ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» مقالات » شکل‌گيري جمعيت‌هاي زنان ايراني در دوران قاجاريه پس از مشروطه

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

شکل‌گيري جمعيت‌هاي زنان ايراني در دوران قاجاريه پس از مشروطه 

حميرا رنجبر عمراني

 

در جامعه ايراني دوران قاجار، نقش اجتماعي زنان با علل و عوامل متعدد تاريخي و سياسي، مرتبط بوده است. بررسي اجمالي حيات اقتصادي، فرهنگي، مذهبي و سياسي زنان در دو مقطع پيش از اسلام و پس از اسلام اختصاص يافته است که مميزه‌هاي در جامعه ايراني دوران قاجار، نقش اجتماعي زنان با علل و عوامل متعدد تاريخي و سياسي مرتبط بوده است. در کنار روند کلي حوادث در زمان‌هاي مختلف، برخي از رويدادها نقش برجسته‌تري نسبت به حوادث ديگر داشته‌اند. مهم‌ترين اين حوادث، تغيير و تحولاتي است که از اواسط دوران قاجاريه رخ داد و تغييرات بسياري را اعم از سياسي و فرهنگي در ايران به وجود آورد که بخشي از اين تغييرات، به زندگي زنان اختصاص داشت. عواملي همچون انتشار مطبوعات، تغيير سيستم آموزشي و عموميت يافتن آن، و وقوع انقلاب مشروطه، از جمله اين تغييرات بودند.

 

به دنبال وقايع مذکور، فعاليت‌هاي زنان از شکل انفرادي در محدوده خانواده خارج شد و در بخش محدودي به فعاليت‌هاي اجتماعي اختصاص يافت. تا اين زمان، حضور زنان در اجتماعات، محدود و پراکنده و بدون سازماندهي مشخص بود. ورود زنان به مبارزات علني با حاکميت ازجمله جنبش تحريم تنباکو و مشروطه‌خواهي سبب شد تا شکل جديدي از حضور اجتماعي زنان متجلي شود که تا اين زمان، نظير نداشت. مهم‌ترين نمود آن در تشکيل جمعيت‌هاي زنان و گسترش فعاليت‌هاي فرهنگي آنان، به ويژه در آموزش و پرورش بود. در اين زمان تعداد بيشتري از دختران و زنان به مدارس وارده شده و آموزش و تحصيل مکتب‌خانه‌اي به تحصيل در مدارس به شکل عمومي تغيير يافت. در شيوه‌هاي جديد آموزشي، مفاهيم و انديشه‌هاي جديدي به محصلان القاء مي‌شد که ريشه در فرهنگ آموزشي غربي داشت. اين شيوه‌ها که با اقتباس از روش‌هاي تحصيل در غرب تدوين شده بودند، القائات و تفکراتي را در خود نهفته داشتند که سبب شد، بسياري از فارغ‌التحصيلان آن، به طرفداران تغيير ساختاري جامعه از سنتي به مدرن تبديل شوند و تنها راه نجات و پيشرفت جامعه را در بهره‌گيري از الگوهاي زندگي و تفکر غربي بدانند. همين افراد، به تدريج در مراکز فرهنگي و خدماتي به خدمت گرفته شدند و به اين ترتيب، تفکر مزبور در سازه‌هاي اجتماعي متبلور شد.
 
زنان ايران پس از آنکه در کنار جماعت مردان در فعاليت‌هاي انقلابي و مشروطه‌خواهي حضور فعال خود را نشان دادند، به تشکيل جمعيت‌هاي خاص زنان اقدام کردند. اما از آنجا که در آغاز پيدايش اين گونه جمعيت‌ها شرايط فرهنگي، اجتماعي مناسبي وجود نداشت، اغلب به شکل سرّي و مخفيانه عمل مي‌کردند.
 
مورگان شوستر در کتاب خود مي‌نويسد: «اگر در اروپا و امريکا، زن‌ها تشکيل انجمن مي‌دهند، جاي تعجب نيست. اما زنان مسلمان روبسته ايران در انجمن‌ها فعاليت سرّي انجام مي‌دهند.» 1
 
فعاليت اين جمعيت‌ها در مراحل نخستين بيشتر در زمينه سياست‌هاي دولت در داخل کشور و يا روابط خارجي بود. به عنوان مثال، انجمن مخدرات وطن که به رياست بانو آغابيگم در تهران و به سال 1328ﻫ . ق تأسيس شد. 2 هدف خود را دفاع از استقلال کشور، مخالفت با وام از بيگانگان و مصرف کالاهاي خارجي و تبليغ و مصرف کالاهاي داخلي اعلام نمود. ديگر جمعيت‌هاي زنان که در همين دوران با اهداف مشابه فعاليت مي‌کردند، انجمن نسوان، شرکت خيريه خواتين ايران، انجمن همت خواتين، اتحاديه نسوان، هيأت خواتين مرکزي بود. مهم‌ترين حرکت جمعي تمامي اين جمعيت‌ها در جريان ترتيب دادن يک تظاهرات گسترده عليه اولتيماتوم روسيه به ايران و در مخالفت با سياست‌هاي اين کشور در ايران صورت گرفت. 3
 
در مورد چگونگي سازماندهي و ارکان جمعيت‌هاي فوق، اطلاعات دقيقي در دست نيست و تنها در برخي منابع اشارات اندکي به آن شده است. «شماري از انجمن‌هاي نيمه‌سرّي زنان که به وسيله يک کميته مرکزي هماهنگ مي‌گرديدند، در تهران وجود داشتند.» 4
 
مهم‌ترين سند در مورد جمعيت‌ها و عملکرد آنان، اساسنامه‌هايي است که در آغاز تأسيس هر جمعيت، تدوين مي‌شد. اعضاء و مؤسسان اوليه، نقش تعيين‌کننده‌اي در ماهيت جمعيت‌ها داشتند. اغلب رهبران و مؤسسان جمعيت‌ها زنان منسوب به خانواده‌هاي فرهنگي، سياسيون و يا اشراف بودند. مسئله منسوب بودن آنان به مردان سياسي به خصوص از آن جهت که اغلب، با نام همسر يا پدر خود در جمعيت‌ها فعاليت مي‌کردند، بارزتر مي‌شود. آغابيگم ــ دختر روحاني معروف هادي نجم‌آبادي، زوجه ملک‌المتکلمين، همسر يپرم‌خان، محترم اسکندري ــ از شاهزادگان قاجار ــ بي‌بي وزيراُف، طوبي آزموده، دره‌المعالي، صفيه يزدي، صديقه دولت‌آبادي، ماهرخ گوهرشناس، تاج‌السلطنه و افتخارالسلطنه ــ دو تن از دختران ناصرالدين شاه ــ و... 5 از اين افراد هستند.
 
پس از آنکه فعاليت جمعيت‌ها علني شد، 6 برخي از اعضاي وابسته آنها در روزنامه‌ها مطلب مي‌نوشتند و به اين وسيله، افکار و اعتقادات خود را در جامعه منتشر مي‌ساختند. برخي ديگر، همچون مريم عميد مزين‌السلطنه درکنار تأسيس انجمن، مدارس دخترانه رانيز اداره مي‌کردند. او ابتدا در سال1292 روزنامه شکوفه را منتشر و پس از مدتي، چند مدرسه دخترانه تأسيس کرد. سپس در سال 1332ﻫ .ق انجمن زنان را به وجود آورد واز آن پس، روزنامه شکوفه دراختيار انجمن گذاشته شد. 7 هدف تشکيل اين انجمن در روزنامه شکوفه چنين آمده است:
1. ترويج مصرف اشياي ساخت ايران؛ 2. ترقي صنايع هنري دختران و شاگردان مدارس؛ 3.کسب تربيت علم و هنر
 
گرچه بيشتر انجمن‌هاي فعال در تهران مستقر بودند، ولي در برخي از شهرهاي ايران مانند اصفهان، آذربايجان و مشهد نيز تأسيس شدند. از آنجا که اين جمعيت‌ها فاقد يک نشريه مستقل بودند، پيام‌هاي خود را به وسيله نامه به روزنامه‌ها و نشريات عمومي منتقل مي‌ساختند و به تدريج، خود را به جامعه معرفي مي‌کردند. در واقع، رکن اساسي موفقيت يک جمعيت براي معرفي اهداف و انديشه‌هاي خود به جامعه، داشتن يک نشريه مستقل بوده است.
 
از ديگر افرادي که کار خود را به تدريج از عرصه آموزش و مطبوعات آغاز کرد و سپس به تأسيس انجمن دست زد، صديقه دولت‌آبادي بود. پدر وي ــ حاج ميرزا هادي دولت‌آبادي ــ از سران فرقه ضاله بابيه در اصفهان بود. صديقه دولت‌آبادي، تحصيل را در منزل و به شکل خصوصي به انجام رساند و پس از آن به عرصه فعاليت‌هاي اجتماعي وارد شد. در سال 1296 مدرسه دخترانه‌اي به نام مکتب‌خانه شرعيات در اصفهان تأسيس کرد. وي در سال 1297 انجمني به نام شرکت خواتين اصفهان را بنيان نهاد و مرامنامه‌اي در سه ماده تدوين نمود که عبارت بود از:
1. طرز لباس پوشيدن؛ 2. لباس دوختن؛ 3. صرفه‌جويي
 
پس از آن در سال 1299 روزنامه زبان زنان را منتشر ساخت. در سال 1300 به تهران مهاجرت کرد و شرکت آزمايش بانوان را پايه‌گذاري کرد. اين جمعيت تا سال 1303 فعاليت داشت. در مرامنامه اين جمعيت، بيشترين تأکيد بر عدم وابستگي به فرهنگ بيگانه و تربيت زنان و دختران بود. 8
 
اما صديقه دولت‌آبادي در دوره پهلوي که شرايط براي فعاليت‌هاي ضد ديني و ضد فرهنگي متجددين فراهم شد از مروجين فرهنگ غربي در ايران بود.
 
اين جمعيت‌ها براي کسب مشروعيت اجتماعي و حفظ حيات خود، عمده‌ترين اهدافشان را تربيت زنان و دختران با تکيه بر شعائر اسلامي عنوان مي‌کردند. جمعيت نسوان وطن‌خواه که در سال 1302 تأسيس شد، در اساسنامه خود، تربيت دختران، ترويج صنايع وطني، باسواد کردن زنان، نگاهداري از دختران بي‌پناه، تأسيس مريضخانه براي زنان فقير، تشکيل هيأت تعاوني به منظور تکميل صنايع داخلي، مساعدت مادي و معنوي نسبت به مدافعين وطن در هنگام جنگ و به‌ويژه، حفظ شعائر اسلامي را مورد تأکيد قرار داد. 9
 
به تدريج، هرچه از دوران اوليه اين جمعيت‌ها گذشت، شعارهايي که در حفظ ارزش‌هاي اسلامي، استقلال مادي و معنوي وطن و غيره داشتند، به فراموشي سپرده و نمونه ايده‌آل آنان، زنان غربي شد. يکي از اولين جمعيت‌هاي داراي اين اهداف و خصايص، «انجمن آزادي زنان» بود. بامداد در اين مورد مي‌نويسد:
 
             پيش از آنکه آتش جنگ بين‌الملل اول روشن شود، تعدادي از مردان و زنان ايران به واسطه مسافرت به خارج و تماس با اروپاييان، تا اندازه‌اي با تمدن جديد آشنا شده بودند. جمعي به فکر افتادند وسيله‌اي برانگيزند که زنان اين سامان را به معاشرت و حضور اجتماعي که مردان در آن شرکت دارند، عادت بدهند و به مسائل اجتماعي وارد کرده، علاقه‌مند سازند. پس از مدتي شور و تبادل افکار چنين نتيجه گرفتند که انجمن آزادي زنان را تشکيل بدهند.
 
بامداد در ادامه توضيحاتش در مورد اين انجمن مي‌افزايد که جلسات اين انجمن هر دو هفته يک بار برگزار مي‌شد. پدران و برادران، دختران و خواهران خود را همراهي مي‌کردند و زنان در معيّت شوهران خود به انجمن مي‌رفتند و افراد مجرد که کسي را همراه نداشتند، از حق ورود به جلسات محروم بودند و اين، اولين اجتماع زنان و مردان بود. در جلسات انجمن، زنان در مورد مسائل مختلف به بحث مي‌پرداختند. دو تن از دختران ناصرالدين شاه ــ تاج‌السلطنه و افتخارالسلطنه ــ در اين انجمن عضويت داشتند. 10
 
در اين دوره، انجمن‌هاي زنان به لحاظ مالي از حمايت دولت بي‌بهره بودند و بودجه شخصي مؤسسان و حق عضويت اعضاء، تنها منبع مالي آنان به شمار مي‌رفت. به همين دليل نيز از استقلال نسبي برخوردار بودند. اغلب اين جمعيت‌ها، تربيت دختران و زنان، حمايت از صنايع داخلي و مسائلي از اين قبيل را سرلوحه کار خود قرار مي‌دادند و نسبت به مسائل سياسي نيز حساسيت‌هاي خاص خود را داشتند.
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
1. مورگان شوستر. اختناق ايران،‌ ترجمه ابوالحسن شوشتري، تهران، چاپخانه کاويان، 1334، ص 238-239 .
2.  عبدالحسين ناهيد. زنان ايران در جنبش مشروطه ايران، تبريز، نشر احياء، 1360،‌ ص 63 .
3. ژانت آفاري. انجمن‌هاي سرّي زنان در نهضت مشروطه. ترجمه دکتر جواد يوسفيان. بي‌جا، نشر بانو، 1377. ص 21 .
4. مورگان شوستر. همان کتاب. ص 191 .
5. ژانت آفاري. همان کتاب. ص 23 .
6. تقريباً پس از تشکيل مجلس دوم و پديد آمدن فضاي لازم، انجمن‌ها فعاليت خود را علني کردند.
7. قويمي، فخري. کارنامه زنان مشهور ايران در علم، ادب، سياست، مذهب، هنر، تعليم و تربيت. تهران، وزارت آموزش و پرورش، 1352، ص 169 .
8. بدرالملوک بامداد. هدف پرورش زن. تهران، نشريات شرکت مطبوعات، 1318،‌ ص52 ؛ منوچهر خدايار محبي. شريک مرد. تهران، تابان، 1325. صص 9-12 .
9. بدرالملوک بامداد. همان کتاب. صص 47-48 .
10. بدرالملوک بامداد. همان کتاب. صص 7-8. بايد توجه داشت که بامداد، خود از کساني بود که الگوي مطلوب زندگي زنان ايراني را تمدن غرب مي‌دانست و هر نوع تحرک از آن نوع را مي‌ستود. به همين دليل، انجمن آزادي از نظر او جمعيتي بود که مطلوب زنان و وسيله پيشرفت و تعالي آنان محسوب مي‌شد.



نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org