ماهنامه شماره 12 - صفحه 4
 

 » كاروان و كاروانسرا

 جلال فرهمند

Farahmand@www.iichs.org

 

كاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش

 وه كه تو بي خبر از غلغل چندين جرسي  (حافظ)

  

نمي‏توان گفت جريان سير و حركت بشر در راهها و معابر از چه دوراني شروع مي‏شود ولي مي‏توان ادعا كرد انسان از همان اواني كه خود را شناخت، حركت را هم شناخت و سفر كردن يكي از اركان مهم حيات بشري گرديد.

 

هر چه پيشرفت تكنيكي بشر بيشتر گرديد بالطبع سفرهايش طولاني‏تر گرديد و ترسش از خطر راه كمتر شد. ديگر سفرها از حد سفر بين چندين شهر گذشت و تبديل به سفرهاي بين كشورها و حتي بين‏القاره‏اي شد. چنانچه ابريشم چين سر از اروپا درآورد و يا كالاي غربي در ايران و هند به فروش مي‏رفت.

 

قافله ها و مسيرهاي حركت آنان و جاده ‏هاي مالرو نقش مهمي در اين داد و ستد اقتصادي و فرهنگي داشتند. شايد در مدت هزاران سال چگونگي حركت قافله‏ها چندان تغييري نكرده بود ولي حكومتهايي كه در هر گوشه از جهان حكمراني مي‏كردند بسته به قدرت اجتماعي و اقتصادي و نظامي خود تسهيلاتي براي مسافران، كاروانها و كالاهاي آنها تدارك مي‏ديدند. هر چه كاروانها و مسير حركت آنان هموارتر و امنيت آنان تامين مي‏شد عملاً آن منطقه در مسير حركتي قافله‏هاي بيشتري قرار مي‏گرفت و آن منطقه به سوي آبادي و پيشرفت مي‏رفت. ايران نيز از اين امر مستثني نبود.

 

وضعيت جغرافيايي خاص ايران كه به عنوان پلي رابط بين شرق و غرب دنياي آن روز بود ويژگي خاصي به اين سرزمين بخشيده بود. يعني نزديكترين و امن‏ترين راه قافله‏هاي آن زمان محسوب مي‏شد. شايد اولين ايستگاههاي راهداري همان چاپارخانه‏هايي بود كه در دوره هخامنشي براي پيكهاي دولتي تاسيس شده بود و زمينه لازم براي ايجاد استراحتگاههايي براي مسافران آينده بود.

 

نقطه عطف پيشرفت ايران در امور كاروان‏داري و تجارت به عهد صفويه بازمي‏گردد. زماني كه مهمترين سلطان اين سلسله يعني شاه عباس اول رمز كار را فهميده بود و دستور احياي مسير جاده ابريشم را صادر كرده بود. شايد به همين دليل است كه هر كاروانسرايي كه براي استراحت كاروانيان در ايران مي‏بينيم به كاروانسراي شاه عباسي اشتهار يافته است. هر چند كه ممكن است آن كاروانسرا بازسازي شده كاروانسراهاي پيش از صفويه باشد.

 

كاروانسراها تا يك سده پيش در تمام فصول سال پناهگاه كاروانيان بوده‏‏اند. اين ابنيه پراكنده در جاده‏ها در رفع خستگي مسافران در برابر ناسازگاري و قهر طبيعت مانند طوفانهاي مهيب شن، بوران و برف و سرماي شديد گردنه كوهها و گرماي سوزان ايران آسايشگاه خوبي بود و حتي كاروانسراها پناهگاه امني براي كاروانيان در برابر دزدان و راهزنان بود كه پيوسته در كمين قوافل بودند.

 

كاروانسراها خود دو گونه بودند؛ كاروانسراهاي بين راه و كاروانسراهاي داخل شهر. كاروانسراهاي بين راه همان بود كه مامن مسافران خسته و بارهايش بود ولي كاروانسراهاي شهري كاركردي كاملاً تجاري داشتند و بيشتر به عنوان بارانداز و محل دادوستد كالاي مختلف بود.

   سفرهاي دور و دراز آن روزگاران تاثير فراواني بر ادبيات شاعران و نويسندگان آن دوره گذاشته است. بود چنانكه سعدي شيرازي نيز در گلستان خود بارها به سفرهايش در بيابانها همراه با قوافل اشاراتي دارد چنانكه در جايي مي‏نويسد:

 شبي در بيابان كه از غايت بي‏خوابي ناي رفتنم نماند، سر بنهادم و شتربان را گفتم دست از من بدار:

 

پاي مسكين پياده چند رود

كز تحمل ستوده شد بختي

تا شود جسم فربهي لاغر

لاغري مرده باشد از سختي

 

گفت اي برادر حرم در پيش است و حرامي در پس، اگر رفتي بردي و اگر خفتي مردي.

  

عبور كاروان حامل كالا از گردنه اسدآباد در يك روز برفي

كاروان شتر

كاروان دوست ‏محمد معيرالممالك با همراهان در راه سفر به خراسان

     

كاروان شتر در راه اردبيل

كاروان دوست محمد معيرالممالك

كاروان دوست ‏محمد معيرالممالك

     

كاروان شتر

ورود يك كاروان ايراني به شهر خانقين

عده اي از هم كاروانيان اتابك اعظم

     

 

علي‏اصغر خان اتابك اعظم سمت چپ پس از برگشت از مكه همراه با كاروان خود

كاروان حامل سكه هاي نقره، هنگام تخليه بارشان در بانك شاهي (ميدان توپخانه)

كاروان اتابك اعظم

     

كاروانسراي منظريه در راه قم

كاروانسرايي در تهران

اردوي ناصرالدين شاه در نزديك كاروانسراي آهوان سمنان

 

 

كاروانسراي منظريه در راه قم

كاروانسرا و چاپارخانه اقدا در راه يزد به اصفهان

كاروانسرايي در سبزوار

     

كاروانسراي شاه‏رضا در قمشه

كاروانسرايي در دوره قاجاريه

كاروانسراي قمشه

     
 

 
 

نماي بيروني كاروانسراي نيمه مخروبه شاه عباس در راه كاشان به قمصر

 


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org