ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» نشريه الکترونيکي زنان » شماره ۳۰، زنان در جامعه

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

شماره ۳۰، زنان در جامعه 

زنان در جامعه

شمامه خانم در همدان

 

فاطمه معزي

  

علي خان ظهيرالدوله حاکم همدان در سال 1325 ق با مشکل حمله ابوالفتح ميرزا سالارالدوله به سوي طهران در جهت مخالفت با برادر خود محمدعلي شاه روبه رو بود. آشفتگي اوضاع غرب كشور و اقدامات ابوالفتح ميرزا سالارالدوله در خاطرات او بخش عمدهاي را به خود اختصاص داده اما آنچه که در ميان اين هياهو چشمگير بود داستان کوتاه زني است به نام شمامه:

 

امروز [10ربيعالثاني] كليتا صحبت شهر [همدان] از سالارالدوله و اضطراب است. سوار كه امير افخم خبر كرده و سرباز چهارتا چهارتا پنج نفر پنج نفر وارد شهر شده اسلحه و لوازم ميخرند و شايد قريب يكي دو هزار نفر آمده باشند مردم نان و آذوقه زيادي ميخرند و در خانهها انبار ميكنند و از حكومت سپرده شده است كه تا كسي را نشناسند كه نوكر ديوان است و صاحبمنصبش كيست فشنگ به او نفروشند. خلاصه اوضاع غريبي است شمامه خانم كه يك زن فتنهكني است و هميشه سبب آشوب زنهاست امروز اوضاع و اساسي راه انداخته زنها را جمع كرده بود كه فردا سالارالدوله ميريزد به همدان. بياييد فكري كنيم و ماها هم اسباب دفاع بخريم به سهامالسلطنه گفتم او را گرفته روانه قم نمود كه تا اين حرفها هست آنجا دعاگو باشد.

  

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

خاطرات و سفرنامه ظهيرالدوله. به كوشش: دكتر سيفالله وحيدنيا. تهران، ‌نشر آبي، ‌1385. ص 157-158.

  

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org