» اندر احوالات پيمان سنتو
محمد معيني
شنيدي يک غول عجيب الخلقهاي پيدا شده به نام کمونيسم، نه معلومه آدمه نه معلومه خرسه، از ميان يخهاي قطبي سيبري سر بر آورده، سلاحش داس و چکش، بلکه پتکه: آدمها را با داس مثل گندم درو ميکنه و سپس با پتک بزرگ خود خورد و خمير ميکنه! همه دنيا را به وحشت انداخته، پولدارها و سرمايهدارهای غربي خصوصاً آمريکاييها بر خود ميلرزند و خواب راحت ازشان سلب شده.
گفته، عالمي ديگر بسازم که در آن همه مشغول کار باشند، در آن مفت خور و بيکار نباشد. ساکنان اين عالم يا بايد زارع باشند يا کارگر. در آن عالم همه بايد قارداش باشند و يولداش، قار اپيشک1 بازي و جفتک اندازي ممنوع است.
پس بگو چرا آمريکا از کشورهاي فقير حمايت کرده و سنگ کارگر و کشاورزان را به سينه ميزنه و طرحهاي حمايتي کمک به کشورهاي فقير را سرلوحه برنامههاي خود قرار داده، گاهي طرح مارشال درست ميکنه و گاهي اصل چهار ترومن را مطرح ميکنه و گاهي تصميم ميگيره به همه کشورهاي فقير جهان سومي کمک کنه، گاهي کشورهاي آسيايي را دور هم جمع کرده و در تشکلهاي سه جانبه و چهار جانبه و پنج جانبه به نامهاي مختلف مثلاً پيمان بغداد، پيمان سنتو را سازماندهي ميکند.
گويا با اين طرحها چند هدف را دنبال ميکند. اول اينکه: ميخواهد آن آقا غوله را گول بزند، آخه غولها احمق هستند. مثلاً ميخواهد نشان بدهد که فرمان غوله را اجرا ميکنه و بس: مگه غوله نگفت: همه بايد با هم قارداش و يولداش باشند. چه کاري بهتر از اينکه ترک و فارس و عرب و عجم که سالهاست با هم دشمن هستند اينها را زير يک سقف جمع و پيمان بغداد (سنتو) درست کرده اينها را با هم قارداش و يولداش اعلام نماييم. چه خدمتي از اين بالاتر! تازه طبق ماده 51 سازمان ملل متحد کشورهاي عضو پيمان يولداش (پيمان سنتو) علاوه بر فعاليت امور دفاعي و امنيتي تشکيل يک کميته اقتصادي براي رفاه و آسايش مردم منطقه دادهاند که مردم بيکار و بيعار جهان سوم را بر سر کار بگذارند يعني کارمند کنند.
مگه غوله نگفت: بيکاري و قاراپيشک بازي و جفتک اندازي ممنوع است. يا کارگري کنند، يا کشاورزي، خب آمريکا با طرحهاي مارشال و اصل چهار ترومن و پيمان سنتو ميخواهد به کشاورزان و کارگران کمک کند و کشاورزي را رونق بدهد و کارخانجات راه بيفتد و روستاها آباد شود. بيچاره آمريکا از ترس آن غوله چقدر به زحمت افتاده به کشورهاي فقير کارشناس ميفرستد و پول ِ سرمايه دارهاي بينوا را در بيابانها و کوهستانهاي جهان سوم، آسيا و آفريقا ميريزد. ميگويد: ميخواهد براي آنها معدن درست بکند و چاه نفت استخراج کند، بدبخت مهندسهاي آمريکايي را در کويرهاي خشک سوزان ايران وادار به کار ميکند.
در آمريکا چقدر آدم فهميده زياد است! وقتي فهميدند ايرانيها ناراحت شدند و گفتند" «مگر ما فقير هستيم آمريکا کمک بلاعوض به ما ميکند» آمريکاييها هم گفتند حالا که شما از کمک بلاعوض ناراحت ميشويد نگران نباشيد ما در حد شئون شما، حق و حقوق خود را ميگيريم يعني برداشت ميکنيم! حقوق کارشناسان را چند برابر و دولا پهنا حساب ميکنيم، نرخ بهره کمکهاي بلاعوض خود را تا صد در صد افزايش ميدهيم و آنها را قبل از شروع پروژه، ماهيانه و ساليانه از شما ميگيريم. چون جيب شما را جيب خود ميدانيم، خودمان برداشت ميکنيم و در پايان پروژه هم بيش از پنجاه درصد برداشت ميکنيم، اصلاً اگر باز هم ناراحت هستيد ما سرمايه کلان از خود نميگذاريم بلکه از بانکهاي شما بدون بهره وام ميگيريم و آن را براي شما در «صندوق مشترک ايران و آمريکا» ذخيره و با صرفه جويي خرج ميکنيم و خرج و هزينههاي خود را نيز از آن برميداريم.
ــ اگر آمريکا قصد خدمت و کمک به مردم فقير و بيچاره را داره، پس چرا پيمان نظامي درست ميکنه. پيمان بغداد و سنتو راه انداخته. تجهيزات نظامي را افزايش ميده. مانورهاي مشترک نظامي راه اندازي ميکنه و مردم فقير را ميترساند. بيچاره آمريکا اين کارها را براي ترساندن غول کومونيزم ناچاره انجام بده، تو، خودت بودي در مقابل اين قول زبان نفهم چه کار ميکردي؟ بابا طرف يک غوله، نه يک غول بي شاخ و دم، بلکه غولي با شاخ و دو پتک، حاليش که نيست، يک دفعه هوس کنه هجوم بياره و پول و سرمايۀ سرمايهداران آمريکايي را چپاول و غارت کنه و خود سرمايهداران را با داس خود درو کنه و مثل خرمن بکوبه و ... خب شما ميگويي در مقابل اين قول خوفانگيز به غير سلاحهاي نظامي و تجهيزات پيشرفته و ارتشهاي منظم و پيمانهاي بزرگ نظامي در بين کشورها چاره ديگري هست! حساب کردند اگر ايران که در اين پيمان سنتو عضو شده بخواهد در جلوگيري اين غول نيرو در اختيار پيمان بگذارد و در واقع نيروي مسلح براي حفاظت مرزها تحويل آمريکا بدهد 186 هزار نفر و مبلغي در حدود 340 ميليون تومان بايد هزينه کند.2 آمريکا به خاطر اينکه ايران ناراحت نشود که چرا آمريکا با آنها مثل کشورهاي فقير رفتار ميکنه، به شاه دستور داده که اين هزينه را از درآمد نفت بپردازد.
شاه بيچاره که جوان است و جاهل و عياش و رفيق باز؛ خب جوان هم که خرج داره رفيق داره و خرجهاي زيادي داره و حساب کرده که پول درآمد نفت کفاف اين هزينههاي خود او را نميده، چه برسه به هزينه و تجهيزات يک نيروي 186 هزاري نفري و ناچار به آمريکا گفته که اين مسئله به ايرانيها ربط نداره دخالت کنند؛ اگر کسي اعتراض کند پدرِ پدر سوختهشان را که خودم هستم ميآورم جلوي چشمان، چه معني داره رغيب بر روي حرف شاهش حرف بزنه اينجا مگه شهر هرته.
در پايان با کمال شجاعت آمريکاييها را تهديد کرده که «اگر آمريکا کمک نظامي نکند من مسئوليت استقلال ايران را در مقابل غول کمونيزم نخواهد پذيرفت».3
____________________________
1. به زبان روسي يعني دزد.
2ـ3. اين مطلب از يادداشتهاي قاسم غني استخراج شده.
|