ماجراي عكس نوز در بالماسكه
آزيتا لقايي
دستيابي مخالفين عينالدوله به عكسي از ژوزف نوز در
بالماسكه با عبا و عمامه در محرم 1323ق مستمسكي براي
ابراز مخالفت شد و وقايعي را به دنبال آورد كه از عوامل
شكلگيري نهضت مشروطه بودند. عكس مذكور مربوط به ميهماني
بالماسكه، رئيس بانك انگليس در سال 1903م/ 1321ق بود. ژوزف
نوز بنابه ادعاي دخترش به دليل گرفتاريهاي شغلي نتوانسته
بود لباسي براي بالماسكه تهيه كند و در آخرين فرصت و با
عجله يك لباس روحاني براي خود تهيه كرد و به هيچ وجه قصد
تمسخر علما را نداشت. چگونه اين عكس بعد از دو سال در
اختيار مخالفين قرار گرفت هنوز مبهم است. بنابه قولي وسيلة
انتشار آن شعاعالسلطنه بود. عكس نوز را تكثير و در مجالس
روضهخواني توزيع كردند. در مجلس روضهخواني منزل
سيدعبدالله بهبهاني فرياد و فغان بيشتر بود. سيدعبدالله در
خانهاش به منبر رفت و ضمن ذكر برخي اعمال بلژيكيها در
گمرك به موضوع عكس نوز اشاره كرد و آن را توهين به
مسلمانها دانست و خواهان خلع و اخراج نوز شد. صدرالعلماء،
حاج شيخ مرتضي، سيد احمد طباطبايي، شيخ محمد رضاي قمي و
بعضي ديگر از علما و ائمة مساجد با وي همراهي كردند. حاج
شيخ محمد واعظ، حاج شيخ مهدي سلطانالواعظين و اكبرشاه كه
از وعاظ معتبر تهران بودند.
هر شب در
منابر و مجالس عليه نوز سخنراني كردند. در اين مجالس نوك
حمله فقط متوجه نوز نبود بلكه با حمله به نوز به صورت
مستقيم و غيرمستقيم به انتقاد از عينالدوله هم پرداختند.
اوراقي در شهر پخش شد كه بر هر مسلمان مؤمني واجب است نوز
كافر را بكشد. اما همة علماي تهران با اين حكم موافق
نبودند. آنها ميگفتند اگر كافر لباس مسلمانها را بپوشد
كاشف از اهانت و و قصد توهين نيست به فرض هم كه قصدش توهين
باشد به كفرش اضافه نخواهد شد از طرف ديگر يهود و مجوس هم
ردا ميپوشند و عمامه ميگذارند. با توجه به اختلاف ميان
علما عينالدوله خواست بي اعتنا از موضوع بگذرد حتي گفت كه
نوز را امينالسلطان به اين كار گذاشته بود از اين رو قصد
عزل او را داشتم ولي چون علما قصد عزل او را دارند برخلاف
آنها از نوز حمايت خواهم كرد. اما مخالفت علما و طلاب شدت
يافت تا شب عاشورا كه شاه در دستخطي محبتآميز به
سيدعبدالله بهبهاني وعده داد تقاضاهاي او را برآورده كند.
به اين ترتيب درگيري دولت و علما
بر سر عكس نوز براي مدتي خاموش شد.
|