آموزشگاه مددكاري
در اسفند 1343 در هجدهمين كميسيون مقام زن، هيأت نمايندگي ايران برنامه تأمين نيروي انساني لازم براي آموزش و ارتقاي وضعيت اقتصادي، اجتماعي زنان در روستاها و مناطق محروم را طرح و پيشنهاد كرد. در تابستان 1344، پس از سفر هيأت نمايندگي سازمان ملل به ايران، گزارشي براي سازمان در بهار سال 1345 طرح تأسيس آموزشگاه مددكاري زنان روستايي تهيه شد. 18
پس از تصويب دولت، اجراي اين طرح به عهده سازمان زنان ايران گذاشته شد. دوره آموزش در اين طرح يازده ماه بود كه به موجب آن فارغالتحصيلان ميبايست به استخدام وزارت آباداني و مسكن يا وزارت تعاون و امور روستا درميآمدند و زير نظر آن وزارتخانهها به روستاها اعزام ميشدند. از سال 53 ـ1352 با توجه به گسترش فعاليتهاي سازمان زنان ايران، طول دوره به هجده ماه در چهار رشته تخصصي افزايش يافت. طبق قانون، بخشي از فارغالتحصيلان نيز در مراكز رفاهي سازمان زنان ايران مشغول ميشدند. در سال تحصيلي 1345، وزارت علوم و آموزش عالي در يكصدودومين جلسه شوراي گسترش آموزش عالي تأسيس دوره فوق ديپلم آموزشگاه را تصويب كرد و آموزشگاه با ضوابط آموزش عالي به كار خود ادامه داد.
علاوه بر آموزش، دانشجويان ملزم بودند كه فعاليتهاي فراآموزشي نيز انجام دهند. شركت فعال دانشجويان در زمينه برپايي نمايشگاههاي زن با هدف تبليغ فعاليتهاي سازمان، جمعآوري تأليفات و ترجمههاي بانوان ايراني در زمينه پيشرفت زنان، شركت در مراسم روز هفده دي (سالروز كشف حجاب) و شركت فعال در مراكز رفاه خانواده در تهران به منظور تبليغ اهداف سازمان در ميان زنان، انجام فعاليتهاي آموزشي و تبليغي در ميان زنان ساكن جنوب شهر به منظور جلب نظر آنان براي شركت در انتخابات دو مجلس، شركت در بزرگداشت سالروز جشن شاهنشاهي و جشن مهرگان، ازجمله اين فعاليتها بود. از اينرو، مشخص ميشود كه نيروهاي فارغالتحصيل از آموزشگاه مددكاري، بيشتر نيروهاي تبليغاتي محسوب ميشدند تا ابزار خدماتي در خدمت عموم طبقات جامعه. و اقداماتي نظير مبارزه با بيسوادي و فعاليتهاي آموزشي زمينهسازي براي ترويج الگوها و فرهنگ غربي در ايران بود. كه عمدتاً با هدف ساختارشكني فرهنگي و هنجارشكني اجتماعي صورت ميگرفت.
آنچه از گزارشهاي منتشر شده سازمان استنباط ميشود، آن است كه بيشتر فارغالتحصيلان اين آموزشگاه به خدمت مراكز رفاه خانواده در بخش مركزي (تهران)، ارتش، بيمارستان بوعلي، سازمان ذوب آهن ايران، و سازمان بيمه خدمات اجتماعي درآمدند. به اين ترتيب، اگرچه هدف اصلي تشكيل اين آموزشگاه تأمين نيروي انساني لازم براي مناطق دور افتاده و محروم بود، اما هيچيك از اين نيروها به روستاها و مناطق محروم اعزام نشدند 19.
فعاليتهاي تبليغاتي
سازمان زنان كه به منظور اجراي سياستهاي فرهنگي، اجتماعي دولت در سطح طبقات مختلف زنان ايران آغاز به كار كرد، بيشتر فعاليتهاي خود را در قالب فعاليتهاي فرهنگي ارائه ميداد. به همين دليل، سياستهاي خود را در زمينههاي مختلف اعم از فعاليتهاي چاپ و نشر و تهيه برنامه تبليغاتي در رسانههاي صوتي و تصويري، هماهنگ ميساخت.
فعاليتهاي سازمان در زمينه چاپ كتب، مقالات و عكس، در خدمت اهداف اساسي سازمان به منظور ارائه مفهوم جديد از زن و نيز ارائه الگوهاي فرهنگ غربي صورت ميگرفت.
بيشتر انتشارات صرفاً با هدف چاپ كتابهايي در زمينه تحولات زندگي زن ايراني در دوره پهلوي و بزرگنمايي آن صورت ميگرفت. ازجمله اين كتابها ميتوان به زن ايراني از شاليزار تا وزارت؛ تاريخچه فعاليت شوراي عالي زنان ايران، چهره زن ايراني، گزارش نقش زنان در برنامه ششم عمراني كشور، نيروي زنان در خدمت جامعه، تاريخچه بزرگ، و تاريخچه لباس اشاره كرد. دو كتاب آخر، بهترين نوع لباس را لباس و نوع آرايش زن در دوره پهلوي معرفي ميكند و آن را نشانه آزادي و احقاق حقوق زنان در نوع پوشش، معرفي ميكند.
برخي از كتابهاي منتشر شده، آموزش ساده قوانين و مقررات بود كه به دليل سطح پايين سواد، اغلب براي كارگران، روستاييان و برخي طبقات پايين چاپ ميشد. چاپ اين كتابها بخش اندكي از انتشارات را به خود اختصاص ميداد.
فعاليتهاي حقوقي
واحد حقوقي سازمان با توجه به اهداف سياسي، فرهنگي حكومت و با تعاريف جديد از حقوق و برابري زنان و مردان، برنامهريزي شد. اين واحد با هدف القاي تفكر و فرهنگ جديد به جامعه در جهت تبليغاتي، اقدام به انتشار جزوات و كتابهاي مختلف در زمينه حقوق زنان ميكرد و حقوق جديدي را مطرح ميساخت كه مبناي آن، تحولات حقوقي كشورهاي غربي بود. علاوه بر اين، با تشكيل سمينارها و جلسات مختلف سعي در القاي اين مفاهيم در فرهنگ عمومي داشت.
يكي از عمدهترين اقدامات سازمان زنان، تلاش در جهت تدوين و اجراي قانون حمايت از خانواده با همكاري انجمن زنان حقوقدان بود. اين قانون در 25 خرداد 1346 به تصويب رسيد كه سازمان زنان، تبليغات گستردهاي را به اين قانون اختصاص داد. قانون مذكور كه مواد آن برگرفته از قوانين كشورهاي اروپايي بود، در كتب مختلف به وسيله انجمن زنان حقوقدان و سازمان زنان ايران منتشر شد. در واقع قانون حمايت خانواده به منظور آزاد كردن نيروي ارزان كار زن بود تا نيازهاي جامعهاي با اقتصاد سرمايهداري را در صنايع مونتاژ و وابسته تأمين كند. از طرف ديگر، قوانين حمايت از خانواده كه با شعار حقوق زن تدوين شد، بر بسياري از جنبههاي زندگي زنان ضربه زد و آنان را از مسير واقعي خود منحرف ساخت. در واقع با تشكيل شوراي عالي زنان و سازمان زنان ايران، جمعيتهاي مختلف زير نظر اين دو سازمان با توالي زماني متفاوت، تحت تأثير سياستهاي هماهنگسازي حكومت قرار گرفتند و كارآيي لازم را از حركت زنان گرفتند.
فعاليتهاي سياسي
علاوه بر شركت مستقيم اعضاي سازمان زنان ايران در فعاليتهاي سياسي و همكاري با حزب رستاخيز و رابطه تنگاتنگ اعضاء با دربار و سياسيون كه نشانه بارز عملكرد سياسي سازمان زنان بود، دلايل ديگري نيز مؤيد دخالت سازمان زنان ايران در امور سياسي مورد نظر حكومت بود كه عبارتند از:
ــ ارتباط هماهنگ اعضاي سازمان با حزب رستاخيز ايران
ــ ارتباط نزديك سازمان زنان ايران با رژيم صهيونيستي به عنوان رژيم مطرود كشورهاي مسلمان
ــ ارتباط سازمان زنان ايران با سازمانها و جمعيتهاي امريكايي و تبليغ عملكرد سازمان در رسانههاي امريكا و كشورهاي ديگرــ همكاري نزديك سازمان زنان ايران با كميسيون مقام زن و اركان اجرايي سازمان ملل متحد در ارتباط مستقيم با طرحهاي سياسي حكومت و برنامههاي مورد نظر هماهنگسازي تمدنها از سوي سازمان ملل
ــ هماهنگي سازمان با طرحهاي ضد حجاب در ادامه مقابله حكومت پهلوي با فرهنگ و آداب و سنن بومي
الف) رياست اشرف پهلوي بر سازمان زنان
در واقع شخصيت اشرف پهلوي بخش منفكناپذير هويت سازمان زنان ايران ميباشد هرچند درباره اين زن مطالب فراواني به رشته تحرير درآمده ولي در عين حال، اشاره به برخي نكات، راهگشاي شناخت انديشه حاكم بر سازمان زنان ايران خواهد بود.
بيشتر منابع بر قدرتطلبي و زيادهخواهي اشرف تأكيد دارند. او از هر وسيلهاي در جهت بسط نفوذ و قدرت خود بهره ميگرفت. اشرف همواره سعي ميكرد كه افراد بيشماري را در حيطه قدرت خود قرار دهد. به همين دليل با استفاده از نفوذ و نسبت خود با شاه، افراد را به پستها و مقامات مختلف ميگمارد. به اين ترتيب، بر عده بيشماري تسلط يافت؛ زيرا اين افراد كه خود را مديون وي ميدانستند، مجري بسياري از تمايلات و منويات شخصي وي ميشدند. 20
در تفسيري از روحيات وي آمده است: «انگيزههايش نادرست و اقداماتش مزورانه است. لكن از چنان عزم و ارادهاي برخوردار است كه شاه به آن نيازمند ميباشد.» 21
افزايش درآمدهاي نفتي، فساد مالي بيش از حدي را بر خاندان سلطنتي و برخي از متنفذين و سياسيون عارض كرد اشرف پهلوي از اين قاعده مستثني نبود. 22 به دليل وجود شايعات بسيار زياد در مورد فساد مالي و اخلاقي خانواده سلطنتي شاه تصميم گرفت كه به افراد خانواده خود، سمتهايي را در زمينه امور خيريه و عامالمنفعه اجتماعي تفويض كند. تا با حضور در ميان عموم مردم و ارائه خدمات رفاهي و خدماتي، از بدبيني مردم نسبت به ايشان بكاهد و محبوبيت اجتماعي نسبي به دست آورند. به همين دليل، جامعه شير و خورشيد سرخ را به شمس، محيط زيست را به عبدالرضا، امور ورزشي و بخشي از آموزش نظامي را به غلامرضا، نظارت بر برنامههاي عمراني استانهاي گيلان و مازندران را به شهناز و رياست جمعيتهاي زنان را به اشرف سپرد.
اشرف كه از هر راهي درصدد افزايش قدرت و نفوذ خود استفاده ميكرد، از اين سمت استقبال كرد. او با سمت رياست عالي شوراي عالي زنان ايران و سپس، رياست عالي سازمان زنان ايران در رأس قشر جديدي از جامعه قرار گرفت. ضمن آنكه با اين عنوان، منادي آزادي و حقوق سياسي، اجتماعي جديد براي زنان ايراني شد. 23 او به اين وسيله درصدد كسب محبوبيت و وجهه جديد براي خود نيز بود.
رياست اشرف بر اين سازمان بيانگر نقشههاي شومي بود كه رژيم پهلوي و بيگانگان براي نابودي جامعه و خانواده ايراني با ترويج فرهنگ منحط غربي طراحي كرده بودند.
اشرف با استفاده از نفوذ و قدرت خود تصميم داشت كه در ميان زنان عضو شورا و پس از آن، سازمان زنان، افرادي را به خدمت بگيرد كه به بسط دايره نفوذ و اقتدار وي كمك كنند. اگرچه با شعار اعطاي حقوق سياسي به زنان، منظور نظر اشرف حاصل شد، ولي زناني كه در رأس سازمان زنان ايران قرار گرفتند، به ابزارهاي اجرايي اشرف تبديل شدند. استفاده از زنان در مشاغل اداري و سياسي، جزو برنامههاي شاه عنوان شده بود كه البته بيشتر به منظور ابزارهاي تبليغاتي در داخل و خارج كشور از آن سود ميجستند. اما اشرف در اين راه پيشقدم شد. وي سعي كرد كه در انتخابات اوايل سال ،1345 تعدادي از زنان عضو شوراي عالي را نامزد مجلس كند. اما اين برنامه هنوز در سياستهاي شاه قابل اجرا نبود و به همين دليل، با مخالفت وي روبهرو شد. شاه براي دور كردن اشرف از صحنه انتخابات، او را به اروپا فرستاد و او را تا پايان انتخابات در همانجا نگه داشت. 24 علت اصرار اشرف برگماردن زنان عضو شوراي عالي زنان در پست وكالت مجلس آن بود كه اين زنان مجري سياستها و انديشههاي وي شوند و در حقيقت دايره نفوذ او را گسترش دهند. 25 بيشتر زناني كه در رأس شوراي عالي زنان و يا سازمان زنان ايران قرار ميگرفتند، از اقشار سياسي و طبقات مرفه جامعه بودند و از مشكلات و معضلات عموم زنان آگاهي نداشتند و بيشتر فعاليت خود را صرف برنامه تبليغاتي و تشريفاتي سازمان ميكردند. از جمله اين افراد فريده ديبا، مهرانگيز دولتشاهي، مهناز افخمي، فرخرو پارسا و... بودند.
در دوره بيست ويكم مجلس، زنان بسياري كه از سوي رژيم به مجلس راه يافتند، در انجمنهاي زنان، آموزش و پرورش، و امور مربوطه به زنان فعاليت داشتند. شايد مهمترين عامل انتخاب و اهميت آنها شركت در اين فعاليتها بود. علاوه بر اين، زناني كه از پيشينه فعاليت سياسي يا وابستگيهاي خانداني به عناصر قدرت و نيز نظر مساعد شاه برخوردار بودند، به مجلس راه يافتند. آنان همه از قشر زنان شاغل بودند. كساني كه به طور متفرق تلاش ميكردند، تنها جنبه حضور ظاهري داشتند و هرگز از ميان زنان طبقه پايين كه بخش اعظم زنان كشور را تشكيل ميدادند، نمايندهاي وجود نداشت. بنابراين ميتوان گفت كه حضور زنان در صحنه سياست ايران، تنها بر مبناي ادعاها و تبليغات ظاهري و بدون پشت سر گذاشتن دورههاي منطقي رشد سياسي انجام ميشد و سازمان زنان ايران كه از ابتداي شكلگيري خودادعاي غيرسياسي بودن داشت، بهطور مستقيم واردجريانات انتخابات فرمايشي مجلس شد.
وابستگي سازمان زنان به حزب رستاخيز
يكي ديگر از فعاليتهاي سياسي سازمان زنان، وابستگي و ارتباط تنگاتنگ آن با حزب رستاخيز ايران بود. حزب رستاخيز ايران، تنها حزب سياسي مجاز در كشور محسوب ميشد كه در 11 اسفند 1353 به دستور شاه تأسيس شد. اين حزب، ماهيتآ يك نهاد دولتي بود و حتي بودجه مخصوصي نيز براي آن تعيين شده بود. سازمان زنان ايران در هماهنگي كامل با حزب رستاخيز، برنامههاي تبليغاتي دولت را پيش ميبرد و اعضاي آن در حزب، نقش فعالي داشتند.
ج) ارتباطات خارجي سازمان زنان
سازمان زنان ايران، در راستاي سياستهاي منطقهاي و بينالمللي حكومت پهلوي، ارتباطات خارجي خود را گسترش داد.
ارتباطات خارجي سازمان زنان را ميتوان به چند دسته تقسيم كرد، ارتباط با كشورهاي همسايه تركيه، پاكستان و گاه عراق، ارتباط با كشورهاي غربي به ويژه امريكا، ارتباط ببا برنامههاي سازمان ملل و ارتباط با رژيم صهيونيستي ازجمله آنها به شمار ميرود. 26
يكي از قابل توجهترين مسائل پيرامون ارتباطات خارجي سازمان زنان ايران، سفرهاي پرهزينه و تشريفاتي اشرف پهلوي و نزديكان وي به كشورهاي مختلف، بود. اين سفرها اغلب از محل بودجه سازمان زنان ايران و با هدف سودجويي بيشتر، ترتيب داده ميشد. حتي اشرف پهلوي طي درخواست مستقيم به بهانه كمبود بودجه، اعتباراتي را نيز از شاه درخواست كرد. اختصاص بودجههاي هنگفت براي سفرهاي رياست سازمان يا مأموران عاليرتبه آن با اهداف خدماتي سازمان و شعار پيشبرد زندگي اجتماعي زنان، فاصله زيادي داشت. 27
مسافرتهاي اشرف پهلوي با عنوان رياست سازمان زنان به نيويورك، جزو برنامههاي دائمي وي بود. 28 شايد به دليل همين هزينههاي تشريفاتي كلان و سودجوييهاي شخصي بود كه بسياري از شعب سازمان زنان ايران، تعطيل و متروك بودند؛ زيرا طبيعي است كه با وجود صرف چنين مخارجي، بودجهاي براي فعاليتهاي اساسي سازمان باقي نميماند.