ArticlesStatesmenPublicationsWoman e-zineO.HistoryًRestorationViewpoints and untold events
» مقالات » زندگي و زمانه آيت الله شهيد سيد حسن مدرس 2

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

103

 

بندر بوشهر،

پیشگام مدرسه سازی

جنوب ایران

 

 

تکاپوهای آرمانگرایانه اسلامی

 

 

دو رساله و دو گزارش در باره

تالش شمالی

 

 

 

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 53  و 54

 

 

 

کتابفروشی سرای تاریخ

 

 

لوح تاریخ معاصر ایران

برنده تندیس زرین

دومین جشنواره ملی رسانه‌های دیجیتال

زندگي و زمانه آيت الله شهيد سيد حسن مدرس 2 

 

آيت الله مدرس به وثوق الدوله پيغام داد که کار او در هر صورت تمام است اگر «قرار داد لغو شد هميشه متضرر و منفور و از سياست دور خواهد شد و اگر قرارداد عملي شد و انجام گرفت ديگر انگليس به شما کاري نداري و براي رضايت ملت ايران شما را فدا خواهد نمود.»16 مبارزه با انعقاد قرارداد 1919 منجر به شکست قرارداد و برکناري وثوق الدوله از صدارت شد اما انگلستان پس از شکست قرارداد دست از تلاش نکشيد و کودتاي سوم اسفند 1299 ش را طراحي و اجرا کرد. رضاخان ميرپنج با حمايت انگلستان و استفاده از نيروهاي قزاق در اسفند 1299 ش از قزوين راهي تهران شد. حدود نيمه شب سوم اسفند 1299 ش رضاخان و نيروهايش توانستند وارد تهران شوند و احمد شاه را وادارند که حکم رئيس الوزرايي سيدضياء الدين طباطبايي را صادر کند. اولين اقدام کودتاچيان دستگيري تمام کساني بود که احتمال مي دادند به مخالفت با آنها برخيزند. پيرو همين سياست آيت الله مدرس را دستگير کردند. وي چند روزي در محل قزاقخانة قديم زنداني بود تا اين که به قزوين تبعيد شد و تا پايان کار کابينة سيد ضياء که به کابينة سياه مشهور است ، در تبعيد باقي ماند.17 آيت الله مدرس حتي در مجلس نيز با شجاعت و جسارت سخن مي گفت. مسعود انصاري نقل کرده که در زندان «آقاي مدرس پيغام داد که کريم آقا بيايد. پس از آن که سروان کريم آقا (بوذرجمهري) آمد، مدرس به او گفت: آيا ممکنست پيغام مرا به بني عمم برساني ؟ کريم آقا مي پرسد کدام بني عمتان؟ آقاي مدرس مي گويد: به سيد ضياء الدين از قول من سلام برسان و بگو حق تو اين بود به محض اين که ما را گرفتي همه را بکشي و به دار بزني حالا که اين کار را نکردي ديگر هيچ کاري نمي تواني بکني و خودت را خسته مي کني. فرمانفرما و نصرت الدوله و عده اي ديگر به صدا در مي آيند که آقا اين چه پيغامي است؟ چرا سرود يادش مي دهي ؟ آقاي مدرس مي گويد: مطمئن باشيد ديگر سيد ضياءالدين هيچ کاري نمي تواند بکند خيالتان به کلي آسوده باشد» .18

 

پيش بيني آيت الله مدرس درست بود. دولت سيد ضياء بيش از سه ماه دوام نياورد پس از آن قوام‌السلطنه که از حمايت آيت الله مدرس نيز برخوردار بود ، رئيس الوزرا شد و مجلس چهارم را پس از شش سال فترت افتتاح کرد.

 

آيت الله مدرس توانست با راي مردم تهران به مجلس چهارم راه يابد. در اين مجلس او ليدر اکثريت و نايب رئيس اول مجلس بود. 19

 

از کودتاي سوم اسفند به بعد روز به روز بر قدرت رضاخان سردار سپه افزوده شد. او با حمايت انگليس و با استفاده از نا امني و نا آرامي مملکت در نقش منجي مملکت و در منصب وزارت جنگ در رسيدن به اهدافش گام به گام پيش مي رفت. در کابينة قوام السلطنه هم که همين سمت را داشت در صدد برآمد که بودجه نيروهاي نظامي را کاملاً در اختيار گيرد ولي با مخالفت مجلس و رئيس الوزرا روبه رو شد. رضاخان براي رسيدن به خواسته اش شهر را نا امن کرد و به توقيف جرايد و دستگيري و تبعيد مخالفين برخاست. او تصور کرد، مي تواند مجلس و دولت را وادارد که مطابق ميلش عمل کنند. اما آيت الله مدرس که از قدرت‌گيري رضاخان بيمناک بود و آن را تهديدي عليه استقلال کشـــــــور مي دانست نوک تيز حملاتش را متوجه او ساخت و با ايراد سخنراني در مجلس نمايندگان را به مبارزه با سردار سپه فراخواند وبي پروا اعلام کرد که «عجالتاً امنيت در دست کسي است که اغلب ماها خوشوقت نيستيم؟ شما مگر ضعف نفس داريد که اين حرفها را مي زنيد و در پرده سخن مي گوييد، ما بر هرکس قدرت داريم، از رضاخان هم هيچ ترس و واهمه نداريم. ما قدرت داريم پادشاه را عزل کنيم، رئيس الوزراء را بياوريم، سؤال کنيم، استيضاح کنيم، عزلش کنيم و همچنين رضاخان را استيضاح کنيم، عزل کنيم، مي روند در خانه‌شان مي نشينند. قدرتي که مجلس دارد هيچ چيز نمي تواند در مقابلش بايستد، شما تعيين صلاح بکنيد مجلس بر هر چيزي قدرت دارد».20

 

سخنان آيت الله مدرس بازتاب عميق و گسترده اي در مجلس و شهر داشت و نمايندگان و مردم را به رويارويي با رضاخان کشاند. از سوي ديگر رضاخان را هم به عکس العمل واداشت. او افسران نظامي را فراخواند و طي نطقي در جمع آنها با تهديد مجلس از وزارت جنگ استعفا داد. اين رويۀ کار بود. دستجات نظامي به تحريک سردار سپه به منظور ايجاد رعب و وحشت در شهر رژه رفتند. عده اي هم مأمور شدند که به قتل و غارت بپردازند تا شهر را نا امن جلوه دهند. سرداران سپاه و امراي لشکر در شهرستانها هم در اقدامي هماهنگ شده با ارسال تلگرافاتي به تهران مخالفتشان را با استعفاي سردار سپه اعلام کردند. اين موجب وحشت نمايندگان و تضعيف مواضعشان شد و تصميمشان را سست ساخت آنها از ترس با سردار سپه مصالحه کردند . سردار سپه هم متعهد شد که قانون اساسي را رعايت کند21 و دوباره وزير جنگ شد.

 

مدت کوتاهي پس از اين ماجرا کابينة قوام السلطنه سقوط کرد و مستوفي الممالک مأمور تشکيل کابينه شد.22 مستوفي الممالک به صداقت و پاکي شهره بود و همه به او احترام مي گذاشتند. آيت الله مدرس نيز احترام خاصي براي او قائل بود. دکتر سيد عبدالباقي مدرس فرزند آيت الله مدرس نقـــل مي‌کند که «آيت الله مدرس به خانه هريک از رجال کشور مي رفت لقمه ناني با خود مي برد و سر سفره به عنوان غذاي مخصوص تناول مي کرد و چون عادتش بود کسي ناراحت نمي شد فقط در خانه مستوفي الممالک ومشيرالدوله که برايشان احترام فوق العاده اي قائل بود، اين کار را نمي کرد».همچنين نقل مي کند که «مستوفي الممالک تنها کسي بود که مدرس به استقبالش مي رفت و او را آقا خطاب مي کرد».23 با اين وجود آيت الله مدرس با تشکيل کابينه توسط مستوفي الممالک مخالفت کرد، زيرا اوضاع مملکت به گونه اي بود که براي ادارة آن و مقابله با قدرت گيري رضاخان و جلوگيري از نفوذ بيگانگان بايستي فردي قدرتمند بر مسند وزارت مي نشست و مستوفي الممالک با روحية  مدارا و مسامحه و تعلل نمي توانست عهده دار اين امر شود. از اين رو آيت الله مدرس به منظور حفظ مصالح مملکت ناچار شد مستوفي الممالک را استيضاح کند. او در جريان استيضاح با اعلام انزجار از هرگونه مداخلة بيگانگان و لزوم حفظ استقلال کشور در مورد مستوفي الممالک اظهار داشت که «آقا شمشير مرصع است که بايد در روزهاي بزم و ايام سلام به کمر بست ولي قوام السلطنه مانند شمشير فولادي و برنده است که در جنگ به کار مي آيد، مملکت در اين روزها احتياج به شمشير برندة فولادي دارد نه شمشير جواهرنشان».24 در جريان همين استيضاح جملة معروفش را بيان کرد که : «ديانت ما عين سياست ما است و سياست ما عين ديانت ما».25

 

مستوفي الممالک تاب حملات مخالفين را نياورد و ناچار شد، استعفا دهد. پس از او مشيرالدوله مأمور تشکيل کابينه شد. اين دوره با پايان کار مجلس چهارم همزمان بود. مشيرالدوله بايستي انتخابات مجلس پنجم را هم برگزار مي‌کرد ولي سردار سپه که مي‌دانست با انجام انتخاباتي سالم حاميانش به مجلس راه نخواهند يافت با تهديد مشيرالدوله و وزرايش آنها را وادار به استعفا کرد و شاه را تحت فشار قرار داد تا او را به عنوان رئيس الوزرا معرفي کند. احمد شاه نيز همين کار را کرد و به ظاهر براي معالجه رهسپار فرنگ شد. بدين سان کشور را در اختيار سردار سپه قرار داد. سردار سپه که در فکر برقراري جمهوري و تغيير سلطنت بود، دستور داد به سرعت انتخابات مجلس انجام شود. وي با مداخلة اياديش توانست عدة زيادي  از حاميانش را به عنوان نماينده به مجلس بفرستد، اما هنوز آنقدر قدرت نداشت که بتواند مانع ورود مخالفينش به مجلس شود. آيت الله مدرس نيز توانست به عنوان نماينده تهران به مجلس پنجم راه يابد و ليدر اقليت مجلس شود.26 مجلس پنجم در 22 بهمن 1302 شروع به کار کرد.

 

سردار سپه مي خواست تا قبل از نوروز تکليف سلطنت قاجار را مشخص کند و نظام جمهوري را در کشور برقرار سازد . آنها حتي تدارک مراسم اعلام جمهوري را ديده بودند و تعدادي سکة طلا و نقره هم به نام جمهوري ضرب شده و آماده بود،27 اما جمهوري خواهي رضاخان سردار سپه از سر خيرخواهي براي ملت نبود، اين ناني بود که در تنور انگليسها براي ملت ايران پخته شده بود. جمهوري خواهي رضاخان عده اي را فريب داد ولي اکثريت مردم آن را باور نکردند. عين السلطنه دربارة جمهوري خواهي مي نويسد: « مي گويند عما قريب تلگرافات ولايات مي رسد و در جلسه دوم و سيم مجلس مقارن عيد، جمهوريت علم مي شود. انگليسها عثماني را جمهوري کردند ايران را متعاقب آن، بعد مي روند سراغ افغانستان، فقط و فقط براي آن که پادشاه مملکت مستقل مسلمان در عالم نباشد که مسلمانهاي اتباع او به آنها تأسي کنند. انگليسيها هميشه کارها را چند مرتبه حلاجي مي کنند و مي‌سنجند تصميم که گرفتند انجام مي دهند، آن هم نه براي امسال يا ده سال و بيست سال بعد، براي يک قرن و دو قرن ديگر».28 با اين تفاصيل رضاخان  و اياديش با حمايت انگليسيها سعي کردند هر چه زودتر مجلس تشکيل شود تا بتوانند جمهوري مطلوبشان را برقرار سازند، اما مخالفين آنها به رهبري آيت الله مدرس باتمام قوا به مقابله برخاستند. در اولين حرکت سعي کردند با جلوگيري از تصويب اعتبارنامه‌ها وقت مجلس را بگيرند . همين اتلاف وقت فرصتي فراهم کرد تا مردم در جريان امر قرار گيرند. و همانطور که تلگرافهاي فرمايشي در طلب جمهوري از شهرستانها به تهران مي رســــــيد، هسته‌هاي مخالفتهاي مردمي هم شکل گيرند. مخالفت مردم بدانجا رسيد که رضاخان ناچار شد بر در مساجد آژان و قلعه بيگي بگذارد و مساجد بزرگ بازار را تعطيل کند.29

 

جمهوري خواهان که در مجلس با مقاومت سرسختانة آيت الله مدرس روبه رو شده بودند، سعي کردند رضايت او را جلب کنند. نقل مي کنند که «مدرس را به خانه خدايارخان برده بودند . او با زبان چرب و نرمي آغاز سخن نموده است. مدرس مي گويد اصل مطلب را بگو من نمي توانم راضي شوم امروز اين رئيس قوا با چهار نفر روزنامه نويس ساخت مملکت را تغيير بدهد، فردا يک رييس قواي ديگري با هشت نفر روزنامه نويس مي‌سازد و شما را مي خواهد تغيير دهد. مملکت بازيچه نيست که هر روز يک رئيس قوا رژيم مملکت را عوض کند».30

 

جمهوري طلبان پس از نا اميدي از جلب رضايت مدرس سعي کردند او را بترسانند به همين منظور در مجلس دکتر حسين بهرامي (احياء السلطنه) به تحريک تدين سيلي محکمي به آيت الله مدرس زد. اين سيلي تأثيري کاملاً متفاوت با آنچه آنها انتظار داشتند به جا گذارد. در مجلس عدة زيادي از نمايندگان از جمهوري خواهان کناره گرفتند و به اقليت پيوستند. مردم هم به حمايت از آيت الله مدرس به خانه او رفتند و در اطراف مجلس اجتماع کرده  عليه جمهوري شعار دادند. حدود هشت هزار نفر هم در مسجد شاه جمع شدند و مخالفتشان را با رضاخان و جمهوري اعلام کردند.31 کار بدانجا کشيد که «سردار سپه به مدرس پيغام استمالت داده که خر بود، ابله بود نسبت به شما بي احترامي کرد، مدرس جواب گفته: اين سيلي را دست تو زد نه آن بي دين. من کو به همان عقيدة خود باقي هستم و به اين چيزها از ميدان نبرد در نمي روم».32

 

آيت الله مدرس براي جلوگيري از طرح جمهوري در مجلس تدبيري ديگري انديشيد و عده اي از نمايندگان را راهي حضرت معصومه(س) کرد، حتي خرج سفر آنها را نيز پرداخت و بدين وسيله موفق شد جلسه 30 اسفند 1302 ش را از اکثريت بيندازد و مجلس را تعطيل کند. جمهوري خواهان نيز نتوانستند قبل از پايان سال طرحشان را عملي کنند. جلسة بعدي مجلس هم به 2 فروردين 1303 ش موکول شد.33

 

صفحه 1

صفحه 3

 

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
طراحی شده توسط شرکت رايان کاوه


 
www.iichs.org