خان زند در شيراز وفات يافت، هرگز کشور ايران يکپارچه و متّحد نگرديد. کسی که از پس اين سالها از اين نزاعها پيروزمندانه بيرون آمد، فرد جوان ايل قاجار محمد پسر محمدحسن خان، رئيس و ايلخان سابق قاجار بود.

 

آغا محمدخان جواني زيرک بود و در دستگاه شاهنشاه زند تربيت يافته بود ولي روح و خون ترکماني در رگهاي وي موج مي‌زد. در سال 1193 پس از غلبه بر مدعيان داخل سلطنت خويش و تصاحب تقريباً بيش از دو سوم خاک ايران، در زير چنار سوختة سعدآباد ورامین، تاج شاهي را بر سر نهاد و سپس در سال 1209 تهران را به پايتختي خويش برگزيد؛ انتخابي بسيار زيرکانه زيرا موقعيت اين شهر سبب مي­شد بتوان از آن به صورت مرکز علميات عليه دو منطقه حساس و بسيار مهم که هنوز در اختيار خواجة تاجدار قرار نگرفته بودند، يعني خراسان بزرگ و قفقاز شرقي استفاده کند. در 3 سال آخر عمر خود بارها تلاش کرد قفقاز شرقي را مطيع خود سازد، اما موفقيتي کسب نکرد و در آن ناحيه با مخالفت حکام محلّي که در پي حفظ استقلال خود بودند و روسيه که نقشه­هايي براي گسترش امپراتوري خود در منطقه داشت، روبه رو گرديد و سرانجام با لشکرکشي به آن ناحيه در سال 1210 و تصرف شوشي و سپس کشته شدن وي به دست همرزمان در قلعة شوشي ، نطفه يک نسل رقابتهاي خونين بر سر سلطه برآن منطقه را کاشت.

 

حادثه اصلي آنجا بود که کاترين کبير شروع به اصلاحات اساسي در ساختار روسيه نمود، در زمان وي روسيه با سرعتي شگفت­آور توسعه يافت و از برخي جهات اين دستاوردها همتايي در عالم نداشت، هيچ دولت اروپايي ديگري در اواخر قرن هيجدهم دويست هزار مايل مربع به خاک خود اضافه نکرد مگر امپراتوري معظم روس!

 

قسمت دوم

قسمت سوم

  

کاترین کبیر

عکس کاترين کبير بر روي اسکناس 100 روبلي  

(از اسکناسهاي مجموعه شخصي نگارنده)


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org