مهد عليا

شخصيتي در پرده ابهام

 نیلوفر کسری

 

                                        

   

 

      ملك جهان خانم دختر محمدقاسم خان قاجار پسر سليمان خان اعتضادالدوله، دايي‏زاده آقامحمدخان قاجار از زنان مشهور تاريخ معاصر ايران است كه در عصر خويش از قدرت و نفوذ فراواني برخوردار بود. او در سال 1220ق ديده به جهان گشود و در سال 1236ق يعني در شانزده سالگي به عقد محمد ميرزا فرزند بزرگ عباس ميرزا نايب ‏السلطنه درآمد. او از اين ازدواج صاحب دو فرزند به نام‏هاي ناصرالدين ميرزا و عزت‏الدوله گرديد. ملك جهان خانم كه از قضاي روزگار همسر ولايعتهد ايران شده بود، پس از به دنيا آوردن اولين فرزند خويش بنابه رسم معمول عصر قاجار تا آن زمان به مهدعليا ملقب شد. اين لقب از لقب زنان با نفوذ دربار صفوي اخذ شده بود و تا آن زمان به مادر ولايتعهدها گفته مي‏شد. شايان ذكر است ملك جهان خانم پس از فوت شوهرش محمدشاه با هوش و درايت خويش توانست مدت 40 روز زمام امور را در دست گيرد و تا رسيدن فرزندش ناصرالدين ميرزا از تبريز حكومت كند. او پس از سلطنت پسر نيز درباري در دربار ايجاد كرد و به نوعي حكومت مي‏نمود. متاسفانه جنبه‏ هاي منفي شخصيت اين زن به حدي است كه همواره در تاريخ به اعمال و رفتارهاي خصمانه و قدرت‏ جويانه او توجه شده است. اما بايد گفت كه اين زن دسيسه ‏جو يكي از پايه ‏هاي استحكام سلطنت ناصرالدين شاه به حساب مي‏آمد. وي با ولخرجي‏هاي بسيار و پخش انعام و هدايا دوستاني براي پسرش خريداري و از اخبار پشت پرده مطلع مي‏شد گاه عرايض ايل قاجار و زنان درباري را به عرض شاه مي‏رسانيد، (1) و به ضمانت افراد پرداخته آنان را به مشاغل گوناگون مي‏گمارد. (2)

قدر مسلم سايه او در وراي حوادث تاريخي عصر ناصري مشهود است. اما همين زن بنابه گفته اسناد و منابع از زنان هم‏عصر خويش باسوادتر و با معلومات‏تر بوده است. وي به ادبيات فارسي تسلط داشت و در بيان مطالب بسيار توانا بود. توانايي او در ادبيات فارسي و سبك روان و ساده نگارشش از نامه‏هاي بجامانده از او به خوبي مشخص است. اين نامه ‏ها حاوي جملات كوتاه و روان و ساده بود. (3) به طوري كه از اسناد موجود برمي‏آيد در بيان سخن اهل درازي نبود و نامه ‏هايش به ناصرالدين شاه لحني مؤدبانه و صميمانه دارد، اما در مورد ديگران از لحني آمرانه و تند استفاده مي‏كند. (4)

                                                                 

                                                                 

     

        مهد عليا در اواخر عمر نسبت به انجام امور مذهبي متمايل گشته بود. وي در املاك پدري خويش در حضرت عبدالعظيم، مدرسه ‏اي ساخته و دكاكين اطرافش را موقوفه قرار داد. (5) و در عمارت خود حسينيه ‏اي بنا نمود و بساط تعزيه ‏اي همه ساله ايجاد مي‏كرد و به انجام مراسم تاسوعا و عاشورا اهتمام مي‏ورزيد. در ماه صيام بانوان درجه اول حرمسرا را جمع مي‏نمود و بر سر سفره افطار مي‏نشانيد و پس از آن براي مقابله قرآن مجيد، انجام اعمال شبهاي احيا و خواندن ادعيه در تالار مخصوص گرد مي‏آورد. گاه خود به تلاوت قرآن مي‏پرداخت و گاه شاه به طور سرزده در جمع شركت مي‏كرد و به مقابله مي‏پرداخت. در ماههاي محرم و صفر نيز همه روزه چند تن از روضه‏ خوانهاي خوش صوت يكي پس از ديگري بر اين مجالس عزا گرد مي‏آمدند و به ذكر مصيبت مي‏پرداختند. مهدعليا همچنين به اعياد ملي و مذهبي توجه داشت و جشن‏هايي در آن روزها برگزار مي‏نمود و هداياي به اهل حرم مي‏داد. اسناد باقيمانده از قروض مهدعليا پس از مرگ بيانگر اين نوع كارهاي اوست. (6)

 

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ    

1.   1- آرشيو مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر.

2.    2-2. آرشيو مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر.

3.    3-3. نامه‏هاي مندرج در منشآت فرهاد ميرزا معتمدالدوله نشانگر اين تسلط است. اين نامه‏ها به خط و امضاي مهدعليا است.

4.     4-4. اسناد موجود در آرشيو مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر.

5.    5- سند ش 19497ق و 19498ق.

6.     6-6. آرشيو اسناد مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر

 

       

     

    









 












 
www.iichs.org