» ورامين
جلال فرهمند
Farahmand@www.iichs.org
ورامين، نسبت به ري شهري جديد است. در ايلغار مغول که ري با خاک يکسان شد عده اي از مردم آنجا به طهران هجرت کردند و تعدادي نيز راهي منطقه جنوب شرقي ري يعني دشت ورامين گرديدند.
اين مردم خانه به دوش در منطقه گرم و خشک ورامين و دشت حاصلخيز آن که اگر آب باشد بار بسيار مي دهد ساکن شدند. البته ساکنان بومي آن آنقدر زياد نبودند که با حضور اين مهاجران جديد احساس تنگي جا و کمبود زمين نمايند. در طول صدها سال بعد اين منطقه محل رفت و آمد ايلات و عشايري شد که بسياري از آنها در همين منطقه چه از روي رضا و چه به زور حکومت مرکزي سکني گزيدند و نامهاي خانوادگي اي چون تاجيک، بختياري و ... يادگار آن دوره کوچ نشيني است.
ورامين قبل از استيلاي مغول بر ايران ناحيه کم اهميتي بود و تمدن چنداني نداشت. اين ناحيه جزئي از ايالت زرخيز ري بود. لرد کرزن در وجه تسميه اين شهر مي نويسد، در ونديداد نام دو محل به نام راجيس و دازنا ذکر شده که شايد همان ري و ورامين باشد. ابن حوقل در کتاب صورة الارض خود از شهري به نام دزه نام مي برد که بين ري و خوار (گرمسار کنوني) واقع شده بود که محتمل است همان ورامين باشد.
در برهان قاطع از ورامين چنين ياد شده: «ورام نام شهري مي باشد که از ملک ري که به ورامين اشتهار دارد». پس از استقرار ايلخانان اين ناحيه کم کم رونق گرفت. ورامين به مرکز تومان ايالت سابق ري يعني مقر تشکيلات اداري و مالي آن ناحيه شد. به همين دليل در آن شهر از قرون هشتم و نهم آثار ساختماني زيادي بر جاي مانده است. اثري چون مسجد عظيم جامع ورامين از يادگارهاي اين دوران است.
پس از خرابيهاي مغول در ايران نوبت به ترکمانان و تيمور لنگ رسيد. ايران که مي رفت نفسي تازه بکشد با اين حمله جديد ته مانده آثار ساختماني و نفوس خود را نيز از دست داد. شهر و تمدن تازه شکل گرفته ورامين نيز مورد تاخت و تاز مهاجمان جديد قرار گرفت و اين ناحيه نيز مانند ري ويران شد. در عوض روستاي کوهپايه اي طهران با مهاجرت تعدادي ديگر از اهالي ورامين گسترش يافت. از دورانهاي ديگر تمدن ايران آثاري آنچنان در اين منطقه باقي نمانده است و اين نشان از عدم پيشرفت اين منطقه دارد. سياحاني چون ديالافوا که از اين منطقه در دوره قاجار و خصوصاً دوره ناصرالدين شاه ديداري داشته اند فقط به عنوان منطقه اي کشاورزي و زراعتي از آن ياد کرده اند و صحبتي از تمدن و شهرنشيني آن نکرده اند.
از اواسط دوره پهلوي به بعد به دليل وسعت گرفتن غول آساي تهران و از بين رفتن اراضي کشاورزي حومه آن احتياج به مواد غذايي اين منطقه افزايش يافت. اين امر تحولي جديد براي اين منطقه زراعي بود. ايجاد راه آسفالته که دسترسي آسان آن منطقه را به تهران ممکن ساخت به پيشرفت آن افزود. در سالهاي اخير به علت سرريز شدن جمعيت تهران به حاشيه آن، منطقه بين تهران و ورامين به منطقه مهاجر پذير تبديل شد. روستاهاي کوچکي چون قرچک، باقرآباد و ... پذيراي صدها هزار نفر از مهاجران تهران شده است. شهر ورامين از شهري نيمه روستايي به شهري کامل تبديل شده و بافت سابق آن به کلي تغيير کرده است. در اين شماره بهارستان به تصاوير بر جاي مانده از گذشته ورامين خواهيم پرداخت:
|
|
|
490-124ط
دورنماي شهر ورامين دوره ناصرالدين شاه
|
464-124ط
برجي در ورامين، برجي که اکنون ديگر نيست
|
479-124ط
مسجد جامع ورامين، ساختمان آن از ايام سلطنت سلطان محمد خدابنده آغاز شد و به روزگار سلطان ابوسعيد به پايان رسيد (722ق)
|
|
|
|
|
|
|
480-124ط
امامزاده يحياي ورامين، بنايي واقع در جنوب شرقي ورامين در محله کهنه گل. تاريخ بناي آن 707ق است
|
678-124ط
محراب امامزاده يحياي ورامين
|
527-124ط
امامزاده جعفر ورامين از اولاد امام موسي کاظم (ع). از آثار دوره صفويه
|
|
|
|
|
|
|
3349-1ع
يفرم خان در امامزاده جعفر ورامين آماده نبرد با ارشدالدوله است. يادگاري از مشروطه در ورامين
|
2131-124ط
ارگ مخروبه ورامين
|
2443-3ع
برج مقبره علاءالدين، برجي از دوره ايلخاني
|
|
|
|
|
|
|
|
629-124ط
امامزاده عبدالله ورامين
|
|