ماهنامه شماره 40 - صفحه 1
 

» مروري بر تاريخ علوم، فنون و تمدن (تاريخچه علوم و فنون)

 

محمد معيني

دانشجوي دكتراي تاريخ

 

 هو العليم

 

« ... قل هل يستوي الذين يعلمون و الذين لا يعلمون ... »1

 

طرح مسئله:

كتابهاي بسياري در خصوص تاريخ علوم، فنون و تاريخ تمدن توسط دانشمندان غربي نوشته شده ولي در برخي از اين كتابها سير پيدايش و گسترش علوم و فنون و تمدن  سير طبيعي و حقيقي خود را به طور صحيح نشان نمي دهد، به طوري كه تلاشهاي ملل شرق باستان در اين راستا بسيار ناچيز و كم ارزش  حتي غير مفيد و به خصوص نقش مؤثر دانشمندان مسلمان بسيار ناچيز، حتي در حد يك نامه رسان پايين آورده شده است. گويي علوم و فنون يك پاكت در بسته اي بوده كه مسلمانان آن را از يونان باستان گرفته و از لاي در به خانه غرب انداخته اند. غالباً در كتابهاي مربوطه تاريخ علوم و تاريخ تمدن از يونان باستان (500 ق.م) آغاز و در غرب به اوج شكوفايي مي رسد.

 

ناديده گرفتن تلاشهاي ملل شرق باستان در دستيابي به علوم و فنون و گسترش آن - در سير طولاني ده هزار ساله كه تحقيقاً 7500 سال آن سهم ملل شرق باستان است- به خصوص اينكه علوم آنها را با عنوان خرافات ياد كرده و مطرود دانسته اند تا همان علوم به نام دانشمندان يوناني ثبت و ضبط شود. زشت تر از آن خواسته هاي خود را با زبان فرزانگان يوناني (سقراط، افلاطون، ارسطو) مطرح كرده و مي گويند: اين فرزانگان با علوم شرقي مخالف بودند و هرگز آن را به كار نبرده اند. از آن زشت تر حذف بخشي از تاريخ هزار ساله قرون وسطا كه با حذف آن تلاشها و سهم مسلمانان ناديده گرفته مي شود.

 

يعني دوره هزار ساله قرون وسطايي كه براي غربيها بسيار مذموم و حتي از آن عصر به عنوان دوره تاريك و سياه (ننگ تاريخ بشر) ياد شده از تاريخ غرب حذف مي شود. غافل از اينكه در آن دوران هزار ساله اين مسلمانان بودند كه با تلاشهاي پيگير، همه رشته هاي علوم و فنون شرق و غرب  باستان را با ترجمه و تأليف جمع آوري و بعد از اصلاح به صورت كاملتري تدوين كرده و به دوران اسلامي انتقال و با زحمات و تلاشهاي نسل بعدي دانشمندان جهان اسلام در عصر خود به اوج شكوفايي رسيده و گسترش پيدا كرده و به توسط دانشمندان مسلمان، جهان غرب را از ظلمت هاي جهل قرون وسطايي رهايي بخشيد.

 

يعني در دوره ظلمت و تاريكي قرون وسطايي كه جهان غرب با هرگونه دانش آموزي و خردورزي مخالفت مي ورزد و دانشمندان را تكفير و به مرگ محكوم مي كند.

 

مسلمانان مشعلدار علم و دانش و ترقي و تمدن هستند و علوم را جمع آوري و آن را از خرافات جدا مي كنند و اختراعات حيرت آوري دارند.

 

بنابراين عموميت دادن قرون وسطايي به تاريخ بشر صحيح به نطر نمي رسد، چرا كه در عصر قرون وسطايي غرب، مسلمانان در اوج شكوفايي علوم و فنون بودند.

 

حال اين سؤال در ذهن پيدا مي شود. اگر همه علوم، فنون و تمدن بشر محصول دانشمندان غربي است و اگر در ساختن كاخ تمدن و ترقي بشري ملل شرقي هيچ نقشي نداشته و در سير پيدايش و گسترش علوم و فنون و انديشه ترقي سهمي ندارند. پس اين همه كتيبه ها و يادمانهاي گذشته و اين همه يافته هاي باستانشناسي كه امروزه زينت بخش موزه هاي جهان است از كجا آمده و مربوط به كدام قوم و ملتي است؟

 

بنابراين، براي پاسخ دادن به سؤالات بالا پس ناگزير يك بار ديگر تاريخ گذشته خود را با دقت نظر باز خواني و يافته هاي باستانشناسي را بررسي و گذري بر گور ها و آرامگاهها كرده و كتيبه ها را مرور و در اين راه از تحقيقات و آراء دانشمندان قديم و جديد (داخلي و خارجي) در كليه رشته ها استفاده، اقوال تاريخي را با نظرات علمي دانشمندان سنجيده و در مقابل يافته هاي باستانشناسي قرار داده و بعد از مقايسه و تجزيه و تحليل منطقي علمي، تاريخچه اي براي رشته هاي مختلف علوم و فنون تدوين، تا جايگاه و نقش اقوام ملل مختلف در اين گستره و كاروان انساني بحق به دور از غرض ورزي معين و مشخص شود.2

 

--------------------------------------------------------

1- بگو آيا دانايان با نادانان برابرند؟(قرآن كريم س زمر،9)

2- دانشمند آلماني كارل لامپرخت در باره تاريخ نويسي مي گويد: «اگر ما بخواهيم تاريخ زندگي ملتي را در يك زمان بيان كنيم ... بايد تمام نتايج كوشش يك ملت را از تمام جوانب مورد مطالعه قرار داده و نتيجه گيري كنيم ... تاريخ نويس بايد به وقايع گذشته مسلط باشد، تا بتواند حقيقت را بفهمد، اين وقتي ممكن است كه ما آنها را به واسطه آرائي كه مورد قبول است بيان كنيم.» (نقل از كتاب تاريخ فراعنه مصر، ص20)


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org