ماهنامه شماره 122 - صفحه 6
 

» تيمورتاش

    

پريسا رضائي

  

عبدالحسين سردار معظم خراساني، که همه او را به اسم تيمورتاش مي‌شناسند. وزير باهوش و ذکاوت رضاخان بود. از نظر همه او مغز متفکر حکومت پهلوي بود. آدم بسيار زبان بازي بود. او از 17 سالگي به خارج رفت. زبان روسي را در عشق‌آباد ياد گرفت. شش سالي را هم در روسيه در مدرسه‌ سواره نظام نيکلاي درس خواند. تمام آن سال‌ها او شاگرد ممتاز بود و بعد از آن همه درس خواندن به ايران برگشت. البته، آن قدر از ايران دور مانده بود که ديگر فرهنگ ملي و اسلامي کشورش از يادش رفته بود. تيمورتاش بعد از آمدن به ايران فکر رفتن به مجلس به سرش زد. اما به خاطر سن اندکش به مجلس راهش ندادند.

 

او پدري با نفوذ در حکومت داشت. مي‌شود گفت هر چيزي که در زندگي داشت از صدقه سر پدر بانفوذش بود. حالا هم پدرش کاري کرد که او پايش به مجلس باز شد. 8 دوره نماينده مجلس شد. مردم در مدت حکومتش بر گيلان نفرت زيادي از او پيدا کردند. او دسيسه‌هاي زيادي براي از بين بردن ميرزا کوچک خان به کار برد. دستش آلوده به خون يار وفادار ميرزا کوچک خان، دکتر حشمت بود.

 

با آن همه شهرتي که او پيدا کرد و مقامهايي که به دست آورد. آدم عياش و هوسراني بود. با همه زرنگي که داشت عاقبت گرفتار شد. کم‌کم از چشم رضاخان افتاد. خيالات و توهم رضاخان را برداشت که نکند تيمورتاش به فکر تصاحب تاج و تخت او بيفتد. براي همين وزارت را از او گرفت و راهي زندانش کرد. رضاشاه، براي خلاص شدن از دست تيمورتاش پزشک احمدي را با آمپول سم به سراغش فرستاد. حتي براي زودتر گرفتن مژدگاني از شاه با بالش خفه‌اش کردند. جنازه‌اش را هم به خانواده‌اش تحويل دادند و در امامزاده عبدالله دفن کردند.

 

[816- 1ع]
عبدالحسين تيمورتاش وزير دربار به اتفاق شيخ خزعل و مقامات حکومتي


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org