|
مروري بر آثار منتشره از سوي دكتر احسان نراقي، صاحب
نظر علوم اجتماعي نشان ميدهد كه انديشههاي او
برخاسته از نوعي عملگرايي در چهارچوب روشهاي
غيرانقلابي است. او با توجه به اينكه با بسياري از
شخصيتهاي درجه اول فرهنگي، سياسي و نظامي رژيم
گذشته ارتباط و آشنايي نزديك داشت اطلاعات جالبي در
سينة خود جاي داده كه آگاهي از آنها ميتواند براي
علاقه
مندان رخدادهاي تاريخ معاصر مفيد
باشد.
|
ميدانيد كهبعد از جنگجهانيدوم،
انگلستانبهتدريججايخود را بهآمريكاميداد و
هدفشوروياز اينپسمبارزهبا آمريكا بود.
انگلستانبهدنبالحفظمنافعنفتيخود در جنوبايران، در
جريانبحرانآذربايجانتقريباً مخالفتيبا
اعطايامتيازنفتشمالايرانبهشوروينداشتو
ناكاميشورويدر كسبامتيازاتنفتيبيشتر
بهجهتسرسختيامريكا و مخالفترومنبود. استخراجنفتدر
ايراندر سالهايآغازينقرنبيستمايرانرا در
يكموقعيتاستثناييقرار دادهبود زيرا
يكمنبعانرژيقويبودو اهميتبينالملليداشت. در
سالهايپساز
جنگدوماينمنبعانرژيوسيلهايمهمبرايمبارزهبا
انگلستانقرار گرفت.
اهميتسياسينفتبرايايرانشبيهكانانسوئز بودبرايمصر.
همانطور كهاشارهكرديد مناز دوسالقبلاز
مليشدنصنعتنفتجزوفعاليندانشجوييدر اروپا بودمو
مثلخيليها تمايلاتچپيداشتم. موضوعنفتجريانيبود
كهبهكليمرا از حزبتودهو شورويدور كرد البتهقبلاً
همنسبتبهدرستينظراتآنانترديد داشتمامّا
نهضتمليشدننفتبرايمنروشنكرد كهتا چهاندازه از
حقيقتدورند براياينكهبخوبيميديدمكهحزبتودهو
شورويبا يكبرداشتايدئولوژيكراجعبهنفتو نهضتمليبر
اينباورند در يككشور استعمار زدهووابسته،
يكجنبشمليخود بخود پيدا نميشود و
اينامپرياليسماستكهقصد دارد باجلو
انداختنبورژوازيمليدر ايران، پرولتاريا را
برايهميشهقلعو قمعكند. از نظرآناناينجنبشچوندر
چهارچوبهايماركسيستينميگنجيد
هيچاصالتينداشتونهضتمليايراننخستينجنبشيبود
كهعليهاستعمار نو در جهانپيدا شدهبود.
وقتيكهايرجاسكندريرا در
پاريسديدمبهكلياينجنبشبرايشقابلتصور نبود و
صادقانهميگفتكهاينبازيامريكاستو هيچاصالتيندارد.
آنزمانشايد شورويهنوزماهيتواقعيخود را نشانندادهبود
و بسيارياز هوادارانهنوز خيالميكردند كهاينكشور مهد
آزاديو مدافعمللمظلومدنياست.
بندهيادمهستمهندسرضويكهازسرانجبهةمليبود
وقتيكهنايبرئيسمجلسشد
چونكميتمايلاتتودهايداشترسماً در مجلساعلامكرد
كهما اجازهنميدهيمنفتما بهغرببرود و اروپا را
سيرابكند. ايننوعيجانبدارياز بلوكشرقو شورويبود.
در سوئيسهنگاميكهدر اوليننهضتدانشجوييبودمدو
ماهبود كهروزنامههاياينكشور شديدترينحملهها را
بهايرانميكردند بدوناينكهسفارتايراندر
سوئيسكمتريندفاعياز ايرانبكند چونجرأتنداشتند در
مقابلانگلستانحرفيبزنند واصلاً مقابلهبا
سياستهايانگلستانبرايمقاماتسفارتايراندر اروپا
قابلتصور نبود.
يادمهستدر يكروز تعطيلكهمصادفبا
تعطيلاتپاكبود جلسهايترتيبداديموعاملشمنبودم، در
آنجلسهقرار شد با يكياز دوستاننامهايبهدكتر
مصدقبنويسيم و ايشانرا از آنچهكهدر سوئيسو
روزنامههاياينكشور ميگذرد آگاهكنيم؛
بهايشاننوشتيمكهدر روزنامههايسوئيسنوشتهشدهچرا
ناوگاندريايي انگليسنميرودآبادانرا بمبارانكند،
اينمردمبيسواد و بيفرهنگچهچيز دارند كهميخواهند
نفتخود را مليكنند؟! وقتيكهدانشگاهباز شد و
سركلاسرفتيمدربارهجلسهايتشكيلداديم. در
آنجلسهنامهاياز ابوالقاسمفروهر سفير ايراندر
برنبهما رسيد كهدر آننوشتهبود جلسةشما رسمينبودهو
ميبايستاز دو هفتةپيشبهما اعلامميكرديد،ثانياً
اينقبيلحرفها بهشما چهمربوطاست! ايندرحاليبود
كهنامةدكتر مصدققبلازآنبهدستما رسيدهبود و در
آنضمننهايتتجليلو تشويقاز ما، تأكيد
كردهبودندسفرايواقعيما در خارجاز كشور شما هستيد.
اينمربوطبهچهزمانياست؟
زمانيكهدكتر مصدقدر
مجلسشانزدهمرئيسكميسيونويژةنفتبود و هنوز نخستوزير
نشدهبود، جالباستكهوقتينامةسفير را خوانديمديگر
افتضاحبود.اتفاقاً دكتر مصدقوقتيبهنخستوزيريمنصوبشد
اولينسفيريكهعزلكرد همينفروهر بود.
منظورمايناستكهدر آنروزها دستگاهوزارتخارجهمطلقاً
در مسيراهدافدكتر مصدقو نهضتملينفتنبود. شايد 80 درصد
از ديپلماتهايما مثلفروهر فكر ميكردند و يكياز
مشكلاتاصليدكتر مصدقهمينبود كهبعداً بهايندستهاز
رجالسوء ظنپيدا كرد چوندستگاهديپلماسيرا دنبالخود
نميديد.ديپلماتهايما اصلاً متوجهنبودند كهدكتر
مصدقچهگرفتاريهاييدارد. دكتر
مصدقهماعتماديبهآناننداشتبرايهمينبود
كهوقتيبهامريكا رفتمانعشركتنصراللهانتظامدر
مذاكراتشد كهداستانآنرا همهميدانند. او بههيچكداماز
ديپلماتهايدستگاهوزارتخارجةايراندر آنزماناعتماد
نداشتو اينيكياز مشكلاتيبود كهاينپيرمرد داشت.
بههر حالفعاليتدانشجوياندر خارجاز كشور
چنينعكسالعمليرا از سويدكتر مصدقدر پيداشت.
بلهامريكاييها در ابتدايكار با اينجرياننظر
موافقداشتند و انگليسهماز موضعآمريكا ناراحتبود
منتهيخوبزورشبهآنها نميرسيد و بهدنبالفرصتبود تا
بهتدريجروحيةامريكا را تغيير دهد. پساز اينكهچرچيلاز
حزبمحافظهكار درانگلستانبهقدرترسيد وضعتا حديتغيير
كرد . آقايالهيار صالحخودشبرايمتعريفكرد:
زمانيكهسفير ايراندر آمريكا بودم، معاونترومندر
ديداريبهمنگفتكهبهمصدقبگوييد ما بهخاطر شما بيشاز
ايننميتوانيمبا انگليسضديتكنيمچوناينكشور در
همةصحنههايجنگجهانيدر كنار ما بودهو در
رديفمتحدانماست،خودتانيكجوريمشكلرا با
انگلستانحلكنيد. تغيير حالتآمريكا يكمقدار
بهسببجنگسرد، شورويو ترسآمريكا از نفوذ كمونيسمبود،
مقداريهمبهمنافعاقتصادياشمربوطميشد.
بندهدر آخر مرداد 1331 از فرنگستانبهايرانبرگشتمو
بهعلتنسبتيكهبا مرحومآيتاللهكاشانيداشتماز
همانروزهاياولدر منزلايشانحضور داشتم.
آيتاللهكاشانيميگفتكهخبرنگارانو
ديپلماتهايخارجياينجا ميآيند تو همبيا و ترجمهكن
خوبمنهمخيليعلاقهداشتمچونبرايمآموزندهبود.
منزلايشانبرايمنمثليككلوپسياسيبود و همهجور
آدماز طبقاتمختلفمردماز سران بازار
گرفتهتاروحانيونو اعضايجبهةملي، نمايندگانمجلسو
كسانيكهبهنهضتعلاقهايداشتندبهآنجا آمدند. هنوز
ميانسراننهضتروابطصميمانهايبرقرار بود. اما
منزلدكترمصدقچنينوضعينداشتو بيشتر جلساترسميدر آنجا
برقرار بود.
زمانيكهدكتر مصدقلايحةاختياراترا در
اواسطمرداد بهمجلسبرد هر چندمجلسهمبا آنموافقتكرد
اما كمكمزمزمههايمخالفتشنيدهشد.
البتهمخالفتجديآيتاللهكاشانيزمانيبود كهدكتر
مصدقدرخواستتمديد اختياراتبرايمدتيكسالديگر كرد.
مسئلهبهاينصورتبود كهمخالفينو تعدادياز
نمايندگانمجلسپيشآقايكاشانيميآمدند و اظهار
نارضايتيميكردند. آيتاللهكاشانيمخالفتيبا
تصويباينلايحهدر نوبتاولنداشتچونوضعيتبحرانيكشور
راخوبدركميكرد وليتمديد آنرا براييكسالديگر
تحملنميكرد. البتهبايدپذيرفتكهدكتر
مصدقوقتيكهاختياراترا از
مجلسگرفتتوانستقوانينيراتصويبكند كههر
اصلاحطلبيآنرا آرزو ميكرد يعنينميخواستكهاز
اينقدرتبهنفعخود سوء استفادهكند و بارها تأكيد ميكرد
كهمنمستبد نيستم. او روحيهايداشتكهميگفتمجلسدر
شرايطياستكهمانعتصويباينقوانيناست. اينيكياز
موارداختلافيبود كهميانآقايكاشانيو دكتر مصدق
بهوجود آمد. اختلافديگر بر سرموضوعانتصاباتدكتر
مصدقبود. آقايكاشانيميگفت: شما هميشهميگفتيد
كهتاقبلاز منتمامنخستوزيرانآلتسفارتانگليسبودند
حالا چطور شما خودتانسهامالسلطانبياترا كهبا شما
نسبتفاميليدارد در رأسهيئتمديرهشركتنفتقرار دادي.
با انتصابسرلشگر محمد دفتريبهعنوانرئيسگارد
مسلحهممخالفتكرد چونزمانيكهميخواستند
آقايكاشانيرا تبعيد كنند او
بهعنوانفرماندةدژبان،ايشانرا با رفتاريتوهينآميز
دستگير كرد و آقايكاشانيهماز او خيليدلخور بود. درمورد
انتصابرضا فلاحدر شركتنفتهممخالفتكردند چونمعتقد
بودند او نشانزانوبند حمايتاز ملكةانگليسگرفتهو
شايستهنيستبهعنوانمشاور نزديكدر امورنفتيتعيينشود.
در شركتنفتافراديهمچونمهندسپرخيدهو
حسننوذرينظرمساعدينسبتبهفالحنداشتند و او را
انگلوفيلميشناختند. اينمخالفتها كمكمعلنيشد و كار
بهجاييرسيد كهيكروز در منزلما
كهآيتاللهكاشانيهمحضورداشتو همهبرايصرفناهار
دعوتداشتند پدر و عمويمنكهبا ايشانفاميلبودندو در
واقعبا ايشانبزرگشدهبودند بهايشانپيشنهاد كردند ما
ترتيبيداديمكهشما برايمعالجهبهفرانسهبرويد،
گذرنامهو ويزا همبرايشما آمادهكردهايم.
ايشانگفتبهتراستدر اينمورد با دكتر مصدقمشورتكنم،
پساز مشورتدكتر مصدقبهايشانميگويد شما بايد در
ايرانباشيد و از اينقبيلحرفها. بدبينها كهدر
اطرافآقايكاشانيبودند ميگفتند كهدكتر مصدقميخواهد
شما بمانيد چوناختلافبهجايباريككشيدهخواهد شد و
مصدققصد دارد از محبوبيتيكهداريد كاستهشود،
درحاليكهدر چنيننزاعو كشمكشيمعلومنيستاگر
آقايكاشانيتضعيفميشد اينبهنفعمصدقباشد.
-
بهنظر شما چهكسانيبيشتر بهاختلافاتدامنميزدند؟
بهنظر مندكتر بقاييبا موضعيكهداشتعامليشد
برايتشديد اختلاف. او آدمسرسختو لجوجيبود و از
زمانيكهدر مجلسپانزدهملايحةنفتمطرحشد
ونمايندگاناقليتبخصوصمكيدر برابر
تصويبلايحةالحاقيگسـ گلشائيانمقاومتكردند بقاييبا
آيتاللهكاشانيخيلينزديكشد. زمانيكهبقاييدر
موضعمخالفدكترمصدققرار گرفتبا سرسختيو لجاجتيكهاز
خود نشانداد از علاقةآيتاللهكاشانينسبتبهخود
بهرهگرفتمثلاينكهتجربهثابتكردهمخالفتاشخاصيكهبراينانمبارزهنميكنند
وقتيدر موضعمخالفتقرار ميگيرند ديگر
كسيجلودارشاننميشود. البتهزمانيكهدكتر
فاطميبهوزارتخارجهمنصوبشد با افكار
خاصخودشاينجرياناختلافرا تشديد كرد.
-
از جرياننهماسفند 1331 چهاطلاعيداريد؟
منروز نهماسفند پيشآقايكاشانيبودماز صبحاولوقتتا
ساعت2 يا 3بعدازظهر واقعةنهماسفند يكوسيلهايشد
كهجرياناختلافاتتشديد شود
براياينكههيچكسنميدانستكهشاهقصد تركايرانرا دارد
و دكتر مصدقاينموضوعرامخفينگاهداشتهبود زيرا
ميترسيد كهديگرانيعنيمخالفانفتنهانگيزيكنند.
برايفتنهانگيزاناينخبر يكوسيلهايشد تا
هركدامخيالاتيدر سر بپرورانند.
بلهآقايسپهر ذبيحدر كتابخود «ايراندر دوراندكتر
مصدق» بهاينمسئلهپرداختهكهبهنظرماهميتزياديدارد.
او كهاز دوستاندكتر فاطميبودهبهشرحگفتو گويخود با
فاطميدر اوايلمرداد 1332 اشارهميكند و ميگويد
عقيدةفاطميدربارةانشعابرهبرانبرجستةجبهةملياز آن،
اينبود كهجدا شدنآنانسببتحكيمحكومتمليميشود چرا
كهاغلبآنانافراد فرصتطلبيهستند كهبهخاطر
منافعشخصيو سياسي، بهمصدقپيوستهبودند.
فاطمياطمينانداشتكهاكثريتعمدةطرفداراندكتر مصدق،
انشعابكنندگانرا بهعنوان«خائن» محكومميكنند.
فاطمي،افراديمانند كاشانيو دكتر بقاييو مكيرا ناچيز
ميشمرد و عقيدهداشتكهگذشتةسياسيآنانثابتميكند
كهآدمهاييفرصتطلببودهو از
لحاظسياسيقابلاعتمادنيستند.در مورد
فعاليتهايحزبتودهدكتر فاطميخطر اينحزبرا در
تشديدنابسامانيهايداخليدستكمميگرفتو از
رهبراندرجهدومحزببا كلماتتحقيرآميزيياد ميكرد. از
نظر فاطميغربعامداً خطر حزبتودهرا بزرگجلوهميداد
تاگروههايمحافظهكار ايرانرا بترساند. از سويديگر دكتر
فاطميعقيدهداشتشاهازلحاظقدرتتوطئهچينيعليهمصدقدر
وضعبهترياز روزهايپيشاز قيامسيتيرقرار ندارد. او بر
اينباور بود كهمصدقميتواند رويدستساير
سياستمدارانبلندشود و آنها را از ميدانبيرونكند و
تلاشهايشاهبرايجدا كردنافراديمانند دكتربقاييو
آيتاللهكاشانياز جبهةمليعملاً بهرةبيشتريرا
نصيبمصدقميكند.پيشامدهاييكهبهسقوطحكومتمصدقانجاميد
نشانداد كهدكتر فاطميتا آخرينروزهاينخستوزيريدكتر
مصدقهنوز نظراتخوشبينانهايداشت، در
حاليكهارزيابيهاياو در بسيارياز موارد
درستنبودهاست. او نابسامانيهايداخليونارضايتيهايرا
اهميتينميداد و اعتقاد داشتمملكتما قرنها
بدوننفتزندگيكردهو حالا همميتواند. شايد
غلطترينمحاسبةفاطمي، مربوطبهحمايتمردماز
جبهةمليو عدمفعاليتحزبتودهبود. در
صورتيكهمردمديگر خستهشدهبودند. بهنظرمنهممصدق،
بيشاز حزبتودهبا شاهو انگلستاندشمنبود.
|