» ميرزاي نائيني و «منشور» تاريخي او درباره شعائر حسينيع
فقيه اصولي و مجتهد نوآور، آيتاللهالعظمي ميرزا محمدحسين نائيني (1276 ـ 1355 ق) شاگرد برجسته ميرزاي شيرازي «رهبر نهضت تنباكو» و آخوند خراساني «پيشواي مشروطيت» و استاد فقيهان عصر اخير است كه در سالهاي آخر عمر خويش از مراجع تقليد جهان تشيع محسوب ميشد.
وي در عصر مشروطه، از پيشگامان جنبش ضداستبدادي و از نظريهپردازان مشروطيت (تبديل رژيم استبداد به حكومت قانون) بود و تحليلگران تاريخ مشروطه، نظير فريدون آدميت، كتاب مشهورش: تنبيهالامه` و تنزيهالمله`، را در قوت استدلال و اتقان مطلب، مهمترين رساله عالمان مشروطهخواه در دفاع از مشروطيت و عدم ناسازگاري آن با اسلام شمردهاند. بسياري از اعلاميهها و مكتوبات مراجع مشروطهخواه نجف، به قلم او است و آخوند خراساني و شيخ عبدالله مازندراني بر تنبيهالامه` تقريظ زدهاند.
آن مرحوم، البته در صدر مشروطه، به لحاظ موقعيت علمي و اجتماعي، از شخصيتهاي درجه دوم حوزه نجف قلمداد ميشد ولي بعدها در شمار مراجع بزرگ شيعه قرار گرفت و حلقه درس او در نجف، «بهترين حلقه علمي» آن حوزه به شمار ميرفت.1 وي علاوه بر نهضت مشروطيت ايران، در جنبش ضداستعماري عراق نيز شركت فعال داشت و به همين علت، توسط انگليس و حكومت دست نشاندهاش در عراق (ملك فيصل) مدتي همراه جمعي از مراجع و علماي بزرگ شيعه مقيم عتبات نظير آيتالله آقا سيد ابوالحسن اصفهاني به ايران تبعيد شد.
نائيني، در پاسخ به استفتاي اهالي بصره، فتواي بلند و استواري درباره شعائر حسيني (ع) دارد كه احمد كسروي، تلويحا آن را همسنگ تنبيه الامه` ميشمارد2 كه از جهاتي، سخن دوري هم نيست. چون اين فتوا، كه در 5 ربيع الاول 1345ق صادر شده، به مثابه يك «منشور» يا «مانيفست»، در 80 سال اخير همواره مدار حكم و فتواي فقيهان درباره شعائر حسيني (ع) بوده و دهها تن از مراجع بزرگ تقليد، مفاد آن را صراحتاً تأييد كردهاند.
نائيني فتواي خود را با اين سخن آغاز ميكند: «بيرون آمدن مواكب و دستجات عزاداري (براي حضرت اباعبداللهالحسين عليهالسلام) در دهه عاشورا و غير آن در راهها و خيابانها به شكلي كه معمول است، بيترديد امري جايز و مستحب بوده و از بارزترين مصاديق عزاداري مظلوم (كربلا) و آسانترين وسيله براي رساندن پيام حسين بن علي (ع) به افراد دور و نزديك است، لكن بايستي اين شعار بزرگ از هر گونه عمل كه شايسته عبادات نيست مانند آوازهخواني و استعمال آلات موسيقي و كشمكش بر سر جلو يا عقب بودن بين هيئتها و دستجات دو محل، پاك و منزه نگه داشته شود و اگر گاه اين گونه امور حرام در ايام عزا ديده شود موجب حرام بودن اصل عزاداري و بيرون آمدن دستجات نميشود، چنان كه نظر كردن مرد به زن نامحرمي كه در حال نماز است، نماز آن زن را باطل نميسازد».
در ادامه، به مسائل ديگري همچون سينهزني و زنجيرزني ميپردازد و اين اعمال را تا سرحد سرخ و سياه شدن بدن و احياناً جاري شدن خون اندك، جايز ميشمارد. همچنين شبيهخواني (تعزيهخواني) را جايز دانسته و نقشآفريني مردان به جاي زنان در تعزيهخواني را مشمول رواياتي كه پوشيدن لباس زن براي مرد (و بالعكس) را حرام ميشمارد نميداند و ميگويد آنچه در واقع از ديدگاه شارع، حرام است خارج شدن مردان و زنان از «زي» و شأن ويژه خويش در زندگي است و بنابراين، اين گونه روايات، نظري به مورد تعزيهخواني ندارد. نائيني توضيح ميدهد كه سابقاً نظرش در آن زمينه چيز ديگر بوده ولي بعداً با دقت بيشتر در مسئله، به نظر كنوني رسيده است. از نظر او، همچنين نواخته شدن شيپور و طبل در دستجات عزاداري و شور گرفتنها (كه در شكل معمول خود، جنبه لهو و لعب و شادي ندارد) جايز است و حرمت استعمال آلات لهو و لعب در عزاداري، شامل اين دو نميشود.
فحول مراجع عصر اخير و معاصر شيعه در عراق و ايران، فتواي نائيني را صريحاً و كتباً تاييد كردهاند، همچون آيات عظام سيدمحسن حكيم، سيدعبدالهادي شيرازي، سيدابوالقاسم خويي، سيدمحمود شاهرودي، شيخ محمدحسن مظفر، شيخ محمدكاظم شيرازي، سيدجمالالدين گلپايگاني، شيخ محمدحسين آل كاشف الغطا، سيدحسين حمامي، سيدعبدالله شيرازي، سيدعبدالاعلي سبزواري، سيداحمد خوانساري، شيخ محمدرضا طبسي حائري، سيدمرتضي فيروزآبادي، شيخ بهاءالدين محلاتي، سيدعلي بهبهاني، سيدنصرالله مستنبط، شهابالدين مرعشي نجفي، شيخ مرتضي حائري يزدي، ميرزا هاشم آملي، ميرزا خليل كمرهاي، سيدحسين خادمي اصفهاني، ميرزا محمدباقر آشتياني، سيدمحمد شيرازي، سيدرضا صدر، سيدصادق روحاني، شيخ رضا مدني كاشاني، سيدحسن طباطبايي قمي، سيدمحمدباقر سلطاني، شيخ محمدعلي اراكي، شيخ حسين وحيد خراساني، سيدعلي سيستاني، شيخ جواد تبريزي و...3.
_____________________________________________
1. معارفالرجال، شيخ محمد حرزالدين، 1/285.
2. بخوانند و داوري كنند، چاپ سوم، كتابفروشي پايدار، تهران 1366 ش، ص 106.
3. براي ملاحظه فتواي نائيني و توشيح آن توسط فقهاي ياد شده ر.ك، عزاداري سنتي شيعيان در بيوت علما و حوزههاي علميه...، سيدحسين معتمدي كاشاني، انتشارات قلم مكنون، قم 1383. ص 323 به بعد.
|