» پارسه
جلال فرهمند
Farahmand@www.iichs.org
در ناحيه جنوبي ايران در شمال خليج فارس، ايالتي واقع شده است كه از روزگار باستان پارس و از آغاز دوره اسلامي به فارس معروف شده است. اين ايالت از چند هزار سال پيش به وسيله اقوام بومي ايران و به ويژه عيلاميان مسكون بوده است و از اين قوم آثار زيادي در گوشه و کنار آن مثل نقش رستم و در دشت مرودشت باقي مانده است. سه هزار سال پيش گروهي از مردمان كه خود را آريايي ميخواندند از جنوب روسيه كنوني به درون فلات ايران كوچ كردند و ضمن سركوب مردمان بومي ساكن آن فلات در نقاط مختلف ايران براي خود جا و مكاني درست كردند. اين مردمان كه بيشتر گلهدار و چوپان بودند قرنها در ايران بسر ميبردند كه در اواخر قرن هشتم قبل از ميلاد دولت مادها را در غرب ايران شكل دادند كه خود اين مادها پس از صد وبيست سال تسليم كورش شدند و حكومتشان مضمحل گرديد و حكومت عظيم هخامنشي تاسيس شد. دولت هخامنشي شايد يكي از وسيعترين حكومتهاي دوران باستان باشد كه از يك سو به اروپا و از سوي ديگر به هندوستان گسترش يافته بود.
هخامنشيان عادت ديرينه كوچ كردن را فراموش نكردند. بيشتر آنان همه ساله در يك جا بسر نميبردند بلكه برحسب اقتضاي آب و هوا، هر فصلي را در يكي از پايتختهاي خود سر ميكردند. در فصل سرما، در بابل و شوش اقامت داشتند و در فصل گرما به همدان نقل مكان ميكردند. اين سه شهر پايتختهايي به معني اداري و سياسي و اقتصادي بودند. اما دو شهر ديگر هم وجود داشتند كه پايتختهاي آئيني هخامنشيان ناميده ميشدند. يكي پاسارگاد بود كه مراسم تاجگذاري در آن انجام ميشد و ديگري پارسه يا تخت جمشيد كه براي پارهاي تشريفات مذهبي از قبيل مراسم نوروز مورد استفاده قرار ميگرفت. اين دو شهر در حقيقت ريشه پارسيان و هخامنشيان بهشمار ميرفت زيرا كه گور بزرگان و نامآوران آنان در آنجا قرار داشت و مكان مقدسي شمرده ميشد.
نام اصلي تخت جمشيد همچنان كه در كتيبههاي اين كاخ موجود است پارسه بود كه ريشه از نام قوم پارس داشت. نام مشهور غربي اين محل پرسه پليس به معني شهر پارسيان است كه بعدها به پرسپوليس تبديل شد. در زمانهاي بعد به دليل عظمت خرابههاي اين شهر و عدم اطلاع از پيشينه هخامنشيان، به افسانه و داستان پيوند خورد و خرابههاي آن را به جمشيد پادشاه افسانهاي پيشدادي منسوب كردند كه تا به حال به همين نام خوانده ميشود. جالب اينجاست كه حتي در دوره ساسانيان نيز اطلاع درستي از پيشينه اين شهر موجود بود و به آن نام صدستون داده بودند. خاطره اين نام در ميان مردم فارس به صورت چهل ستون و چهل منار باقي ماند و حتي شخصي از سياحان اروپايي به نام جزفا باربارو كه در سال 1474 از آن بازديد كرده بود آن را به نام چهل منار خوانده است. كهنترين جايي كه ازآن به عنوان قصر جمشيد ياد رفته در كتابي است به نام عجايبنامه كه در حدود 590 ق تاليف شده است. در طول ساليان طولاني تا عصر حاضر سياحان زيادي از ايران و خصوصاً خرابههاي تخت جمشيد بازديد كردهاند ولي شايد دقيقترين سياحي كه بسيار جدي و علمي بر روي اين آثارمطالعه كرد كارستن نيبور آلماني باشد. وي تنها اروپايي است كه در دوره كريمخان زند از ايران ديدن كرده است (1765م). وي در سفرنامهاش به ريزترين مسائل تخت جمشيد كه آن روزها تنها قسمتي از آن بيرون از خاك قرار داشت پرداخته است و حتي رونوشت دقيقي از كتيبههاي ميخي آن برداشته كه بعدها همين رونوشتها موجب خوانده شدن خطوط ميخي آن در اروپا و به وسيله خط شناسان معروف شده است.
كارهاي ساختماني تخت جمشيد در حدود سال 519 ق. م به دستور داريوش آغاز شد. تخت جمشيد بر روي صُفهاي ساخته شده كه كمي بيشتر از يكصد و بيست و پنج هزار مترمربع وسعت دارد. معماران و كارگران بخش بزرگي از يك دامنه نامنظم سنگي را مطابق نقشه تا ارتفاع معيني كه موردنظرشان بود تراشيدند و كوتاه و صاف كردند و گوديهاي آن را خاك انباشتند و قسمتي از نماي صفه را از صخره طبيعي تراشيدند و قسمتي ديگر را از سنگهاي منظم نظم دادند. پس از چندين سال تلاش و آماده شدن صفه آنگاه شروع به بناي پارسه نمودند. هر پادشاه هخامنشي كه به سلطنت ميرسيد اثري از خود در آن تخت ميگذاشت و خود را در حقيقت تقديس ميكرد.
پس از هخامنشيان و آتشسوزي عمدي و مهيب اسكندر مقدوني در آن اين بناي عظيم به فراموشي رفت و تا صدها سال تنها به خرابههاي عظيم از دوراني نامشخص تعلق يافت. اندك اندك قسمتهايي از آن به زير خاك رفت و از انظار ناپديد گشت و قسمت نمايان آن محل بازي كودكان عشاير و تردد گله گوسفندان و تمرين تيراندازي بزرگسالان گرديد. تا اينكه در آغاز قرن بيستم و با كاوشهاي جديد باستاني تعلق آن به دوره هخامنشي تاييد گرديد و به صورت فعلي بازپيرايي و آماده بازديد مردم سراسر جهان گرديد.
|
|
|
[2-165ر]
رونالد ريگان و همسرش با ملكشاه ظفربختيار در تخت جمشيد (1356)
|
[6-165ر[
رونالد ريگان هنگام بازديد از تخت جمشيد (1356)
|
[52- 124ط [
سرتيپ محمد شاهبختي فرمانده قواي فارس
|
|
|
|
|
|
|
[232-124ط]
نقاشي دورنماي تخت جمشيد در دوره قاجار
|
[2124-124ط]
نقاشي از آثار تخت جمشيد از دوره زنديه يا اوايل دوره قاجاريه
|
[69-1]
ابراهيم قوام الملك شيرازي و فيروز ميرزا نصرت الدوله به اتفاق عده اي ديگر در تخت جمشيد
|
|
|
|
|
|
|
[4871-4]
علياكبر مزينالدوله به اتفاق چند تن از همراهان (دوره قاجاريه)
|
[3313-1]
تخت جمشيد در دوره قاجار
|
ابراهيم زنديه فرمانده لشكر فارس در تخت جمشيد
|
|
|
|
|
|
|
[5892-1]
آثار و بقاياي تخت جمشيد در دوره قاجار
|
[239-2]
حفاري و كاوش آثار تاريخي تخت جمشيد در سال 1315
|
[408-6]
نمايي از تخت جمشيد
|
|
|
|
|
|
|
[2702-1پ]
ملكه اليزابت و محسن فروغي در تخت جمشيد
|
|
[1-111ف]
بازديد مارشال دوگل از تخت جمشيد
|
|