در جريان كودتاي 28 مرداد، بختيار با
كودتاگران همراه شد و قواي خود را مجهز كرد تا در صورت ضرورت
به تهران حمله كند، اما كودتاگران به حضور وي نياز پيدا
نكردند. به پاس همراهي با كودتاگران در 5 دي ماه 1332 به
فرمانداري نظامي تهران منصوب شد و به قلع و قمع مخالفان رژيم
پهلوي پرداخت. از اقدامات وي دراين دوره دستگيري سيدحسين
فاطمي، دستگيري اعضاي شاخه نظامي حزب توده، دستگيري نواب
صفوي و ديگر اعضاي فداييان اسلام، اعدام مخالفين و سانسور
مطبوعات بود. سرلشكر تيمور بختيار در سال 1335 به رياست
سازمان تازه تأسيس اطلاعات و امنيت كشور و معاونت نخست وزير
منصوب شد و حكومت رعب و وحشت را بر پا كرد. در سال 1339 به
درجه سپهبدي ارتقاء يافت و به دنبال مقام نخست وزيري تلاش مي
كرد. سپهبد تيمور بختيار داراي روحيه جاه طلبي بود و رياست
سازمان امنيت و اطلاعات كشور براي او كافي نبود و به همين
جهت با دين راسك، وزير امور خارجه امريكا وارد مذاكره شد،
اما شاه از اين مذاكرات آگاه شد و در 24 اسفند 1339 با
صلاحديد مشاوران امريكايي خود بختيار را از كار بركنار كرد.
بختيار در سال 1340 ايران را ترك كرد و به اروپا رفت و در
1341، بازنشستگي وي اعلام شد. بختيار علناً مخالفت خود را با
رژيم پهلوي آغاز كرد و در عوض شاه نيز دستور مصادره اموال وي
را صادر كرد. او در سال 1347 تصميم گرفت براي مقابله بهتر با
رژيم پهلوي در عراق مستقر شود و به همين منظور از طريق لبنان
به بغداد رفت ولي در فرودگاه لبنان به جرم حمل اسلحه توقيف و
محبوس شد. در اين مدت دولت ايران براي بازپس گيري وي تلاش
بسيار كرد ولي اين تلاشها به جايي نرسيد و بختيار به عراق
رفت. اين عمل باعث قطع روابط ايران با لبنان و عراق شد.
در سال 1348 دادگاه نظامي بختيار را غياباً به اعدام محكوم
كرد و سرانجام در مرداد 1349 توسط عوامل نفوذي رژيم پهلوي در
شكارگاهي در نزديكي بغداد به قتل رسيد.