ابوالحسن حائري‏زاده

پروانه بابائي

 

    

 

  سيدابوالحسن حائري‏زاده فرزند مرحوم ميرزا سيدعلي حائري، متولد 1267هـ . ش در مشهد، داراي تحصيلات قديم در اصفهان و يزد نزد علماي روز بود و از روحانيون به شمار مي‏رفت. چون عنفوان جواني او همزمان با مشروطيت بود و از همه بالاتر در اصفهان با سيدحسن مدرس روحاني و سياستمدار معروف آشنايي يافت، سوداي سياست داشت و تدريجاً در محافل سياسي داخل شد.

در سي سالگي كانديداي مجلس شوراي ملي شد و از يزد به پارلمان راه يافت. در دوره پنجم كه مجدداً از يزد وكيل شد، رسماً با مرحوم مدرس، ملك‏الشعراي بهار و زعيم و چند تن ديگر به تشكيل اقليت پارلماني پرداختند و حائري‏زاده از اين رهگذر اسم و رسم زيادي يافت. حائري‏زاده از همگامان مدرس بود. مواضع او قبل از سلطنت رضاشاه با مدرس يكسان بود و پس از شهادت او نيز در اين يگانگي استوار ماند. وي در دوره ششم نيز وكيل مجلس بود ولي داور او را به دادگستري دعوت كرد و مستشار ديوان كيفر شد. زماني نيز مدير تركه و صندوق صغار دادسراي تهران بود. بعد از شهريور 1320 مجدداً حائري‏زاده وارد سياست شد و خود را كانديداي انتخابات از يزد نمود ولي وجود افرادي مانند سيدكاظم جليلي، دكتر طاهري و سيدضياءالدين طباطبايي مانع از اين بود كه حائري‏زاده وارد مجلس شود.

     قوام‏السلطنه در سال 1325 حزب دموكرات ايران را تشكيل داد و حائري‏زاده نيز در آن حزب از موسسين بود. در انتخابات دوره يازدهم از طرف حزب مجري انتخابات در خراسان شد و خود نيز كانديداي سبزوار گرديد. مجلس پانزدهم كه مخلوق قوام‏السلطنه بود، خيلي زودتر از آنچه تصور مي‏رفت، چهره واقعي خود را نشان داد و در اولين مقاومت مجلس در مقابل رئيس دولت، حائري‏زاده نيز كم‏كم از او روي برگردانيد و مشغول اجراي سياستهاي خاص خود شد. در دوره پانزدهم قوام‏السلطنه خيلي زود جاي خود را به حكيم‏الملك داد و حكيم‏الملك نيز كابينه را به هژير سپرد و هژير هم تحويل ساعد داد. حائري‏زاده در حكومت اين افراد در نقش يك اقليت تندرو قرار گرفت و با چند تن ديگر از وكلا به استيضاح و ساقط كردن دولتها پرداختند. حائري‏زاده از اين جهت براي مردم يك نماينده دلسوز و تا حدي مصلح قلمداد شد.

      در انتخابات دوره شانزدهم قانونگذاري با كمك و مساعدت سرلشكر زاهدي، چند تن از افراد جبهه ملي از تهران به پارلمان راه يافتند. از جمله حائري‏زاده كه عضو اين جبهه بود وكيل مردم تهران در مجلس شوراي ملي شد.

       دوره شانزدهم مجلس را بايد يكي از ادوار متشنج دانست. اقليت هفت نفري كه حائري‏زاده هم عضو آن بود، دولتها را شديداً در فشار قرار داده بودند، مخصوصاً فكر ملي شدن صنعت نفت در اين دوره قوت گرفت و ظاهراً اقليت آن را تعقيب مي‏كرد. نطقهاي حائري‏زاده در اين دوره بر ضد ساعد، منصور و رزم‏آرا نخست‏‏وزيران وقت، بسيار تند و تحريك‏آميز بود. در اواخر دوره شانزدهم رزم‏آرا نخست‏وزير كشته شد و چند روزي علاء حكومت كرد تا سرانجام رهبر جبهه ملي به پيشنهاد ليدر اكثريت (جمال امامي) به نخست‏وزيري رسيد و پس از مدت كوتاهي انتخابات دوره هفدهم به طور نيم‏بند انجام گرفت و حائري‏زاده اين بار هم وكيل تهران شد و در جريان ملي شدن صنعت نفت بسيار فعال بود. ابتدا موافق دكتر مصدق بود و همراه او در تحصن دربار شركت داشت. اما در اين دوره جبهه ملي متلاشي شد و حائري‏زاده نيز در صف مخالفان قرار گرفت و مبارزات او با دولت شروع شد. حائري‏زاده ميل داشت با عنوان سفير فوق‏العاده و سيار به كشورهاي اروپايي برود ولي دولتي كه خود او نيز يكي از بنيادگذاران آن بود، به اين تقاضا اعتنا نكرد، حائري‏زاده هم در صف مخالفين جدي قرار گرفت.

       بعد از به هم خوردن دوره هفدهم، حائري‏زاده تحت تعقيب بود ولي كودتاي 28 مرداد او را نجات داد و مورد توجه سپهبد فضل‏الله زاهدي قرار گرفت و به مأموريت سفارت سيار اعزام شد. در انتخابات دوره هجدهم مجلس شوراي ملي، وكيل اول تهران گرديد ولي به علت خوي مخالفتي كه با همه دولتها داشت، با زاهدي نيز نساخت و در سلك مخالفين او قرار گرفت. خصوصاً هنگام طرح مسئله نفت، به وزير دارايي كابينه (دكتر علي اميني) حملات زيادي نمود.

      حائري‏زاده تا پايان دوره هجدهم، در مجلس شوراي ملي بود. بعد از آن ديگر كاري نتوانست انجام دهد و با حقوق بازنشستگي و رتبه يازده قضايي امرار معاش مي‏كرد. حائري‏زاده در طول حيات سياسي خود، مدتي توقيف و زنداني شد و زماني نيز در تبعيد به سر برد. وفات او در سن 84 سالگي در 1351هـ .ش در تهران اتفاق افتاد.

 









 













 

www.iichs.org