ماهنامه شماره 37 - صفحه 7
 

 

» پس از كودتا

 

جلال فرهمند

farahmand@www.iichs.org

 

كودتاي سوم اسفند 1299 سر آغازي بر يك جريان جديد سياسي در ايران بود. جريان سياسي اي كه پشت سر آن استعمار شبه مدرن انگليسي قرار داشت. چرا شبه مدرن چون ديگر استعمار كهنه انگليسي جايي براي اجرا نداشت. حضور شوروي بلشويك كه در عرصه سياسي و تبلغياتي حرفهاي زيادي براي گفتن داشت به جاي رژيم پوسيده تزاري منشأ اين سياست جديد بود.

 

شب دوم حوت نيروهاي تقويت شده قزاق به فرماندهي رضاخان وارد تهران شدند. روز سوم حوت اعلام حكومت نظامي شد. سيد ضياءالدين طباطبايي به رياست الوزرايي انتخاب شد. به اين ترتيب دو بازوي سياسي و نظامي در كنار هم حافظ منافع سياسي استعمار جديد شدند.

 

اين حكومت سه ماهه مستعجل در نوع خود بي نظير بود. حساب و كتابي به اعمال آن متصور نبود. مجلسي نيز نبود كه بر كارهاي آن اعمال نظر كند. قدرت، قدرت مطلقه بود. كل بودجه مملكتي در حالتي استثنايي در اختيار سيد ضياء و رضا خان سردار سپه قرار گرفت. اين دو بازو سر انجام در چهارم خرداد 1300 از هم جدا شدند. البته بال سياسي آن سيد ضياء مجبور به استعفا شد. وي تحت الحفظ از ايران تبعيد شد و متحد وي يعني رضا خان قدرتي مضاعف يافت. خط سير تبعيد سيد ضياء خوزستان و بصره بود. نخست وزير جديد يعني قوام السلطنه زنداني پيشين سيد ضياء حكم به تحقيق و تفحص از سيد ضياء داد. حكم تحقيق نيز درباره مصارف مالي اي بود كه سيد ضياء در طول كابينه خود خرج كرده بود و هيچ گونه مدركي نيز بر جاي نگذاشته بود. نماينده دولت در بصره به سيد ضياء رسيد و از پولهاي خرج شده و مدارك آن از سيد ضياء سؤال كرد. جوابهاي سيد ضياء سر بالا و نامفهوم بود. دولت تكليف يكصد و بيست هزار تومان برداشت بي حساب سيد ضياء  را مي پرسيد و وي آن را حواله به اشخاص ديگري داد و تنها جواب وي اين بود كه " براي مصالح دولت كشف مبادي مخارج را مقتضي نمي داند بگويد".

 

در بازپرسي دوم هم نماينده دولت اطلاع بيشتري كسب نمي كند و سيد ضياء همان جواب قبل را مي دهد. چند روز بعد سيد ضياء به فلسطين حركت مي كند و بيست سال بعد پس از تبعيد رضا شاه از ايران با كبكبه و دبدبه بدون جوابگويي درباره مخارج كابينه سياهش به ايران باز مي گردد.

 

اسناد بازجويي سيد ضياء را با هم مي خوانيم:

 

 

 

15 سرطان 1300

 

جنرال كنسولگري دولت عليه ايران در بغداد

CONSULAT GENERAL

DE PERSE

ABAGDAD

NO 611

مقام  وزارت جليله امور خارجه دولت شوكته ؛

 

تلگراف مبارك راجع به برداشتن يكصد و بيست هزار تومان جناب سيد ضياء الدين موقع حركت به بصره رسيد. لدي الورود بصره با ايشان در هتل حكومتي منزل داشتند ملاقات شد. جوابي ... كردند كه بنده در حضور خودشان با مداد ضبط كردم. خلاصه آن را تلگرافاً با مفتاح كنسولگري بصره به عرض رساند و در مراجعت از محمره كه عازم بغداد بود ايشان را در اسكله ملاقات و صورت ديگري در جواب آن تلگراف دادند كه چندان تفاوتي با اظهارات اوليه ندارد. آن را هم نوشتم اينك عين هر دو را تقديم مي دارد. اما در مسئله كاظم خان همين كه به بغداد رسيدم تلگراف مبارك ... شد. فوراً به هتل مد كه منزل او بود فرستادم معلوم شد به بصره رفته است ولي بر مي گردد. فوراً تحقيقات نموده به عرض مي رساند اما اگر بايد جداً مطالبه شود بايد سفارت همراهي كرده به حكومت بين النهرين دستورالعمل بدهند يا تقاضا نمايند كه در اين مسئله مخصوصاً مساعدت و همراهي نمايند. جناب سيد ضياء الدين آنچه با بنده مذاكره مي كردند مصمم هند و فرنگ اند اما مردم مي گويند از آن خيال منصرف شده و عازم مراجعت به ايران اند حتي ديروز بعضي مي گفتند مراجعت نموده است ايپكيان هم گاهي در بغداد و گاهي بصره و توقفگاه معلومي ندارد.

 

[20-1-139ک]

 

 بيست و پنج هزار تومان قبل از حركت با اطلاع آقاي سردار سپه از خزانه دريافت شد. مصرف اين مبلغ را ايشان مي دانند. غير از اين مبلغ آنچه در مدت سه ماه دريافت شد براي پارۀ مصارف سري در طهران و ايالات خصوصاً نواحي شمالي بوده است كه نمي توانستم به وزارت ماليه جنسي حواله بدهم بنابراين با مسئوليت خود به اسم خود دريافت داشته به مصارف مهمه كه لازم بوده است رساندم. قسمت اعظم اين مصارف را آقاي سلطان محمد خان مستحضر هستند. براي مصالح دولت كشف مبادي مخارج را مقتضي نمي دانم. مع هذا اگر مايل هستيد از ايشان تحقيق بفرماييد.

 

اما راجع به ايپكيان ايشان در مقابل دولت مسئوليت ندارند. اين مبلغ هم به امر من به مصارف مربوط به بلديه رسيده است. چهار شنبه 8 سرطان در بصره 1300.

  

[18-1-139 ك[

 

سي هزار تومان از اين مبلغ قبل از حركت با اطلاع آقاي سردار سپه از خزانه دريافت شد. مصرف اين مبلغ را ايشان مي دانند. غير از اين مبلغ آنچه در مدت سه ماه دريافت شد براي پارۀ مصارف سري در طهران و ايالات خصوصاً نواحي شمالي بوده است كه نمي توانستم به وزارت ماليه علني حواله بدهم بنابراين با مسئوليت خود به اسم خود دريافت داشته به مصارف مهمه كه لازم مي دانستم رساندم. قسمت اعظم اين مصارف را آقايان سلطان محمد خان و آقا ميرزا حسنخان كه رؤساي كابينه من بودند مستحضر هستند. براي مصالح دولت كشف مبادي مخارج را مقتضي نمي دانم. مع هذا اگر مايل هستيد از آنها تحقيق فرماييد. پنجشنبه 16 شوال از بصره.

 

 

[19-1-139ک] 

 

 


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org