در اين شماره بخشهايي از کتاب زنان ايراني و راه و رسم زندگي آنان که سفرنامه زني انگليسي است نقل ميشود به نام کلارا کوليور رايس، ترجمه دکتر اسدالله آزاد که مربوط به دوره قاجار است. در مقدمه کتاب تنها معرفياي که از نويسنده ميشود به اين شرح است: «زني انگليسي و همسر يکي از ماموران عضو هياتهاي مذهبي و تبليغي مسيحي ساکن جلفاي اصفهان» اين سفر مربوط به اواخر دوره قاجار است. بخشهايي که در اين شماره نقل ميشود مربوط به حضور زنان در مراسم عزاداري ماه محرم است.
در ايران ماه محرم از تقدس خاصي برخوردار است. با نزديک شدن آن چنين شوريدگيهايي بوجود ميآيد و حتي تا سرحد ديوانگي ميرسد. در اغلب شهرها يک يا دو منزل وسيع وجود دارد که در آنجا شبيهخواني برگزار ميشود. مسلمانان متقي در مواردي بسيار براي اين منظور وقفهايي ميکنند. به طور کلي صحن حياط محل اجراي تعزيهخواني ميشود بر ديوارهاي آن قالي ميآويزند چراغاني ميکنند و صحنه بر روي حوض بر پا ميشود .در تمام نقاط دلخواه جايگاههايي براي نشستن تعبيه ميگردد روي ديوارها، درختان، و پشت بام به نشستن هزاران تماشاگر اعم از زن و مرد تخصيص مييابد. زنان شهري با عزم ديدن مراسم شبيه خواني به محل برگزاري آن هجوم ميآورند و همه در کنار هم مينشينند (در يکي از اين مراسم شمار زنان چهار هزار تن بوده است) مردان با ترکههاي بلندي در دست ميايستند و نظم را برقرار ميسازند. دريچههاي خاصي ويژه زنان طبقه فرادست نگاهداري ميشود، لکن بر آنها دو يا سه پرده ميآويزند. در يکي از اين مراسم که به منزله تماشاچي حضور داشتم بر پنجرهاي که ميبايست از آن جا به تماشاي برنامه بپردازم دو پرده سفيد و بر روي آنها يک پرده سياه آويخته بودند...