روند كشف حجاب در تاريخ معاصر

نيلوفر كسري

 

     ساختار طبيعي فلات ايران در طول اعصار تاريخي اين مرز و بوم و مركزيتي كه به دليل داشتن پل ارتباطي بين شرق و غرب عالم داشت باعث شد كه اين سرزمين ساليان سال در معرض يورش و تهاجمات اقوام و ملل گوناگون قرار گيرد.  بديهي است كه اين يورشها توسط اقوامي كه داراي فرهنگ و اعتقادات ويژه خود بودند صورت مي‌گرفت و شديدترين فشارها را بر فرهنگ بومي و سنتي جامعه به وجود مي‌آورد.

      بدين گونه قوم ايراني كه از اعصار باستان اعتقاد به پوشيدگي و مستوري زن داشت و حتي خدايان و الهه‌هاي خود را در اوج پاكي و قداست مي‌پرستيد و با قبول دين اسلام و تأكيد و تأييد اين دين بيش از پيش بر پوشيدگي زنان دقت مي‌كرد، تحت فشارهاي گوناگون قرار گرفت : « هجوم مغول بعينه نمونه‌اي از اين فشارها مبني بر حضور زن بدون پوشش در مجامع عمومي بود كه پس از قدرت گرفتن حكومتهاي شيعي مذهبي چون سربداران و صفويان منتفي شد و زن ايراني با پوشش همچنان به حضور خود در اجتماع مي‌پرداخت.»

      دوران قاجاريه به عنوان نخستين دوران رويارويي نزديك با غرب حائز اهميت بود. ايرانيان نخستين تجربيات تلخ شكست از غرب را در جنگهاي ايران و روسيه آزمودند و به ناچار به تفوق نظام جنگي و علمي آنان آگاه شدند. بروز جنگهاي ايران و روس، روابط ايران را كه ساليان سال به دليل جنگهاي داخلي از اوضاع جهاني بي خبر بود گسترش داد و رفت و آمد خارجيان فزوني گرفت. از سويي ديگر اعزام محصلين ايراني به خارج از كشور به منظور كسب علوم و فنون جديد، ايرانيان را با سبك زندگي غربي آشنا كرد. همين رفت و آمدها به دربار و ارتباط خارجيان با ايرانيان در نوع پوشش مردان تأثير گذاشت و كم كم استفاده از پيراهن و كفش چرمي معمول گشت.

      تغيير لباس زنان اندرون نيز پس از سفرهاي ناصرالدين شاه به اروپا آغاز شد و به تدريج از حرمسراي شاهي به خانه اعيان و ساير اقشار جامعه سرايت نمود. اما پوشش زنان در بيرون از خانه تا دوره مشروطيت و مدتي پس از آن به همان شكل سنتي (چادر، چاقچور و روبنده) بود. تحولات سياسي ايران پس از انقلاب مشروطه در جامعه زنان بي تأثير نبود، به ويژه آنكه احزاب سياسي و گروههاي متعدد مسئله تعليم و تربيت زنان و اصلاح وضعيت آنان را در رأس برنامه خود قرار داده بودند. آنان يكي از عوامل اصلي متمدن بودن را حصور زنان در عرصه اجتماع مي‌دانستند و مانع اصلي اين حضور را در سبك و شيوه زيستي و سنتي جامعه و نوع پوشاك جست وجو مي‌كردند. بنابر اين به دنبال يك سري انتقادات نسبت به حضور زنان در اندروني، خواستار حضور آنان در جامعه بودند. بدين منظور يك جريان پنهان اما مستمر با بيان آزادي زن از اسارت بين تجددخواهان بروز كرد. اينان خواستار حضور زن در عرصه اجتماعي بودند و از وضع حجاب سخن به ميان مي‌آوردند.

     با روي كار آمدن رضاشاه كساني كه ترك سنت و اخذ فرهنگ غربي را مهمترين عامل پيشرفت مي‌دانستند در پستهاي كليدي كشور قرار گرفته و مسئوليتهاي حساسي را برعهده گرفتند .اينان سياست « مدرن» كردن كشور را در زمينه‌هاي اداري، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي مد نظر قرار دادند.

      در اولين مرحله سياست نوسازي فرهنگي پوشاك مردان مورد توجه قرار گرفت و با وضع قانون 1307ش جز طبقه روحانيان، كليه اتباع ذكور ايراني موظف شدند به لباس متحدالشكل درآمده و كلاه خارجي با نام كلاه پهلوي بر سر بگذارند.

      با اجراي اين قانون كه بلافاصله در ادارات دولتي و خصوصي و سطح شهر اجرا شد به تدريج از تعداد افراد كه مجاز از استفاده از لباس روحانيون بودند كاسته شد. سفر رضاشاه به تركيه در سال 1313ش اثر عميقي بر نگرش او نسبت به ميزان استفاده از پوشاك غربي و ديگر الگوهاي غربي گذاشت. از آن به بعد جهت جبران عقب‌ ماندگي ايرانيان تركيه ملاك و الگوي پيشرفت شد. اولين اقدام رضاشاه پس از بازگشت از سفر تركيه تغيير كلاه پهلوي به كلاه شاپو به عنوان كلاه بين‌المللي بود. سپس در فاصله سالهاي 1313ش تا 1314ش به منظور آماده ساختن افكار عمومي جهت كشف حجاب اقدامات وسيع تبليغاتي صورت پذيرفت و كم كم در مدارس و جشنهاي فرهنگيان حجاب ممنوع گشت.

     به دنبال اين سياست، رضاشاه در اوايل خرداد 1314ش به كليه وزرا، مديران ، رؤسا و كارمندان دولت دستور داد كه هفته‌اي يك شب با خانمهاي خود در كلوپ ايران حضور يابند. او به حكمت وزير فرهنگ امر كرد كه مدارس زنانه معلمان و دختران مي‌بايست بدون حجاب باشند و اگر زن يا دختري امتناع كرد او را به مدارس راه ندهند.

      از سويي ديگر به پاره‌اي از فرهنگيان دستور داده شد كه جمعيتي تشكيل داده و با حمايت دولت پيشقدم نهضت آزادي زنان گردند. اين جمعيت بعدها « كانون بانوان» نامگذاري شد.

     با اين تمهيدات در آبان ماه سال 1314ش به هنگامي كه شاه پس از بازگشت از سفر مازندران از ميزان موفقيت و پيشرفت بي حجابي بانوان سؤال كرد وزير معارف پاسخ داد: « اكنون دختران خردسال با روي گشاده به مدرسه مي‌روند ولي نسبت به زنان سالخورده، تنها اين اقدام معارف كافي نيست، بايد در خانواده‌هاي عالي مملكت يك عمل جدي به ظهور برسد. اگر شخص اعليحضرت پيشقدم شوند، مردم هم تأسي خواهند كرد.»

      بالاخره در روز 17 دي ماه 1314ش در عمارت دانشسراي عالي تهران با حضور شاه و خانواده‌اش جشني برپا شد تا ديپلم فارغ‌التحصيلان به آنها اعطا شود. در اين مراسم رؤساي مدارس و همسران صاحب منصبان عالي رتبه و همسر و دختران شاه بدون حجاب ظاهر شدند و اين روز به نام روز آزادي زن و كشف حجاب نامگذاري شد. از آن پس جشنهاي متعددي برگزار شد و مقامات عالي رتبه مملكتي و نظامي، رؤساي ادارات و كارمندان با زنان بي حجاب خود شركت مي‌كردند. از سوي ديگر در يك اقدام خشن از سوي نيروي انتظامي در سراسر كشور حجاب زنان شامل چادر و چاقچور و روبنده از سر آنان به زور برداشته‌شد.

 

 

 









 












 
www.iichs.org