زنان در جامعه
زنان و نان
فاطمه معزي
سال 1323ق سالي سخت براي مظفرالدين شاه قاجار بود. از سويي او خود را براي سفر به فرنگ آماده ميکرد و از سويي ديگر بلوايي بر سر لباس نوز برپا بود که اختلافات وي با تجار اين بلوا را دامن ميزد. سلطان عبدالمجيد ميرزا عينالدوله صدراعظم مخالفان بسيار داشت و هر روز در گوشهاي از شهر جلسهاي توسط مخالفان در اعتراض به آن اوضاع برقرار ميشد. محمدعلي ميرزا وليعهد براي اداره امور در غياب پدر به طهران آمده است که خود چندان آوازه خوشي در حکومت ندارد. تجار در اعتراض به عملکرد گمرک و نوز ابتدا به صدراعظم اعتراض بردند و چون پاسخي مناسب دريافت نکردند در نوزدهم صفر 1323 به حضرت عبدالعظيم پناه برده بست نشستند.
تمامي اين مسائل به يک سو خوراک مردم به سختي به دست ميآمد، گوشت در طهران ناياب شده بود «در هر دکاني دو، سه لاشه گوسفند بيشتر نيست و مردم در اطراف دکان قصابي ازدحام دارند» 1 و نان نيز ماجراي خود را داشت: « روزي هزار تومان از نانواخانهها ميگيرند و در عوض نان مخلوط به خاکه نجاري به ما ميدهند و ميگويند آرد حاج ترخان است. ناني که در سابق يک من دو عباسي منتها سه عباسي بود حالا بايد يک من سه هزار بخريم...». 2 گراني گوشت به جاي خود اما از کمبود و گراني نان نميشد گذشت. گراني نان زنان را از اندرونها به خيابان آورد و به شخص شاه و وليعهد شکايت بردند. گوشههايي از اين اعتراضات در يادداشتهاي عبدالحسين خان ملکالمورخين روايت شده است.
اولين برخورد زماني روي داد که شاه چند روز پيش از سفر خود به فرنگستان، به زيارت حضرت عبدالعظيم رفت، زنان در حضرت عبدالعظيم اعتراض خود را با جسارت بيشتري به گوش او رساندند: «در سلخ صفر (1323) که شاه به زاويه مقدسه حضرت عبدالعظيم عليهالسلام رفت زنها از طهران و از آنجا جلو شاه را نزديک زنجير بست به اجماع گرفتند و فحش زياد به او دادند و گفتند نان و گوشت و ساير نرخها گران و ناياب است». 3
شاه طهران را در روز دوم ربيعالاول 1323به قصد فرنگ ترک کرد بدون آنکه راهحلي در پيش روي معترضان بگذارد. يک روز بعد زنان پيگير شکايت خود به خانه وليعهد محمدعلي ميرزا رفتند: «در سوم ربيعالاول (1323) جمعي از زنان به درب خانه وليعهد رفته شکايت از نان و گوشت طهران مينمايند. از قرار مذکور دو روز مهلت خواسته که نظم بدهد. در روز چهارم نان قدري بهتر بود. سبب کمي نان به جهت اين است که صدراعظم گندم خراب فاسد ديواني را به نانوا به قيمت گران فروخته است». 4
وعده وليعهد صورت عمل نيافت و در دهه دوم ربيعالاول زنان در شکايت از وضع نان شکوه به او بردند: «در عشر دوم ربيعالاول (1323) عمل نان طهران سخت است. هر روز زنها به وليعهد عارض ميشوند و او هم وعده اصلاح ميدهد و خود وليعهد عرايض مردم را از پا تا سر ميخواند و حکم ميکند، لکن ترتيب امور طوري شده که پيشرفت ندارد». 5
«اعتراض زنان در خصوص گراني نان به جايي نرسيد حتي با تهديد حاکم طهران، علاءالدوله، که خبازان را احضار کرد و گفت: من ميرغضب ميباشم، اگر سعدالسلطنه عوض اينکه يک من سير کم ميداديد يک سير نقره ميگرفت، عوضش من از گوشت بدن شما مقراض ميکنم». 6 در گزارشات اين سال نرخ نان ثابت نيست و کاهش قيمت نيز با کاستن از وزن نان همراه است.
|
|
نمايي از نانوايي دوره ناصرالدين شاه
|
_____________________________
1. عبدالحسين خان سپهر، يادداشتهاي ملکالمورخين، به اهتمام: دکتر عبدالحسين نوايي، تهران، زرين، 1368، ص 134 .
2. ناظمالاسلام کرماني، تاريخ بيداري ايرانيان، به اهتمام: سعيدي سيرجاني، تهران، انتشارات بنياد فرهنگ ايران، 1347، ج 1، ص 57 .
3. عبدالحسين خان سپهر، ص 146 .
4. همان، ص 151 .
5. همانجا.
6. همان، ص 218 .