سردار فاخر حكمت
نيلوفر كسري
رضا حكمت فرزند حاج حسام
الدين شيرازي معروف به سردار فاخر در سال 1269ش در تهران ديده به
جهان گشود. تحصيلات اوليه و مقدماتي خود را در مدرسه علميه تهران
كه تحت مديريت مخبرالسلطنه هدايت بود به پايان برد. و سپس به شيراز
رفت و در محضر اساتيدي چون حكيم الهي به فرا گرفتن ادبيات فارسي و
عربي پرداخت. او زبان فرانسه را نزد مرحوم هانري خان پسر "پروكسي"
آموخت. در اوان مشروطيت به اروپا رفت اما تخصصي نيافت و پس از
استبداد صغير به ايران آمد و وارد سياست شد. او در تشكيل حزب
دموكرات در شيراز بسيار تلاش كرد و رياست كميته آن را بر عهده
گرفت.
در وقايع جنگ بين الملل
اول سردار حكمت به مبارزه با اجانب و اجنبي پرستان برخاست و به
خاطر جانفشانيهايش در مبارزه با بريتانيا از سوي مخبر السلطنه والي
شيراز به لقب فاخر السلطنه ملقب گرديد، اما پس از مدتي مخبر
السلطنه هدايت به تهران احضار و فرمانفرما والي فارس مي گردد.
سردار فاخر به ملك شخصي خود كه در كمارج (در راه بوشهر) واقع بود
مي رود. عبدالحسين ميرزا فرمانفرما به حمايت از سياست انگليس، كار
را بر آزاديخواهان فارس دشوار ساخته املاك سردسيري فاخر السلطنه را
ضبط مي كند، اما سردار از پاي ننشسته با سپاهي كه گرد مي آورد پس
از يك هفته جنگ و محاصره كمارج، اردوي دولتي را شكست مي دهد و زمين
هاي خود را پس مي گيرد. سردار فاخر به دليل اينكه پليس جنوب و
انگليسيها حضور او را در منطقه خطرناك مي بينند، ناچار پس از مدتي
با خانواده خود به تهران مي آيد.
او هنگام انعقاد قرارداد
1919م به مخالفت جدي با وثوق الدوله برمي خيزد و مدتي تبعيد مي
گردد. وي در دوره چهارم و پنجم مجلس شوراي ملي از سوي مردم آباده
به وكالت مجلس دست پيدا مي كند و از طرفداران انقراض قاجاريه و روي
كار آمدن سلسله پهلوي مي گردد. به همين دليل در دوره هفتم و هشتم
با كمك برادرش كه از ياران رضا شاه بود، بر كرسي وكالت دست مي
يابد.
پس از انقضاء دوره هشتم
به حكومت يزد گمارده مي شود و سپس حكومت استر آباد (گرگان) را به
دست مي آورد. در سال 1314ش از فرمانداري گرگان بر كنار شده تا سال
1319ش كه به فرمانداري كرمان منصوب مي گردد، بيكار و خانه نشين مي
ماند. وي پس از يك سال (1320ش) و سقوط رضاشاه به تهران آمده رياست
اداره كل آمار و ثبت احوال را برعهده مي گيرد.
سردار فاخر در دوره
چهاردهم مجلس شوراي ملي از شيراز به وكالت مي رسد و جزء اقليت 40
نفري مجلس قرار مي گيرد و حزبي به نام سوسياليست با همكاري سيد
محمد صادق طباطبايي و سهام السلطان بيات به وجود مي آورد. در سال
1325 از ياران قوام السلطنه مي گردد و در حزب دموكرات فعاليت مي
كند و حتي از اركان حزب مزبور مي شود. و در همان سال به استانداري
كرمان و بلوچستان نائل مي گردد و فعاليت زيادي در خاموش كردن طغيان
عشاير فارس از خود بروز مي دهد. در سال 1326ش به تهران آمده و در
دوره پانزدهم به وكالت و رياست مجلس دست مي يابد. او با اينكه با
قوام السلطنه اظهار دوستي مي نمايد، در خلال مجلس پانزدهم چند بار
با شاه ديدار كرده و تصميم مي گيرد براي بقاي خود موضع اش را عوض
كند، بنابراين در جناح مخالف قوام قرار گرفته سر انجام با ترفندي
باعث سقوط دولت او مي شود. وي سپس نزد شاه رفته و اظهار مي كند
مجلسيان جز من به كسي اعتماد ندارند. بلافاصله فرمان نخست وزيري
سردار فاخر صادر مي شود و چند روزي در رأس قوه مقننه و مجريه قرار
مي گيرد و ليكن سر انجام به توصيه دوستان رياست قوه مقننه را بر
صدارت خود ترجيح مي دهد و انصراف خود را نخست وزيري به شاه اعلام
مي دارد. او در دوره شانزدهم به وكالت و رياست مجلس دست مي يابد و
در اين دوران با دكتر مصدق و يارانش اختلاف پيدا مي كند و سر انجام
خانه نشين مي گردد.
پس از كودتاي 28 مرداد
1332ش بار ديگر به نمايندگي و رياست مجلس مي رسد و اين عنوان را تا
مجلس بيستم حفظ مي كند، اما در اواسط مجلس بيستم و صدارت دكتر علي
اميني مجلسين (ارديبهشت 1340) تعطيل مي گردد. پس از دولت دكتر
اميني سردار فاخر حكمت كه سن او متجاوز از هفتاد سال بود ديگر به
صحنه سيات راه نيافت و باقي عمر خود را تا سن 80 سالگي (1356ش) در
منزل شخصي خود با حقوق باز نشستگي خود به سر برد. وي در اواخر عمر
دچار فراموشي شد و گاه در خيابانها بي هدف قدم مي زد و با خود صحبت
مي نمود.1
-------------------------------------------
1- جهت اطلاعات بيشتر به
كتب خاطرات سر دار حكمت به كوشش
س. وحيدنيا، انتشارات البرز و شرح رجال
سياسي و نظامي معاصر ايران تأليف دكتر باقر عاقلي ج 1 ص
5-581 مراجعه كنيد. |