» مزه لوطي خاکه
پريسا رضائي
در شبي از شبهاي سال يکهزارودويستوهشتاد، پسري به دنيا آمد. پدرش در انتظار تولد فرزندش آرام و قرار نداشت. چند شب پيش بود که خواب ديده بود که پسرش رهگشا خواهد شد. اين پسر چراغ خانواده را روشن خواهد کرد. پدرش، نبايد اسم او را به همين سادگي انتخاب ميکرد. پدر با رجوع به قرآن، نام او را طيّب گذاشت. طيّب يعني پاک. او پاک نام گرفت تا قدم در راه پاکي و آزادگي بگذارد.
طيّب هفت سال داشت که به مدرسه رفت. بعد از کلاس ششم ديگر درس نخواند و قدم در ميدان بارفروشها گذاشت. طيّب، بعدها از ميدانداران معروف و مشهور شد. طيّب، جوانمرد بود. حامي ناتوانان و ضعيفان بود. دوران جواني او در دوران پهلوي گذشت . طيب در آن زمان، به خاطر درگيري و شيطنتهاي بسيار زنداني و تبعيد شد. با اين وجود، خلق و خوي بدي نداشت. خصلتهاي لوطيگري داشت. اما هيچ وقت دور و بر لاتها نچرخيد. جذبه و قدرتي که داشت، باعث شد تا احدي نتواند روي حرفش ، چيزي بگويد. طيّب ميگفت: در زندگي چند کار نکردهام؛ يکي اينکه به ناموس نجيب هيچ خانوادهاي نگاه نکردم، ديگر اين که هيچ وقت دروغ نگفتم و همچنين دنبال مواد مخدر و سيگار نرفتم.
طيب همان کسي بود که با کودتاي بيست وهشت مرداد همراه بود. او همکاسه شاه بود. با بختيار هم دوستي نزديکي داشت، اما عشق به امام حسين(ع) مسير زندگياش را تغيير داد. هرچه از او خواستند و اصرار کردند و او را تحت فشار قرار دادند که در برابر نهضت امام خميني (ره) بايستد، اثر نداشت. طيب، کشته راه آزادگي و حرّ زمان خويش شد.
|