ماهنامه شماره 125 - صفحه 5
 

» اول شهريور 1332، کاخ‌ سعدآباد

 

جلال فرهمند

   

روز 22مرداد شاه در کاخ سفيد سعدآباد محرمانه فرمان عزل دکتر مصدق و نصب زاهدي را امضا کرد. و همان روز در حالي که از پله‌هاي سنگي سعدآباد پايين مي‌آمد و به سوي فرودگاه مهرآباد براي عزيمت به کلاردشت مي‌رفت، سخت در انديشه بود که پس از امروز آيا فردايي هست ؟

 

19روز پيش از آن که خواهر تبعيدي شاه يعني اشرف به تهران آمده بود و پيامي به برادرش داد که في‌الواقع پيام کليد خوردن سرنگوني نخست‌وزير در آن نهفته بود شاه دلگرمي خاصي يافته بود.

 

شاه در کلاردشت بود که در بامداد 24 مرداد جلسه مهمي در باغ مصطفي‌ مقدم و با حضور افرادي چون سرلشکر باتمانقيلچ، سرتيپ گيلانشاه، سرهنگ فرزانگان، سرتيپ تقي‌زاده، ابوالحسن ‌حائري‌زاده، عبدالرحمن‌ ‌فرامرزي و يارافشار تشکيل شد. در واقع هسته اوليه کودتاي تهران شکل گرفت.

 

شب همان روز با دستگيري مهندس زيرک‌زاده و مهندس‌حق‌شناس کار شروع شد. بامداد 25 مرداد سرهنگ نصيري که فرمانده گارد شاهنشاهي بود با حکم عزل به منزل مصدق در خيابان کاخ رجوع کرد. مصدق ضمن دادن رسيد به نصيري وي را دستگير کرد و بدين ترتيب مرحله اول کودتا شکست خورد.

 

سرگرد خلبان خاتم خلبان مخصوص شاه که همراه شاه در کلاردشت به سر مي‌برد در خاطراتش به ياد مي‌آورد که در بامداد 25 مرداد در حالي که هنوز خواب بود از وي درخواست مي‌شود هواپيما را براي پرواز آماده کند. مقصد هم رامسر است. با تاخيري چند ساعته نهايتاً ساعت 15/18اين پرواز انجام مي‌شود. ملکه ثريا و آتاباي و خاتم تنها همراهان شاه در اين سفر بودند. شاه که خود را باخته بود از سرگرد تقاضا مي‌کند که هواپيماي دو موتوره دور پروازش را آماده کند. پس از پرواز هنگامي که ملکه از شاه مقصد را مي‌پرسد شاه مي‌گويد: بغداد.

     

[6816- 7ع ]

[6819- 7ع]  

[6820- 7ع]

 
  

پس از چند ساعت پرواز، هواپيما به بغداد مي‌رسد و شاه به صورت ناشناس وارد فرودگاه مي‌شود. به طوري که حتي ماموران گمرک هم تا وقتي گذرنامه شاه را نمي‌بينند پي به اصل ماجرا نمي‌برند. با اطلاع مقامات بالاي عراقي خبر آمدن شاه در عراق پيچيد. آن شب شاه و ملکه مهمان ملک ‌فيصل در کاخ‌ ابيض بغداد بودند.

 

فرداي آن روز در حالي که شاه با ماشين سلطنتي، عازم عتبات بود در راديوي اتومبيل به راديو ايران گوش مي‌داد. نطق تند فاطمي برضد شاه چندان تاثير نداشت که نامه مفتضحانه اميني وزير دربار. اين نامه چنان شاه را ناراحت کرد که راديو را خاموش کرد. اين اخبار براي شاه به مثابه پايان سلطنت و سرنگوني بود.

 

27مرداد شاه با هواپيماي BOC به سوي رم رفت. و در اينجا هم از خبرنگاران جرايد و مصاحبه پرهيز مي‌کرد. دو روز بعد که شاه در هتل اکسلسيور رم بود يکي از خبرنگاران ايتاليايي خبر کودتاي تهران را به شاه مي‌رساند. و تا ظهر همان روز 28 مرداد خبر تکميلي به شاه مي‌رسد و پيروزي عوامل سلطنت‌طلب کامل مي‌شود. از عصر 28 مرداد روحيه شاه بهتر شده و در جمع خبرنگاران ديده مي‌شود.

 

در 29 مرداد تقريباً اکثر اعضاي جبهه ملي و حزب توده دستگير شده‌اند. و عصر همان روز با تسليم و دستگيري مصدق و اکثر همراهان وي به نظر مي‌رسد که ايام سعادت شاه شروع شده است. در همين روز زاهدي طي تلگرافي به شاه از وي درخواست مي‌کند که به کشور بازگردد. در 30 مرداد شاه با هواپيمايي که کرايه کرده و مملو از خبرنگاران است به سوي تهران باز مي‌گردد. ولي يک روز مجدد مهمان شاه عراق است. ساعت 30/11صبح 31مرداد شاه وارد تهران مي‌شود و مورد استقبال کودتاچيان تهران و در نقش يا فاتح کبير پاي به مهرآباد مي‌گذارد!

 

وي در اين روز اولين نشست طولاني و سه ساعته‌اش را در تهران با تاجبخش خود يعني زاهدي برگزار مي‌کند. زاهدي به درجه سپهبدي ارتقا مي‌يابد و مفتخر به گرفتن نشان تاج مي‌گردد. بسياري از افسران کودتاچي ارتقا درجه مي‌يابند و شاه به مدت سه سال تمام درگير نبرد قدرتي با زاهدي و عواملش مي‌گردد.

   

[6817- 7ع]

[6818- 7ع]

[6821- 7ع]

    

در اول شهريور شاه پيام تشکرآميزي خطاب به ملت ايران (و در واقع به کودتاچيان چماقدار 28مرداد) صادر مي‌کند که در بخشهايي از آن آمده است:

 

              ... احساسات بي‌ريا و صميمانه شما از صدها فرسنگ راه چنان در من اثر بخشيد که تمام خستگيهاي روحي و نگرانيهايي را که آن هم ناشي از علاقه قلبي من به ميهن مقدس و ملت عزيز بود مرتفع کرد و مجال يک ساعت تأخير در عزيمت به ايران عزيز و ديدار هم‌ميهنان را نداد... چطور از شما تشکر کنم که به رايگان و بدون کوچک‌ترين اعتنا به جان خود براي حفظ شعائر ملي و شاه خودتان آن چنان فداکاري کرديد و شهيد داديد. من هم چنانکه مي‌دانيد در چندين مورد حاضر بودم جان خود را براي شما بي‌دريغ بدهم و باز هر موقع که لازم شد از اين عمل خوداري نخواهم کرد... اما در مورد تجاوز به مقدسات ملي و قانون اساسي ما که حفظ آن را فراموش کرده‌اند، و همچنين به انحلال ارتش که ضامن بقاي ما مي‌باشد و تضييع بيت‌المال و ريختن خون مردم بي‌گناه آن‌هم در راه ريا و غرض، بايد نص قانون اجراء گردد... من هم کوشا خواهم بود پيرو اقدامات قبلي خود که عمداً آن را عقيم گذاشته‌اند يک زندگي دموکراسي که خوشبختانه در تعاليم عاليه اسلام آن را به شايستگي دستور فرموده‌اند براي قاطبه فراهم ساخته و مفهموم عدالت اجتماعي را عملي کنم...

 

همان روز شاه در ديداري که با خبرنگاران خارجي مقيم تهران و خبرنگاراني که با خود از ايتاليا به همراه آورده بود در کاخ سعدآباد مصاحبه‌اي سرپايي انجام داد و اولين روز حضورش را در تهران پس از کودتا، با روحيه‌اي بالا اعلام مي‌کند.

 

تصاويري که در اين شماره بهارستان انتخاب کرده‌ايم مربوط به اولين مصاحبه شاه در همين روز و با حضور خبرنگاران خارجي است يعني اولين مصاحبه شاه در پس کودتاي 28مرداد در اول شهريور 1332.

 

[6822- 7ع]

[6823- 7ع]

[6824- 7ع]

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

منابع

عاقلي، باقر. روزشمار تاريخ ايران از مشروطه تا انقلاب اسلامي. تهران، گفتار، 1369.

مجموعه تاليفات، نطقها، پيامها، مصاحبه‌ها و بيانات اعليحضرت همايون محمدرضا‌شاه پهلوي. تهران، بي‌نا، بي‌تا.


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org