» کتابسازي
داشتم يک کتاب از انتشارات امير کبير ميخواندم که در صفحه آغازين آن اين جمله در کادري مستطيل شکل قرار داده شده بود که بسيار مهم به نظر ميرسيد: «همه حقوق محفوظ است. هرگونه نسخهبرداري، اعم از زيراکس و بازنويسي، ذخيره کامپيوتري، اقتباس کلي و جزيي (بجز اقتباس جزيي در نقد و بررسي، و اقتباس در گيومه در مستندنويسي، و مانند آن) بدون مجوز کتبي از ناشر ممنوع و از طريق مراجع قانوني قابل پيگري است».
بسيار خوشحال شدم که انتشاراتي معظمي چون اميرکبير چنين براي نويسندگاني که کتابشان را به اين انتشاراتي ميدهند مايه ميگذارد و هوايشان را دارد. و تاسف خوردم و نگران شدم به حال دزدان و سوءاستفاده کنندگان از اين گونه کتب.
نام کتاب زندگي سياسي اردشيرجي ريپورتر به نويسندگي آقاي حسين خزائي. چاپ 1390.
با خواندن صفحات نخستين اين کتاب ديدم که چقدر اين نوشتهها آشنا به نظر ميآيند و انگاري قبلاً آن را جايي خواندهام. انگار نه اينکه قبلاً خوانده باشم انگاري خودم هم آن را نوشته باشم. زندگي اردشيرجي و زردشتيان ايراني و هندي بدون يک کلمه تغيير و حتي بدون اندکي جابه جايي مفهومي در معني، در مقاله «مردي که زياد ميدانست» فصلنامه تاريخ معاصر ايران سال 8، شماره 29 صص245-301 آمده بود.
در اينجا از جناب آقاي حسين خزايي بابت اينکه بنده حقير با سرقت از ايشان و بدون اينکه روحم خبردار باشد در 9 سال پيش اين مطلب را نوشتهام معذرت خواسته و درخواست ميکنم که انتشارات اميرکبير با توجه به اين توبه نامه از «پيگرد قانوني» اينجانب از طريق «مراجع قانوني» صرف نظر نمايند. ان شاالله خداوند ما را در آخرت با مسببان اختلاسهاي اخير و س- م و ب- ز محشور نگرداند. آمين
ارادتمند، جلال فرهمند
|