ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» مقالات » دختران محمدرضا شاه

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

دختران محمدرضا شاه 

نيلوفر کسري

 

محمدرضا شاه پهلوي در خلال ازدواجهاي خود داراي 3 دختر به نامهاي شهناز، فرحناز و ليلا شد. شهناز از ازدواج اول او و فرحناز و ليلا از ازدواج سوم او بودند.آنها به دليل سن و سال پايين و حضور عمه‌هاي قدرتمند چندان مجالي براي عرض اندام در دربار نيافتند. تولد شهناز پهلوي (در آبان سال 1319ش) با خشم و ناراحتي خاندان پهلوي توأم شد. چرا که اين خانواده براي به دنيا آمدن فرزند پسري که جانشين و وليعهد محمدرضا پهلوي باشد نقشه‌ها کشيده بودند. در اين ميان رضاشاه، بزرگ خانواده پهلوي، کسي که در تمام مدت حضور ملکه فوزيه در ايران سعي کرده بود با توجهات ويژه دل او را به دست آورد، پس از شنيدن اين خبر خشمگين شد و از فرط عصبانيت تمام وسايل روي ميز دفترش را با عصا به پايين پرت کرد! او از آن زمان کمتر به فوزيه توجه کرد و اعضاي خانواده پهلوي علي‌الخصوص تاج‌الملوک از در ناسازگاري با فوزيه برآمدند. تا اينکه فوزيه ايران را ترک نمود و سال بعد به دليل پافشاري فوزيه، دربار ايران ناچار شد طلاق او را صادر کند. (1326) از اين پس شهناز که از يک سو از محبت مادر جدا شده بود و از سوي ديگر پدر را به دليل مشغله و خوشگذراني در کنار خود نداشت تنها شد. روابط او با عمه‌ها و مادربزرگش چندان گرم نبود. چرا که از يک طرف آنها را براي رفتن مادرش مقصر مي‌دانست و از طرف ديگر از همان ابتداي تولد از آنها محبتي نديده بود. در نهايت به دليل دلتنگي‌هاي شهناز قرار شد که جهت تحصيل به يک مدرسه و سپس کالجي در اروپا فرستاده شود. او از سن ده سالگي با ثريا به عنوان نامادري روبه رو گشت، با تمام تلاشهاي ثريا هرگز با او از در دوستي درنيامد ، تنها پس از کودتاي 1332 حاضر به بازگشت به ايران شد. اندکي بعد به خواست شاه در سال 1335 به عقد اردشير زاهدي پسر فضل‌الله زاهدي عامل کودتاي 1332 درآمد. پس از به دنيا آمدن تنها فرزندشان مهناز در سال 1337، به سبب عياشي اردشير زاهدي، شهناز شاهزاده تنهاي دربار به تنگ آمده و تنها با دخترش در حصارک ساکن گشت و به تدريج به مواد مخدر (ال. اس. دي) روي ‌آورد. وي در سال 1343ش پس از فوت سرلشکر فضل‌الله زاهدي از اردشير زاهدي جدا شد و به زندگي هيپي‌گري و کولي‌وار رو آورد. پس از مدتي به سويس رفت. در آنجا با خسرو جهانباني فرزند سپهبد جهانباني که مشغول تحصيل در رشته نقاشي و يک هيپي تمام عيار بود آشنا گشت و اندکي بعد بدون اجازه دربار با او ازدواج کرد. وي سالها پس از به دنيا آمدن دختر دوم فوزيه و پسرش کيخسرو در آنجا ‌ماند تا اينکه به وساطت فرح ديبا بخشيده شده و به ايران آمد. شهناز پيش از انقلاب به مذهب رو آورد و نام خود را به هاجر تغيير داد. وي از آن به بعد با روسري در مجالس خصوصي شرکت مي‌کرد. شاه در روزهاي آخر حيات مايملک خود را بين فرزندانش تقسيم کرد به ميزان هشت درصد از ارث خود را به شهناز بخشيد و دو درصد را به فرزندش (مهناز) داد و جمعاً ده درصد از ارث شاه به آنها رسيد. ولي شهناز که پس از فوت پدرش به تقسيم‌بندي ارث واقف شد و دانست که به او حدود هفت درصد کمتر از فرحناز و ليلا داده‌اند به دادگاه فرانسه شکايت برد. مع ذلک با همان ميزان هشت درصد صاحب پول و ملک زيادي شد که خود شوهر و فرزندانش بتوانند به راحتي در پاريس زندگي کنند. او از سياست به کلي دور بود و راحتي خود را در آزادي از قيودات دربار و سياست و توطئه‌بازي به شمار مي‌آورد.


فرحناز دختر دوم محمدرضا شاه در سال 1341 (اسفند ماه) به دنيا آمد. در ابتدا تحت تعليم مربي سويسي به آموختن زبان فرانسه مشغول شد و سپس در دبستاني در جنب قصر نياوران که براي خانواده پهلوي و پاره‌اي از رجال بنا شده بود به تحصيل پرداخت. شانزده ساله بود که به دليل انقلاب اسلامي ناچار به ترک ايران شد، و در امريکا مشغول به تحصيل گشت. او با سرمايه هنگفتي که از 15% ارثيه پدرش به دست آورد، سهامدار چند مؤسسه و کارخانه بزرگ امريکا گشت و اکنون به حال تجرد در آمريکا زندگي مي‌کند. روابط او با عليرضا برادر کوچکترش بهتر از ساير خواهر و برادرها بود.


ليلا سومين دختر محمدرضا پهلوي و آخرين فرزند او و فرح پهلوي است که درسال 1349 (فروردين) در کاخ نياوران به دنيا آمد و تحت تربيت معلم و دايه سويسي قرار گرفت. هشت ساله بود که با والدينش به حالت تبعيد از ايران خارج شد و در طول دوران دربه دري همراه پدر و مادر بود. ده ساله شده بود که در قاهره در يک مدرسه امريکايي نامنويسي کرد و مدتي بعد براي آنکه ناظر مرگ پدر نباشد راهي اسکندريه شد در آنجا بود که خبر مرگ پدر را شنيد و به امريکا رفت. او به ناچار تا مدتها مجبور به دوري از مادر بود. وي با وجود داشتن تحصيلات عاليه در رشته ادبيات تطبيقي به شدت افسرده بود و از سردردهاي شديد ميگرن و دردهاي عضلاني رنج مي‌برد. همين امر باعث شده بود که گوشه عزلت گزيند و در جمع دوستان حاضر نشود. شکست عشقي او آخرين قطره از اين جام بود که او را لبريز ساخت و در 31 سالگي دست به خودکشي زد. علت مرگ او را استعمال بيش از حد قرصهاي مسکن و داروهاي قوي بيان کرده‌اند. او در سال 1380 در کنار قبر مادربزرگش در پاريس دفن شد. 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org