ماهنامه شماره 48 - صفحه 7
 

 

تا به شب اي عارف شيرين نوا

تا به شب امروز ما را عشرتست

در خرام اي جان جان هر سماع

بس غريبي بس غريبي بس غريب

با که مي باشي و همراز تو کيست

اي گزيده نقش از نقاش خود

با همه بيگانه اي و با غمش

جزو جزو تو فکنده در فلک

دل شکسته هين چرايي برشکن

آخر اي جان اول هر چيز را

يوسفا در چاه شاهي تو و ليک

چاه را چون قصر قيصر کرده اي

يک دلي کي خوانمت که صد هزار

حشرگاه هر حسيني گر کنون

مشک را بر بند اي جان گر چه تو

آن مايي آن مايي آن ما

الصلا اي پاک بازان الصلا

مه لقايي مه لقايي مه لقا

از کجايي از کجايي از کجا

با خدايي با خدايي با خدا

کي جدايي کي جدايي کي جدا

آشنايي آشنايي آشنا

ربّنا و ربّنا و ربّنا

قلبها و قلبها و قلبها

منتهايي منتهايي منتها

بي لوايي بي لوايي بي لوا

کيميايي کيميايي کيميا

اوليايي اوليايي اوليا

کربلايي کربلايي کربلا

خوش سقايي خوش سقايي خوش سقا

 

(غزلیات شمس)


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org